boutique

/buːˈtiːk//buːˈtiːk/

معنی: بوتیک، دکان
معانی دیگر: مغازه ی کوچک (یا دکه ای در فروشگاه بزرگ) که در آن جامه های آخرین مد و گرانقیمت به فروش می رسد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small shop, esp. one specializing in gifts or fashionable clothes and accessories.

جمله های نمونه

1. The boutique has a poor choice of dresses.
[ترجمه asal] بوتیک لباس های ارزان قیمتی دارد.
|
[ترجمه گوگل]بوتیک انتخاب ضعیفی از لباس دارد
[ترجمه ترگمان]بوتیک لباس انتخاب ضعیفی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We're going to Andreas's Boutique to pick out something original for both of us.
[ترجمه زینب صاحبی] ما به فروشگاه ادریاس داریم میرویم که تا یک کالای اصل برای هردویمان برداریم . ( بخریم )
|
[ترجمه گوگل]ما به بوتیک آندریاس می‌رویم تا چیز اصلی را برای هر دومان انتخاب کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به فروشگاه (آندریاس)خواهیم رفت تا برای هر دوی ما یک چیز اصیل انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A boutique and beauty salon are conveniently located within the grounds.
[ترجمه Mohammad Zardosht] یک بوتیک و سالن زیبایی درون محوطه با دسترسی راحت، قرار گرفته اند.
|
[ترجمه گوگل]یک بوتیک و سالن زیبایی به راحتی در محوطه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]یک سالن زیبایی و بوتیک به راحتی در محوطه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's the buyer for a stylish boutique in Dublin.
[ترجمه گوگل]او خریدار یک بوتیک شیک در دوبلین است
[ترجمه ترگمان]او خریدار یک بوتیک شیک در دوبلین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boutique caters for a rather select clientele.
[ترجمه گوگل]این بوتیک مشتریان نسبتاً منتخب را برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]\"بوتیک\" برای مشتریان نسبتا برگزیده خدمات ارائه می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her jacket was at the boutique waiting for alteration.
[ترجمه گوگل]ژاکت او در بوتیک بود و منتظر تغییر بود
[ترجمه ترگمان]کت او در یک مغازه بود که منتظر تغییر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Simone's boutique was nestled in between a shoe shop and a jewellery shop.
[ترجمه گوگل]بوتیک سیمون بین یک مغازه کفش فروشی و یک مغازه جواهر فروشی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]بوتیک s در بین یک فروشگاه کفش و یک مغازه جواهر فروشی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beautiful gifts and educational souvenirs in our Butterfly Boutique.
[ترجمه گوگل]هدایا و سوغاتی های آموزشی زیبا در بوتیک پروانه ما
[ترجمه ترگمان]هدایای زیبای و souvenirs آموزشی در بوتیک پروانه ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Froom a, quiet boutique business, McMullen now boasts some 40-odd products.
[ترجمه گوگل]مک‌مولن از یک کسب و کار بوتیک آرام، اکنون دارای 40 محصول عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]شرکت \"بوتیک\"، \"بوتیک\"، \"بوتیک\"، \"بوتیک\"، که در حال حاضر به حدود ۴۰ محصول عجیب و غریب دارد، به خود می بالد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Companies located in Boutique Cities will struggle for the very best technicians.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های واقع در بوتیک سیتی‌ها برای یافتن بهترین تکنسین‌ها تلاش خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی که در \"بوتیک\" قرار دارند برای بهترین تکنسین ها تلاش خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Apple boutique closed down after only eight months, most of the clothing having simply vanished.
[ترجمه گوگل]بوتیک اپل تنها پس از هشت ماه تعطیل شد و بیشتر لباس ها به سادگی ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]\"بوتیک اپل\" پس از ۸ ماه بسته شد و بیشتر لباس ها بطور ساده از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He stood outside the boutique, peered in and saw her in a big black coat talking with the cashier.
[ترجمه گوگل]بیرون از بوتیک ایستاد، به داخل نگاه کرد و او را با یک کت بزرگ مشکی دید که با صندوقدار صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]بیرون مغازه ایستاد، با دقت به او نگاه کرد و او را در یک کت مشکی بزرگ دید که با صندوق دار حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Point Grace Voted Caribbean s Leading Boutique Hotel for the.
[ترجمه گوگل]پوینت گریس به عنوان هتل بوتیک پیشرو در کارائیب انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]این هتل متعلق به \"بوتیک Grace\" (دریای کارائیب)است که در هتل \"بوتیک\" (دریای کارائیب)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Casas a boutique winery in Chile's cool climate Casablanca Valley.
[ترجمه گوگل]Casas یک کارخانه شراب سازی بوتیک در دره کازابلانکا در آب و هوای خنک شیلی
[ترجمه ترگمان]یک کارخانه شراب سازی را در دره خنک s در شیلی افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوتیک (اسم)
boutique

دکان (اسم)
store, shop, boutique

انگلیسی به انگلیسی

• small shop, shop dealing in women's clothes or accessories
a boutique is a small shop that sells fashionable clothes, shoes, or jewellery.

پیشنهاد کاربران

a small shop that sells fashionable clothes, shoes, jewelry, etc.
بوتیک
Small fashionable shop , esp , for clothes
اختصاصی
باکیفیت
گرانقیمت
اگه در مورد هتل و اقامتگاه به کار بره یعنی لوکس و منحصر به فرد ( بوتیک هتل ها سبک معماری و هنری خاصی دارند و معمولا در مقایسه با هتل ها گرانتر و از نظر اندازه کوچکتر هستند )
a boutique accommodation & hotel
کارگزار تخصصی
لباس فروشی کوچک
Small store
a small store selling fashionable clothes or accessories.

Store Boutique Panda
a business that serves a sophisticated or specialized clientele.

بپرس