1. blown flowers
گل های شکفته
2. azure clouds blown from azure seas
برآمد نیلگون ابری زروی نیلگون دریا
3. the kite was blown aloft by the wind
بادبادک با وزش باد به هوا رفت.
4. the lights went out because the fuse had been blown
چراغ ها خاموش شد چون فیوز سوخته بود.
5. A lot of dust had blown in.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار زیادی به داخل وزیده بود
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک زیادی وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The car was blown to bits.
7. Check whether a fuse has blown.
[ترجمه گوگل]بررسی کنید که آیا فیوز منفجر شده است
[ترجمه ترگمان]بررسی کنید که آیا فیوز پریده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The breeze blow blew, has blown off me long for your.
[ترجمه گوگل]نسیمی که وزید، آرزوی تو مرا از پا درآورده است
[ترجمه ترگمان]باد می وزید و من را برای مدتی طولانی خاموش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A lot of trees were blown down in the recent storms.
[ترجمه گوگل]در طوفان های اخیر درختان زیادی منفجر شدند
[ترجمه ترگمان]در طوفان های اخیر تعداد زیادی درخت ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The wind had blown the rain in and soaked the carpet.
[ترجمه گوگل]باد باران را به داخل برده بود و فرش را خیس کرده بود
[ترجمه ترگمان]باد باران باریده و فرش را خیس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The wind must have blown it over.
12. I have to get my front tyre blown up.
[ترجمه گوگل]من باید لاستیک جلوم باد کند
[ترجمه ترگمان]من باید لاستیک های جلویی را بلند کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Power lines were blown down and we had a blackout of several hours.
[ترجمه گوگل]خطوط برق منفجر شد و چندین ساعت خاموشی داشتیم
[ترجمه ترگمان]خطوط برق از بین رفت و ما چند ساعت بی هوش شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All the efforts have been blown away.
15. The boat was blown over by a squall.