big shot

/ˈbɪɡˈʃɑːt//bɪɡʃɒt/

معنی: شخص مهم، ادم کله گنده
معانی دیگر: (امریکا - خودمانی) آدم مهم و با نفوذ، کله گنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an influential or important person.
مترادف: bigwig, fat cat, magnate, mogul, VIP, wheel
مشابه: heavy, nabob, somebody, tycoon

جمله های نمونه

1. Even the big shot has to carry his wife's purse.
[ترجمه علیزاده] حتی آدم مهم و با نفوذ هم مجبور است کیف پول همسرش را حمل کند.
|
[ترجمه learner] بقول پیران خردمند حتی رئیس جمهور هم به حرف زنش گوش میده
|
[ترجمه گوگل]حتی بیگ شات هم باید کیف همسرش را حمل کند
[ترجمه ترگمان]حتی عکس بزرگ نیز باید کیسه همسرش را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's a big shot in Chilean politics.
[ترجمه گوگل]او نقش مهمی در سیاست شیلی دارد
[ترجمه ترگمان]او یک عکس بزرگ در سیاست های شیلیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His father's a big shot and he thinks he is, too.
[ترجمه گوگل]پدرش یک شوت بزرگ است و او نیز فکر می کند که او هم همینطور است
[ترجمه ترگمان]پدرش تیر بزرگی است و او هم فکر می کند که او هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's a big shot in advertising.
[ترجمه گوگل]او در تبلیغات استعداد زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]او یک عکس بزرگ در تبلیغات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His father is a big shot in steel industry.
[ترجمه گوگل]پدرش در صنعت فولاد کاربلد است
[ترجمه ترگمان]پدرش یک عکس بزرگ در صنعت فولاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He will be a big shot one day, she thinks.
[ترجمه گوگل]او فکر می‌کند که روزی او یک ضربه بزرگ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که او یک روز بزرگ و بزرگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You think you're a rising big shot when you haven't the brains to realize you never will amount to anything more than a two-bit paper pusher.
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که در حال افزایش هستید در حالی که مغزی ندارید که بفهمید هرگز چیزی بیش از یک فشار دهنده کاغذ دو بیتی نخواهید بود
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی یه تیر انداز بزرگ از خودت در میاری وقتی که نتونستی تشخیص بدی که هیچ وقت چیزی بیشتر از یک هل دهنده کاغذ نخواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You think you're a big shot when you haven't the brains to realize you'll never amount to anything more than a two-bit paper pusher.
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که خیلی خوب هستید در حالی که مغزی ندارید که بفهمید هرگز چیزی بیشتر از یک فشار دهنده کاغذ دو بیتی نخواهید داشت
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی وقتی که فکرش متوجه نیستی که هیچ وقت چیزی بیشتر از یک هل دهنده کاغذ نخواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The big shot who made a great show on the world stage left but a fragile shadow to the world.
[ترجمه گوگل]بزرگ شات که نمایش بزرگی در صحنه جهانی ساخت، سایه شکننده ای را بر روی جهان گذاشت
[ترجمه ترگمان]عکس بزرگی که یک نمایش بزرگ در صحنه جهانی ایجاد کرد، اما یک سایه شکننده برای جهان باقی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fanshaw is a big shot in merchant banking.
[ترجمه گوگل]Fanshaw یک شات بزرگ در بانکداری تجاری است
[ترجمه ترگمان]Fanshaw یک تیر بزرگ در بانک بازرگانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then came Howard's misses and Fisher's first big shot.
[ترجمه گوگل]پس از آن، فقدان هاوارد و اولین ضربه بزرگ فیشر آمد
[ترجمه ترگمان]بعد نوبت هاوارد و اولین تیر اندازی \"فیشر\" شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The man standing there is a big shot in our company.
[ترجمه گوگل]مردی که آنجا ایستاده در شرکت ما یک تیر بزرگ است
[ترجمه ترگمان]مردی که اونجا وایساده یه تیر بزرگ تو شرکت ما هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was the big shot who gave orders.
[ترجمه گوگل]او مرد بزرگی بود که دستور می داد
[ترجمه ترگمان]اون تیرانداز بزرگی بود که دستورها رو صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The man standing rhere is a big shot in our company.
[ترجمه گوگل]مردی که در آنجا ایستاده است، در شرکت ما یک گلوله بزرگ است
[ترجمه ترگمان]مردی که ایستاده بود، تیر بزرگی در گروهان ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شخص مهم (اسم)
big shot

ادم کله گنده (اسم)
big shot, bigwig

انگلیسی به انگلیسی

• well-known personality, highly respected personality, gifted person, person of influence, person with a reputation (slang)
if you refer to someone as a big shot, you mean that he or she is an important and powerful person in an organization; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

مترادف؛ VIP, high - flyer, bigwig, mogul, tycoon, powerhouse, top dog
مثال؛
He became a big shot in the tech industry after launching his startup.
She acts like a big shot, but she’s just starting out.
...
[مشاهده متن کامل]

The CEO is a big shot in the corporate world.
عبارت big shot در اوایل قرن ۲۰ میلادی در زبان عامیانه آمریکایی رایج شد و احتمالاً از فرهنگ گانگستری گرفته شده است، جایی که "big gun" برای توصیف افراد بانفوذ استفاده می شد. با گذشت زمان، این اصطلاح به یک واژه عمومی برای افراد مهم در زمینه های مختلف تبدیل شد.

informal
🔴 an important or influential person.
◀️ "once he got to college he was a big shot right away"
◀️ Big shots rule only because you choose to follow : کله گنده ها ( منظور سیاستمداران که قدرت را در دست دارند ) فرمانروایی میکنند، تنها به این خاطر که شما تصمیم میگیرید ازشون پیروی کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

big shot = big noise = big gun = big fish = big cheese = bigwig = big boy = big wheel = big dog = biggie
آدم کله گنده _ آدم مهم _ آدم با نفوذ
A powerful or important person
Note:this expression can also be used in the negative sense
to mean somebody who think they're very importent.
۱ - صاحب نفوذ، کله گنده
۲ - کسی که میخواهد خود را دست و دلباز، متشخص و پولدار نشان دهد؛ اعیان نما
boastful and immoderate person
I doubt whether she's trying to look like a big shot.
Big wig
شخص مهم و با نفوذ، آدم کله گنده، آدم دم کلفت
big shot=big noise=big gun = big fish
آدم دم کلفت، آدم کله گنده، شخص مهم و با نفوذ

بپرس