bequest

/bɪˈkwest//bɪˈkwest/

معنی: ترکه، میرای، ارثی که بنا بوصیت رسیده
معانی دیگر: ارث گذاری، میراث دادن، ارثیه، میراک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of disposing of property by will.

(2) تعریف: property handed down by will; legacy.
مشابه: legacy, portion

- She received the house as a bequest from her father's estate.
[ترجمه امراله صادقی] اوخانه را به عنوان سهم الارث خود از ماترک پدرش دریافت کرده است.
|
[ترجمه گوگل] او خانه را به عنوان وصیت از دارایی پدرش دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] خانه را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the bequest of money for charitable purposes
وصیت پول برای مصارف خیریه

2. he left a bequest of ten million tumans to each of his children
ارثی به مبلغ ده میلیون تومان برای هر یک از فرزندانش باقی گذاشت.

3. The library has received a generous bequest from a local businessman.
[ترجمه زباری] به این کتابخانه یک ارثیه سخاوتمندانه از یکی از تجار محل رسیده است.
|
[ترجمه گوگل]این کتابخانه یک وصیت سخاوتمندانه از یک تاجر محلی دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]کتابخانه یک ارثیه سخاوتمندانه از یک تاجر محلی دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In his will he made a substantial bequest to his wife.
[ترجمه زباری] وی در وصیت نامه ی خود، سهم الارث قابل توجهی برای همسرش به جای گذاشت.
|
[ترجمه گوگل]او در وصیت نامه خود وصیت قابل توجهی به همسرش داد
[ترجمه ترگمان]در وصیتنامه خود یک وصیت نامه اساسی برای همسرش ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He received a bequest under his grandmother's will.
[ترجمه زباری] او ارثیه ای بنابه وصیت مادربزرگش دریافت کرد.
|
[ترجمه گوگل]به وصیت مادربزرگش وصیتی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او وصیت نامه را تحت وصیت نامه مادربزرگش دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The church here was left a bequest to hire doctors who would work amongst the poor.
[ترجمه گوگل]کلیسا در اینجا وصیتی برای استخدام پزشکانی بود که در میان فقرا کار می کردند
[ترجمه ترگمان]کلیسا یک ارث گذاشته بود تا دکتری استخدام کند که در میان فقرا کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He left a bequest to each of his grandchildren.
[ترجمه گوگل]برای هر یک از نوه هایش وصیتی به جا گذاشت
[ترجمه ترگمان]یک وصیت نامه را برای هر کدام از نوه های خود گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Regrettably, I must leave failure as a bequest to Earth.
[ترجمه زباری] با نهایت تاسف، باید شکست را به عنوان میراثی برای زمین به جای بگذارم.
|
[ترجمه گوگل]متأسفانه، باید شکست را به عنوان میراثی برای زمین بگذارم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، من باید شکست را به عنوان یک میراث به زمین واگذار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Legislation restricting freedom of bequest is found in a number of countries.
[ترجمه گوگل]قوانین محدود کننده آزادی وصیت در تعدادی از کشورها یافت می شود
[ترجمه ترگمان]قانون محدودکننده آزادی of در تعدادی از کشورها یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As you can imagine, the bequest has caused a deep rift between them.
[ترجمه زباری] همونطور که انتظار می رفت، ارثیه باعث اختلاف شدیدی مابین آن ها گردید.
|
[ترجمه گوگل]همانطور که می توانید تصور کنید، وصیت باعث ایجاد شکاف عمیق بین آنها شده است
[ترجمه ترگمان]همانطور که می توانید تصور کنید، این وصیت نامه باعث ایجاد شکاف عمیقی بین آن ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A bequest of the surplus is called residuary.
[ترجمه زباری] به سهم الارثی که در وصیت نامه ذکر نشده است، مابقی ارث میگویند.
|
[ترجمه گوگل]وصیت مازاد را باقى گویند
[ترجمه ترگمان]یک وصیتنامه مازاد residuary نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Acquired by bequest in 192 it used to be considered one of the Metropolitan Museum's greatest early Northern paintings.
[ترجمه گوگل]این نقاشی که در سال 192 توسط وصیت به دست آمد، یکی از بزرگترین نقاشی‌های اولیه موزه متروپولیتن در شمال به حساب می‌آمد
[ترجمه ترگمان]اکتسابی یا اکتسابی (اکتسابی)که در سال ۱۹۲ به تصویب رسید، یکی از بزرگ ترین نقاشی های درجه شمالی موزه در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is his bequest to all of us.
[ترجمه گوگل]این وصیت او به همه ماست
[ترجمه ترگمان] این میراث اونه به همه ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bequest would be found in his will, and would be paid over.
[ترجمه گوگل]وصیت در وصیت نامه او یافت می شد و پرداخت می شد
[ترجمه ترگمان]وصیت نامه را در وصیت نامه خود یافت و آن را پرداخت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unexpectedly a little while the bequest of uncle came, in one night, became millionaire.
[ترجمه گوگل]به طور غیرمنتظره کمی که وصیت عمو آمد، در یک شب میلیونر شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان، در یک شب، میراث عموم در یک شب میلیونر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترکه (اسم)
switch, branch, rod, offshoot, wand, bequest, twig, sprig, heirloom, spray, bough, wattle, scion

میرای (اسم)
bequest, patrimony, heritage, inheritance, legacy

ارثی که بنا بوصیت رسیده (اسم)
bequest

تخصصی

[حقوق] ارث، میراث، ماترک، ترکه

انگلیسی به انگلیسی

• inheritance, legacy
a bequest is money or property which you legally leave to someone when you die; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس