breadcrumb


معنی: خرده نان
معانی دیگر: خرده نان

جمله های نمونه

1. Next, coat the fish with breadcrumbs.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] سپس ماهی را با خرده نان بپوشانید.
|
[ترجمه گوگل]سپس ماهی را با پودر سوخاری بپوشانید
[ترجمه ترگمان] بعدی، کت رو با نون درستش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fry the breadcrumbs until golden brown.
[ترجمه گوگل]آرد سوخاری را سرخ کنید تا قهوه ای طلایی شود
[ترجمه ترگمان] سیب زمینی سرخ کرده با نون برشته تا اینکه قهوه ای روشن بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Roll the meat in the breadcrumbs.
[ترجمه Loo!] گوشت را در پودر سوخاری بغلطانید
|
[ترجمه گوگل]گوشت را در آرد سوخاری بغلتانید
[ترجمه ترگمان]گوشت را در the لوله کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Spread bread-crumbs on a dry baking sheet and crisp them in the oven.
[ترجمه گوگل]خرده های نان را روی یک ورقه پخت خشک بریزید و در فر ترد کنید
[ترجمه ترگمان]خرده های نان را روی یک ورقه پخت خشک بریزید و آن ها را در فر نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Coat the fish with breadcrumbs and fry in a little oil.
[ترجمه گوگل]ماهی را با آرد سوخاری بپوشانید و در کمی روغن سرخ کنید
[ترجمه ترگمان]و به او نشان داد که به ماهیگیری رفته و سرخ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sprinkle the breadcrumbs over the mixture before baking.
[ترجمه گوگل]قبل از پخت، آرد سوخاری را روی مخلوط بپاشید
[ترجمه ترگمان]قبل از پخت غذا را روی مخلوط بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Split the aubergines in half and cover with breadcrumbs.
[ترجمه گوگل]بادمجان ها را از وسط نصف کرده و با آرد سوخاری بپوشانید
[ترجمه ترگمان]نصف aubergines رو تقسیم کن و با خرده نون پوشش بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cool. 2 Mix remaining sugar with the breadcrumbs.
[ترجمه گوگل]سرد 2 شکر باقی مانده را با آرد سوخاری مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]عالی است ۲ استفاده از شکر باقیمانده را با the مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rub in butter until the mixture resembles breadcrumbs.
[ترجمه گوگل]با کره بمالید تا مخلوط شبیه پودر سوخاری شود
[ترجمه ترگمان]کره را به کره بمالید تا وقتی که مخلوط شبیه به breadcrumbs باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Crumble the soil to the consistency of breadcrumbs.
[ترجمه گوگل]خاک را به اندازه آرد سوخاری خرد کنید
[ترجمه ترگمان]خاک را به ثبات of متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Add the nuts, tomatoes, breadcrumbs, salt and pepper, mixed herbs and chilli.
[ترجمه گوگل]آجیل، گوجه فرنگی، آرد سوخاری، نمک و فلفل، سبزیجات مخلوط و فلفل را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]آجیل، گوجه فرنگی، breadcrumbs، نمک و فلفل را اضافه کنید، گیاهان ترکیبی و فلفل چیلی را مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cook until soft, mix with breadcrumbs and egg.
[ترجمه گوگل]بپزید تا نرم شود، با آرد سوخاری و تخم مرغ مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]آنقدر بپزید تا نرم شود و با تخم مرغ و تخم مرغ مخلوط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dip fish in egg, followed by breadcrumbs.
[ترجمه گوگل]ماهی را در تخم مرغ آغشته کنید و سپس پودر سوخاری
[ترجمه ترگمان]ماهی را در تخم مرغ فرو کنید و بعد از آن breadcrumbs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Breadcrumb recipes are welcome but why not stretch to bulgur, rice, millet?
[ترجمه گوگل]دستور پخت آرد سوخاری استقبال می شود، اما چرا به بلغور، برنج، ارزن کشیده نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]دستور العمل های breadcrumb خوشایند هستند اما چرا به bulgur، برنج، ارزن، کشش نمی دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرده نان (اسم)
crumb, breadcrumb

انگلیسی به انگلیسی

• small bit of bread
breadcrumbs are tiny pieces of bread.
small bit of bread

پیشنهاد کاربران

مسیر راهنما
در داستان هانسل و گرتل ، آنها در مسیر نان خرده ریختند تا موقع بازگشت راهنمایشان باشد .
در اینترنت نشانگر صفحات همین کار را می کند .
عنوان بخش های مختلف یک سایت اینترنتی
breadcrumb
سر نخ
خرده نان
Noun - usually plural :
اطلاعات یا شواهد مرتبط با هم
به عنوان مثال :
federal agents stood by in the hope that the trail of breadcrumbs would lead to a Mexican drug cartel
منابع• https://www.lexico.com/definition/breadcrumb
آرد سوخاری
خرده نان
گاهی اوقات بصورت اصطلاح استعاری بکار میره
It’s a final breadcrumb that removes any doubt about whether he intended to leave, even if the motivations behind the move still remain a mystery
نشانه دقیق
تکه نان - خرده نشان ( نرم افزار )
بِردِکرام ( breadcrumb ) ( تکه نان ) در لغت به معنای دنباله ای از اطلاعات و شواهد مربوط به هم است و از داستان شاه پریان هانسل و گرتل ( H�nsel und Gretel ) گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

در وبگاه ها بردکرام یا خرده نشانه، دنباله ای از پیوندها را از نقطۀ ورود به صفحات قبلی تا صفحات فعلی نشان می دهند. خرده نشانه در دیگر واسط های کاربری، راهنمای ناوش ( navigation ) در محیط واسط است.
معادل پیشنهادی برای این واژه: خرده نشانه

بپرس