معنی: درامد کلیساییمعانی دیگر: (نظام فئودالیته) زمینی که در مقابل کار برای ارباب اجاره شده است، منصب کلیسایی (که هزینه ی آن از موقوفات تامین می شود)، درآمد موقوفات، لطف، نیکی
• (1)تعریف: a church office or the fixed property or income associated with it.
• (2)تعریف: land held by a feudal tenant as a return for services to the owner.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: benefices, beneficing, beneficed
• : تعریف: to grant a benefice to.
جمله های نمونه
1. The clergyman has been beneficed in that cathedral.
[ترجمه مریم سالک زمانی] روحانی مذکور مسئولیت دریافت درآمد موقوفات آن کلیسا را بر عهده دارد.
|
[ترجمه گوگل]روحانی در آن کلیسای جامع مورد عنایت قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]کشیش در آن کلیسای جامع بستری شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Benefices, however, were not the only church assets which the king exploited for his clerks.
[ترجمه گوگل]با این حال، مزایا تنها دارایی کلیسا نبود که پادشاه از آنها برای کارمندان خود بهره برداری می کرد [ترجمه ترگمان]به هر حال، این تنها دارایی کلیسایی نبود که شاه برای clerks استفاده می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some were imposed by monasteries on benefices of which they were the patrons, sometimes as a half way stage to appropriation.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها توسط صومعههایی که حامیان آنها بودند، تحمیل میشدند، گاهی اوقات بهعنوان نیمهی راه تا تصاحب [ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به وسیله صومعه ها بر مناصب کلیسایی وضع شدند که در آنجا مشتریان بودند، گاه به عنوان راهی نیمه راه برای دخل و تصرف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In March 1403 his numerous benefices were reckoned to be worth over £800 a year.
[ترجمه گوگل]در مارس 1403 ارزش مزایای متعدد او بیش از 800 پوند در سال برآورد شد [ترجمه ترگمان]در ماه مارس، تعداد زیادی از درآمد کلیسایی او به ارزش ۸۰۰ پوند در سال تخمین زده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A benefice consisting of six parishes can commonly have five patrons who all have views on their incumbent.
[ترجمه گوگل]یک خیر متشکل از شش محله معمولاً میتواند پنج حامی داشته باشد که همگی نسبت به رئیس خود نظر دارند [ترجمه ترگمان]یک مقرری که از شش بخش تشکیل می شود معمولا پنج حامی دارد که همگی به متصدی خود نگاه می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then dreams he of another benefice.
[ترجمه گوگل]سپس او در خواب خیر دیگری می بیند [ترجمه ترگمان]پس از آن به یک مقرری دیگر می اندیشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The church instituted the young man into a benefice.
[ترجمه گوگل]کلیسا این مرد جوان را به یک منفعت معرفی کرد [ترجمه ترگمان]کلیسا این مرد جوان را به یک مقرری تاسیس کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Church instituted the young man into a benefice.
[ترجمه گوگل]کلیسا این مرد جوان را به منفعت معرفی کرد [ترجمه ترگمان]کلیسا، این مرد جوان را به وضع خویش تبدیل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lothar remained grateful to him, praising his knowledge and, as pope, conferring benefices on him.
[ترجمه گوگل]لوتار قدردان او ماند و دانش او را ستود و به عنوان پاپ به او خیراتی بخشید [ترجمه ترگمان]لوتار اشمید از او سپاسگزار بود و از دانش خود و به عنوان پاپ، به عنوان پاپ، به او اطلاع داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As they progressed in the king's confidence and service, their benefices became more numerous and more lucrative.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها در اعتماد و خدمات پادشاه پیشرفت کردند، خیرات آنها بیشتر و سودآورتر شد [ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها در اعتماد و خدمت پادشاه پیشرفت کردند، درآمد کلیسایی آن ها بسیار زیاد و پر سود شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Capable of naming or of being named to a benefice.
[ترجمه گوگل]قادر به نامگذاری یا نامگذاری به یک ذینفع [ترجمه ترگمان]توانایی نامگذاری یا نامگذاری شدن به یک benefice [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. During this period, Church dispute was not only involved in politics, but also other social stratum's rights and benefice.
[ترجمه گوگل]در این دوره، منازعات کلیسا نه تنها در سیاست، بلکه حقوق و منفعت سایر اقشار اجتماعی نیز درگیر بود [ترجمه ترگمان]در طول این مدت، اختلاف کلیسا نه تنها در سیاست دخالت داشت بلکه حقوق و منصب اجتماعی دیگری نیز وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The quality of service of the call centers affects directly the benefice of a company.
[ترجمه گوگل]کیفیت خدمات مراکز تماس مستقیماً بر سود یک شرکت تأثیر می گذارد [ترجمه ترگمان]کیفیت خدمات مراکز تماس به طور مستقیم بر منصب تصدی یک شرکت تاثیر می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "Tributary system"was the traditional foreign policy in ancient China, which carried out the diplomatic strategy to build the mutual benefice and make friends with neighbor countries each other.
[ترجمه گوگل]"نظام خراجی" سیاست خارجی سنتی در چین باستان بود که استراتژی دیپلماتیک را برای ایجاد منافع متقابل و دوستی با کشورهای همسایه انجام می داد [ترجمه ترگمان]\"سیستم tributary\" سیاست خارجی سنتی در چین باستان بود، که استراتژی دیپلماتیک برای ساخت یک benefice متقابل و ایجاد دوستی با کشورهای همسایه به یکدیگر انجام شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
درامد کلیسایی (اسم)
benefice
انگلیسی به انگلیسی
• clerical post which includes a fixed salary or a property