bourbon

/ˈbɝːbən//ˈbɜːbən/

معنی: بوربن
معانی دیگر: ویسکی بوربن (که در جنوب شرقی ایالات متحده به عمل می آید و لااقل پنجاه و یک درصد ماده ی اولیه ی آن آرد ذرت است)، بوربن (نام سلسله ای که قرن ها بر فرانسه و بخشی از اسپانیا و ایتالیا سلطنت می کرد)، واپس گرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of an aristocratic French family that produced rulers of France, Spain, and Naples at various times in the sixteenth through twentieth centuries, or the name of this family itself.

(2) تعریف: a political conservative or reactionary.

جمله های نمونه

1. I poured a little more bourbon into my glass.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] یه کم بیشتر از ویسکی بوربن داخل لیوانم ریختم.
|
[ترجمه گوگل]کمی بیشتر بوربن داخل لیوانم ریختم
[ترجمه ترگمان] یه کم ویسکی بیشتر ریختم تو لیوان من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Harry took a sip of bourbon.
[ترجمه گوگل]هری جرعه ای بوربن نوشید
[ترجمه ترگمان]هری جرعه ای از ویسکی نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are three legal requirements for Bourbon.
[ترجمه گوگل]سه شرط قانونی برای Bourbon وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سه مورد قانونی برای بوربون وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I could smell bourbon on his breath.
[ترجمه گوگل]بوی بوربن را در نفسش حس می کردم
[ترجمه ترگمان]می توانستم بوی ویسکی را در نفسش استشمام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bourbon Santos, the premier coffee, has a smooth flavour.
[ترجمه گوگل]بوربون سانتوس، قهوه برتر، طعم ملایمی دارد
[ترجمه ترگمان]Bourbon سانتوس، نخست وزیر قهوه مزه خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is one of the great ironies that Bourbon is a dry county.
[ترجمه گوگل]این یکی از طعنه های بزرگ است که بوربن یک شهرستان خشک است
[ترجمه ترگمان]این یکی از ironies بزرگ است که نشان می دهد بوربون یک شهر خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bourbon producers set great store by the soft local water which passes through limestone on its way to the distilleries.
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان بوربون در کنار آب نرم محلی که از سنگ آهک در مسیر خود به سمت کارخانه های تقطیر می گذرد، ذخیره بزرگی دارند
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان بوربون به وسیله آب محلی نرم که از سنگ آهک در مسیر خود به the عبور می کند، بزرگ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add bourbon, wine, stock, thyme, and bay leaves and bring to a simmer.
[ترجمه گوگل]بوربن، شراب، استاک، آویشن و برگ بو را اضافه کنید و بگذارید بجوشد
[ترجمه ترگمان]bourbon، شراب، stock، آویشن و برگ های کهر را اضافه کنید و به آرامی بجوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I used to eat Bourbon biscuits and Custard Creams in similar ways, though they were just poor substitutes for custard tarts.
[ترجمه گوگل]من بیسکویت های بوربون و کرم های کاستارد را به روش های مشابه می خوردم، اگرچه آنها جایگزین های ضعیفی برای تارت های کاسترد بودند
[ترجمه ترگمان]من قبلا بیسکوییت Bourbon و Custard را به روش مشابهی می خوردم، هر چند که آن ها فقط جایگزین های ضعیفی برای custard بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was shortly drinking hard, following bourbon two-fers with nip bottles of Lucky Lager.
[ترجمه گوگل]او مدت کوتاهی به شدت مشروب می‌نوشید و دو فرهای بوربن را با بطری‌های لاکی لاگر دنبال می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او به زودی به شدت مشروب می خورد و به دنبال bourbon ۲ - fers با بطری های شراب Lucky خوش گله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jack had also brought some bourbon for himself.
[ترجمه گوگل]جک هم مقداری بوربن برای خودش آورده بود
[ترجمه ترگمان]جک هم مقداری ویسکی برای خودش آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was a big draw on Bourbon Street.
[ترجمه گوگل]او یک قرعه کشی بزرگ در خیابان بوربن بود
[ترجمه ترگمان]او یک نقاشی بزرگ در خیابان بوربون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But I fix her her bourbon and ginger ale with the dash of ReaLemon just the way she likes it.
[ترجمه گوگل]اما من بوربون و زنجبیلش را با داش ReaLemon درست می کنم همان طور که او دوست دارد
[ترجمه ترگمان]اما من برای او ویسکی و نوشابه زنجفیلی و آب زنجبیل درست می کنم درست همونطوری که اون خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At Christmas they sent hams and bourbon to the house.
[ترجمه گوگل]در کریسمس ژامبون و بوربون به خانه فرستادند
[ترجمه ترگمان]در کریسمس ران و ویسکی برای خانه فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوربن (اسم)
bourbon

انگلیسی به انگلیسی

• whiskey (type of alcoholic drink)
bourbon is a type of whisky that is made mainly in america.

پیشنهاد کاربران

بوربن نوعی نوشیدنی الکلی یا ویسکی است که در جنوب شرقی ایالات متحده به وفور در دسترس است.
آرد ذرت تخمیر شده، درصد بسیار زیادی از ماده اصلی بوربن را تشکیل می دهد.

بپرس