اسم ( noun )
• (1) تعریف: a flower; blossom.
• مترادف: blossom, flower, inflorescence
• مشابه: bud
• مترادف: blossom, flower, inflorescence
• مشابه: bud
- A cactus may be a tough plant, but its blooms are delicate and beautiful.
[ترجمه گوگل] کاکتوس ممکن است گیاهی سخت باشد، اما شکوفه های آن ظریف و زیبا هستند
[ترجمه ترگمان] یک کاکتوس ممکن است گیاه سفت و سخت باشد، اما شکوفه های آن ظریف و زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک کاکتوس ممکن است گیاه سفت و سخت باشد، اما شکوفه های آن ظریف و زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the state or time of being in blossom.
• مترادف: blossom, efflorescence, flower, inflorescence
• مشابه: bud
• مترادف: blossom, efflorescence, flower, inflorescence
• مشابه: bud
- Let's take some pictures while the tulips are in bloom.
[ترجمه گوگل] بیایید در حالی که لاله ها در حال شکوفه هستند چند عکس بگیریم
[ترجمه ترگمان] بیایید چند عکس بگیریم در حالی که لاله لاله در شکوفه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بیایید چند عکس بگیریم در حالی که لاله لاله در شکوفه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the state or time of being in peak condition; prime.
• مترادف: efflorescence, flower, heyday, prime
• مشابه: climax, flush, peak, summit, zenith
• مترادف: efflorescence, flower, heyday, prime
• مشابه: climax, flush, peak, summit, zenith
- These years saw the bloom of his creative genius.
[ترجمه گوگل] این سالها شاهد شکوفایی نبوغ خلاق او بودیم
[ترجمه ترگمان] این سال ها شاهد شکوفایی نبوغ خلاق او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این سال ها شاهد شکوفایی نبوغ خلاق او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: a fresh glow or rosiness of the cheeks.
• مترادف: flush, rosiness
• مشابه: glow
• مترادف: flush, rosiness
• مشابه: glow
- It was good to see the bloom back in her cheeks after weeks of illness.
[ترجمه کوثر یوسف] دیدن دوباره سرخی در گونه هایش پس از هفته ها بیماری اش، خوب بود!|
[ترجمه گوگل] دیدن دوباره شکوفه در گونه های او پس از هفته ها بیماری خوب بود[ترجمه ترگمان] خیلی خوب بود که بعد از چند هفته بیماری، طراوت گل را در گونه هایش ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: in botany, a delicate coating on the surface of some leaves and fruits that resembles powder.
- Bloom can be found on the surface of the plum.
[ترجمه گوگل] شکوفه را می توان در سطح آلو پیدا کرد
[ترجمه ترگمان] شکوفه را می توان در سطح آلو یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شکوفه را می توان در سطح آلو یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: blooms, blooming, bloomed
حالات: blooms, blooming, bloomed
• (1) تعریف: to produce flowers.
• مترادف: blossom, flower
• متضاد: wither
• مشابه: bud, burgeon, flourish, germinate, grow, pullulate, sprout
• مترادف: blossom, flower
• متضاد: wither
• مشابه: bud, burgeon, flourish, germinate, grow, pullulate, sprout
- The daffodils are blooming, and the tulips will follow.
[ترجمه گوگل] نرگس ها در حال شکوفه دادن هستند و لاله ها نیز به دنبال خود خواهند آمد
[ترجمه ترگمان] نرگس زرد شاداب هستند و لاله از آن ها پیروی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نرگس زرد شاداب هستند و لاله از آن ها پیروی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to flourish.
• مترادف: blossom, burgeon, flourish, flower
• مشابه: grow, mature
• مترادف: blossom, burgeon, flourish, flower
• مشابه: grow, mature
- New ideas were blooming during these liberal times.
[ترجمه گوگل] ایده های جدید در این دوران لیبرال شکوفا شده بود
[ترجمه ترگمان] ایده های جدید در طی این زمان های آزاد شکوفا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ایده های جدید در طی این زمان های آزاد شکوفا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to be in a healthy, vigorous condition.
• مترادف: flourish, thrive
• مشابه: luxuriate, prosper
• مترادف: flourish, thrive
• مشابه: luxuriate, prosper
- Having fully recovered from the illness, the child is now blooming.
[ترجمه محمد] کودک پس از بهبودی کامل از این بیماری حالا با نشاط و طراوت است.|
[ترجمه گوگل] پس از بهبودی کامل از این بیماری، کودک اکنون در حال شکوفه است[ترجمه ترگمان] کودک پس از بهبودی کامل از این بیماری، اکنون در حال شکوفه دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید