bind over

/ˈbaɪndˈoʊvə//baɪndˈəʊvə/

(حقوق) قانونا ملزم کردن (که در زمان یا مکان معینی حاضر شود و یاکاری را بکند)، (طبق رای قاضی یا دادگاه) مجبور کردن، موظف کردن، ملتزم کردن، التزام گرفتن، التزام گرفتن برای انجام کاری، مقید کردن

جمله های نمونه

1. They bind over to tell the truth.
[ترجمه گوگل]آنها برای گفتن حقیقت قید می شوند
[ترجمه ترگمان]اونا بستن که حقیقت رو بگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was bound over to keep the peace.
[ترجمه گوگل]او مقید بود که صلح را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود که آرامش خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On many occasions demonstrators were bound over to keep the peace.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از موارد تظاهرکنندگان ملزم به حفظ صلح بودند
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد تظاهر کنندگان ملزم به حفظ صلح بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This imposes a duty on courts to bind over parents when they have no control over their children.
[ترجمه گوگل]این وظیفه دادگاه ها را تحمیل می کند که والدین را در زمانی که کنترلی بر فرزندان خود ندارند، ملزم کنند
[ترجمه ترگمان]این امر وظیفه خود را بر دادگاه ها تحمیل می کند تا زمانی که هیچ کنترلی بر روی فرزندانشان ندارند، به والدین خود ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was bound over for trial.
[ترجمه گوگل]او برای محاکمه محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]او به محاکمه متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The demonstrators were bound over to keep the peace.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان ملزم به حفظ صلح بودند
[ترجمه ترگمان]تظاهر کنندگان ملزم به حفظ صلح بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was bound over to keep the peace for a year.
[ترجمه گوگل]او مجبور بود برای یک سال صلح را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود برای یک سال آرامش را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were bound over to keep the peace.
[ترجمه گوگل]آنها ملزم به حفظ صلح بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بسته شده بودند تا صلح را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The brothers, aged 24 and 2 agreed to be bound over after denying the offence.
[ترجمه گوگل]برادران 24 و 2 ساله موافقت کردند که پس از انکار جرم، مقید شوند
[ترجمه ترگمان]این دو برادر در ۲۴ و ۲ سال پس از انکار جرم به توافق رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was bound over to keep the peace by magistrates.
[ترجمه گوگل]او ملزم به حفظ صلح توسط قاضی ها بود
[ترجمه ترگمان]او موظف بود که از جانب قضات صلح و آرامش را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Or he had been, had been silly, was bound over again?
[ترجمه گوگل]یا او بود، احمق بود، دوباره مقید بود؟
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم رفته بود، باز هم دست و پا بسته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two weeks later, he appeared in superior court for a preliminary hearing, and he was bound over for trial.
[ترجمه گوگل]دو هفته بعد، او برای یک جلسه مقدماتی در دادگاه عالی حاضر شد و برای محاکمه محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]دو هفته بعد در دادگاه عالی برای دادرسی مقدماتی به دادگاه آمد و او را محاکمه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the defendants were bound over for two years on a personal bail of £350 and some were also fined.
[ترجمه گوگل]همه متهمان به مدت دو سال با قرار وثیقه شخصی 350 پوندی و برخی نیز جریمه شدند
[ترجمه ترگمان]همه متهمان به مدت دو سال به قید ضمانت شخصی ۳۵۰ پوند به قید وثیقه آزاد شدند و برخی نیز جریمه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One bound over the dam and the deer is out of sight of an intruder.
[ترجمه گوگل]یکی از روی سد و آهو دور از دید یک متجاوز است
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها روی سد راه می رود و گوزن از دید یک مزاحم خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] ملتزم کردن شخص به تودیع وجه الضمان یا معرفی وکیل

انگلیسی به انگلیسی

• court order to imprison the accused until the time of his trial (law)

پیشنهاد کاربران

بپرس