1. Obviously we're better off now we're both working.
[ترجمه احسان] الان که هردو کار می کنیم، شرایط به مراتب مساعدتری داریم.
|
[ترجمه ایمان حجتی] حالا که هر دوتامون کار میکنیم، معلومه وضعمون بهتره ( درآمد بیشتری داریم )
|
[ترجمه گوگل]بدیهی است که اکنون هر دو در حال کار هستیم، وضعیت بهتری داریم [ترجمه ترگمان]واضحه که حالا بهتر شدیم هر دو کار می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She'll be about £50 a week better off.
[ترجمه ایمان حجتی] او هفته ای حدودا 50 پوند بیشتر درامد داره
|
[ترجمه سعادتی] حدود 50 پوندی درهفته اضافه تر می گیره ( خواهد گرفت ) . [او خواه شو درحدود 50 پوند یک/دریک هفته بهتر مابه از/ بجز. ]
|
[ترجمه گوگل]او حدود 50 پوند در هفته وضعیت بهتری خواهد داشت [ترجمه ترگمان]او در حدود ۵۰ پوند در هفته بهتر خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Without you by my side, I will be better off than you.
[ترجمه آتوسا] تو کنار من نباشی، وضع من بهتر میشه
|
[ترجمه ایمان حجتی] پیشم نباشی اوضاعم بهتر از تو میشه ( وضع مالیم بهتر از تو میشه )
|
[ترجمه گوگل]بدون تو در کنار من، من از تو بهتر خواهم بود [ترجمه ترگمان]بدون تو، من از تو بهتر میشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you've got bags you're better off taking a taxi.
[ترجمه آتوسا] اگر چمدونات زیاده بهتره تاکسی بگیری
|
[ترجمه گوگل]اگر چمدان دارید بهتر است تاکسی بگیرید [ترجمه ترگمان]اگر کیسه داری بهتر است تاکسی بگیری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He'd be better off going to the police about it.
[ترجمه گوگل]او بهتر است در این مورد به پلیس مراجعه کند [ترجمه ترگمان]بهتر است در این مورد به پلیس مراجعه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Families will be better off under the new law.
[ترجمه گوگل]خانواده ها در قانون جدید وضعیت بهتری خواهند داشت [ترجمه ترگمان]خانواده ها تحت قانون جدید بهتر عمل خواهند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Moneywise, of course, I'm much better off than I used to be.
[ترجمه گوگل]البته از نظر مالی، وضعیت من خیلی بهتر از گذشته است [ترجمه ترگمان]البته من خیلی بهتر از اون چیزی هستم که قبلا بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Financially, I'm much better off than before.
[ترجمه گوگل]از نظر مالی خیلی بهتر از قبل هستم [ترجمه ترگمان]از لحاظ مالی من خیلی بهتر از قبل هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Materially, we are better off than ever before.
[ترجمه گوگل]از نظر مادی، وضعیت ما بهتر از هر زمان دیگری است [ترجمه ترگمان]materially، ما بهتر از همیشه هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The weather was so bad we'd have been better off staying at home.
[ترجمه گوگل]هوا آنقدر بد بود که بهتر بود در خانه بمانیم [ترجمه ترگمان]هوا آنقدر بد بود که در خانه ماندن بهتر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He'd be better off working for a bigger company.
[ترجمه گوگل]او بهتر است برای یک شرکت بزرگتر کار کند [ترجمه ترگمان]بهتر است برای یک شرکت بزرگ تر کار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You'd be better off with a bicycle.
[ترجمه سعادتی] اوضات با دوچرخه توفیر می کنه. [تو می/ تو خواستی شو بهتر/بیشتر مابه از/غیر/جز با یک دوچرخه. ]
|
[ترجمه گوگل]بهتر است با یک دوچرخه [ترجمه ترگمان]با دوچرخه خیلی بهتر میشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Materially they are no better off.
[ترجمه گوگل]از نظر مادی وضعیت آنها بهتر نیست [ترجمه ترگمان]materially بهتر از این نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her promotion means she's $100 a week better off.
[ترجمه سعادتی] ترفیع گرفتنش این معنی را می دهد که او هفته ای 100 دلار بیشتر عایدی دارد. [اوش/اوه/مال او مونث ترفیع معنی اد او ست صد دلار یک/دریک هفته بهتر/بیشتر/سرآمدتر مابه از/جز/غیر. ]
|
[ترجمه گوگل]ترفیع او به این معنی است که او هفته ای 100 دلار وضعیت بهتری دارد [ترجمه ترگمان]ترفیع او به این معنی است که او حدود ۱۰۰ دلار بیشتر از یک هفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• in a better condition, in a better situation
پیشنهاد کاربران
شیرین رضایی بدون . . . . بهتره ، بدون چیزی بهتر بودن
- روبه راه تر بودن - وضع بهتری داشتن
به نفعشه که. . فلان کار رو انجام بده
از ما بهترون
۱ ) از ما بهترون ( کسانی کخ از قشر مرفه جامعه محسوب می شوند ) ۲ ) در جایگاه بالاتر و بهتری قرار گرفتن ۳ ) پولدارتر ، مرفه تر
Origin The origins of the phrase "better off" can be traced back to the Middle English phrase "bettre of, " which means "more advantageous. " It is a combination of the words "better, " meaning "of higher quality or superiority, " and "off, " meaning "away from a place or situation. "
The phrases "better off" and "well - off" are commonly used in both American and British English. They are considered more formal than casual but are frequently used in daily conversations. "Well - off" ... [مشاهده متن کامل]
typically refers to someone who is financially comfortable, while "better off" can refer to a situation where there is a positive difference or advantage.
به نفع کسی تموم شدن، به نفعشه که. . با استفاده از بسته های اینترنت ماهی صدهزار تومن به نفع من تموم میشه!
۱ - پر درآمدتر You will be about �50 a week better off تو هفته ای۵۰ یورو پردرآمدتر خواهی بود ۲ - ( جهت مشاوره دادن ) برای کسی بهتر بودن که. . . better off with/without �I think she’s better off without him. ... [مشاهده متن کامل]
فکرکنم اون خانم براش بهتره بدون اون مرد ( شاد تره. . ) be better off doing something� ( =used to give advice or an opinion ) � He’d be better off starting with something simpler. او براش بهتره که با یک چیز ساده تر شروع کند
The better off= rich در کتاب ielts trainer
شادتر
حالت بهتر یا پولدارتر
خوشبخت تر
You are better off برات بهتره که
Better off studying alone
Tax cuts have been directed primarily at the better - off Oxford Dictionary@
In a more fortunate position
خوشحال تر. موفق تر. شرایط بهتر . I think she’s better off without him
وضعیت/زندگی بهتری داشتن، آسودگی/رفاه بیشتری داشتن، خوشبخت تر/پولدارتر بودن
وضعیت مالی بهتر
Better off working وضعیت کاری بهتر کار پر درآمدتر
you are better off continuing education than . بهتره تحصیلاتت را ادامه بدهی. you will be $100 a month better off if you try to spend thriftily. اگر سعی کنی که مقتصدانه خرج کنی، ماهیانه 100 دلار پول بیشتری خواهی داشت. we were better off last year پارسال وضعمون بهتر بود.
to have more money than you had in the past or more money than most other people