2. You may see yourself as useless, incompetent and blameworthy.
[ترجمه زهرازینالی] شما ممکن است خودتان را بی فایده بی کفایت و قابل سرزنش ببینید
|
[ترجمه گوگل]ممکن است خود را بی فایده، بی کفایت و سرزنش کنید [ترجمه ترگمان]ممکن است خودتان را به عنوان سرزنش و سزاوار سرزنش ببینید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Blameworthy or not, his father should pay some of the costs of repairing the damage.
[ترجمه گوگل]مقصر است یا نه، پدرش باید بخشی از هزینه های جبران خسارت را بپردازد [ترجمه ترگمان]پدر او باید مقداری از هزینه های تعمیر خسارت را بپردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To feel blameworthy desire for ( that which is another's ).
[ترجمه گوگل]برای (آنچه مال دیگری است) احساس سرزنش کردن [ترجمه ترگمان]احساس ملامت کردن برای (که یکی دیگر است) [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The article is long, but not otherwise blameworthy.
[ترجمه گوگل]مقاله طولانی است، اما در غیر این صورت قابل سرزنش نیست [ترجمه ترگمان]این مقاله طولانی است، اما در غیر این صورت سزاوار سرزنش نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She did not wish to remain outside of her usual, blameworthy self for longer than was necessary.
[ترجمه گوگل]او نمی خواست بیش از آنچه لازم بود خارج از خود معمولی و قابل سرزنش خود باقی بماند [ترجمه ترگمان]نمی خواست خود را بیش از آنچه لازم بود سرزنش کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the behaviour of the far-left groups behind the protests seem to be just as blameworthy as that of the police.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسد رفتار گروه های چپ افراطی پشت این اعتراضات به اندازه رفتار پلیس قابل سرزنش است [ترجمه ترگمان]اما رفتار گروه های چپ گرا در پشت اعتراضات به نظر می رسد که از نظر پلیس بسیار سزاوار سرزنش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These are the praiseworthy way, the neutral way, and blameworthy ones.
[ترجمه گوگل]اینها راه ممدوح، راه بی طرف و سرزنش است [ترجمه ترگمان]این ها روش های ستودنی و روش های خنثی و سزاوار سرزنش هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• worthy of or deserving blame someone who is blameworthy has done something bad or wrong.
پیشنهاد کاربران
۱. سزاوار سرزنش. در خور ملامت مثال: Do not set up another god besides Allah, or you will sit blameworthy, forsaken خدای دیگری در کنار الله قرار ندهید، در غیر این صورت سزاوار سرزنش خواهید بود و بی سرپرست خواهید نشست. ... [مشاهده متن کامل]