1. Kids have become blase about violence on television.
[ترجمه مریم مزدایی] کودکان در برابر خشونت در تلویزیون ، بی اعتنا شده اند. ( بر اثر زیاد دیده شدن . زیرا blase مفهوم بی اعتنایی بر اثر زیاد جلوی چشم بودن یاآسان در دسترس بودن است. و از این نظر با مفهوم بی اعتنایی کای ، تفاوت دارد )|
[ترجمه میرزایی] کودکان درباره خشونت در تلویزیون ، بی تفاوت شده اند|
[ترجمه گوگل]بچه ها از خشونت در تلویزیون عصبانی شده اند[ترجمه ترگمان]کودکان در مورد خشونت در تلویزیون blase شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The film star is blase about endless flattery now.
[ترجمه مریم مزدایی] از بس از ستاره سینما تملق گفته بودند، بی اعتنا شده بود.|
[ترجمه میرزایی] ستاره سینما در حال حاضر در مورد چاپلوسی بی پایان دلزده است.|
[ترجمه گوگل]ستاره سینما در حال حاضر از تملق بی پایان غمگین است[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم در حال حاضر در مورد تملق و تملق بی پایان صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was actually becoming quite blase about the dangers lurking on their travels.
[ترجمه گوگل]او در واقع نسبت به خطراتی که در کمین سفرهای آنها وجود داشت بسیار عصبانی می شد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت داشت درباره خطراتی که در سفرهایش در کمین نشسته بود، کاملا گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حقیقت داشت درباره خطراتی که در سفرهایش در کمین نشسته بود، کاملا گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She's very blase about parties.
[ترجمه مریم مزدایی] او نسبت به مهمانی ها بی اعتنا بود . ( از بس مهمانی رفته بود )|
[ترجمه گوگل]او در مورد مهمانی ها بسیار بدبین است[ترجمه ترگمان]اون در مورد مهمونی خیلی blase
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Your blase attitude gives your students an erroneous impression of the joys of scholarship.
[ترجمه گوگل]نگرش متین شما به دانش آموزان شما تصور اشتباهی از لذت تحصیل می دهد
[ترجمه ترگمان]نگرش blase شما به دانش آموزان اثر نادرستی از لذت بورس تحصیلی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگرش blase شما به دانش آموزان اثر نادرستی از لذت بورس تحصیلی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In contrast, Sachiko Yasuhara blase about her diet and confesses to being a regular sake drinker.
[ترجمه گوگل]در مقابل، ساچیکو یاسوهارا از رژیم غذایی خود انتقاد می کند و اعتراف می کند که یک نوشیدنی معمولی است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، Sachiko Yasuhara در مورد رژیم غذایی خود صحبت می کند و اعتراف می کند که به طور منظم drinker است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل، Sachiko Yasuhara در مورد رژیم غذایی خود صحبت می کند و اعتراف می کند که به طور منظم drinker است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Chan has been known to blase about his Hollywood work.
[ترجمه گوگل]چان در مورد کارهای هالیوودی خود به شدت شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]چان به blase در مورد کار هالیوودی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چان به blase در مورد کار هالیوودی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pop star is blase about money now.
[ترجمه گوگل]ستاره پاپ در حال حاضر در مورد پول عصبانی است
[ترجمه ترگمان]این ستاره پاپ اکنون در مورد پول صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ستاره پاپ اکنون در مورد پول صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The drinkers also seem more blase than ever about the consequences.
[ترجمه گوگل]نوشیدنیها نیز بیش از هر زمان دیگری در مورد عواقب آن دلسرد به نظر میرسند
[ترجمه ترگمان]The از همیشه more به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The از همیشه more به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A blase attitude about housecleaning.
[ترجمه گوگل]نگرش ناامیدانه در مورد نظافت خانه
[ترجمه ترگمان]در مورد نظافت خانه رفتار خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مورد نظافت خانه رفتار خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید