ben

/ˈben//ben/

معنی: تپه، قله کوه، وابسته باطاق نشیمن، داخلی، باطنی، در توی
معانی دیگر: (عبری) پسر، فرزند، ابن، (اسکاتلند و ایرلند) قله ی کوه، (اسکاتلند) داخل، درون، اتاق نشیمن، کلبه ی ییلاقی، در درون

جمله های نمونه

1. but and ben
(اسکاتلند) همه ی منزل

2. Ben had got his finger jammed in the door.
[ترجمه گوگل]بن انگشتش را در گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]بن انگشتش را روی در قفل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stop being so silly and immature, Ben!
[ترجمه گوگل]بس کن اینقدر احمقانه و نابالغ، بن!
[ترجمه ترگمان]اینقدر احمق و بچه گانه رفتار نکن، بن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sue and Ben have recently become parents.
[ترجمه گوگل]سو و بن به تازگی پدر و مادر شده اند
[ترجمه ترگمان]سو و بن اخیرا پدر و مادر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'I saw Ben yesterday. ' 'Oh yes, how is he?'
[ترجمه گوگل]من دیروز بن را دیدم "اوه بله، او چطور است؟"
[ترجمه ترگمان]دیروز بن رو دیدم اوه، بله، حالش چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ben put his hand over the mouthpiece and shouted to me.
[ترجمه ابولفضل] بن دستش را روی دهان گذاشت و به من فریاد زد
|
[ترجمه گوگل]بن دستش را روی دهنی گذاشت و به من داد زد
[ترجمه ترگمان]بن دستش را روی گوشی گذاشت و به من فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ben Brantley's article on Sir Ian McKellen rekindled many memories.
[ترجمه گوگل]مقاله بن برانتلی در مورد سر یان مک کلن خاطرات بسیاری را زنده کرد
[ترجمه ترگمان]مقاله بن مک کالن در مورد سر ایان مک کالن خاطرات بسیاری را روشن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ben Nevis, in Scotland, is Britain's highest mountain.
[ترجمه گوگل]بن نویس، در اسکاتلند، بلندترین کوه بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]بن Nevis، در اسکاتلند، مرتفع ترین کوه بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Why did Ben do that?" she asked, in a choked voice.
[ترجمه گوگل]"چرا بن این کار را کرد؟" با صدای خفه ای پرسید
[ترجمه ترگمان]چرا \"بن\" این کارو کرد؟ با صدایی گرفته پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She always referred to Ben as 'that nice man'.
[ترجمه گوگل]او همیشه از بن به عنوان "آن مرد خوب" یاد می کرد
[ترجمه ترگمان] اون همیشه به \"بن\" می گفت مرد خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their sons, Ben and Jonathan, were three and six respectively.
[ترجمه گوگل]پسران آنها، بن و جاناتان، به ترتیب سه و شش سال داشتند
[ترجمه ترگمان]پسران آن ها، بن و جاناتان به ترتیب سه و شش ساله بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ben looked at me in horror for a moment and then dropped his gaze.
[ترجمه گوگل]بن لحظه ای با وحشت به من نگاه کرد و سپس نگاهش را رها کرد
[ترجمه ترگمان]بن لحظه ای با وحشت به من نگاه کرد و بعد نگاهش را پایین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ben rolled over and kissed her.
[ترجمه گوگل]بن غلت زد و او را بوسید
[ترجمه ترگمان]بن غلتی زد و او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ben slipped quietly out of the room.
[ترجمه گوگل]بن بی سر و صدا از اتاق بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]بن آهسته از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ben staggered and slumped onto the floor.
[ترجمه گوگل]بن تلوتلو خورد و روی زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]بن تل و تل و خوران روی زمین ولو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تپه (اسم)
top, hill, mound, mount, brae, barrow, mesa, ben, knurl, tumulus, tump

قله کوه (اسم)
ben, mountaintop

وابسته باطاق نشیمن (اسم)
ben

داخلی (صفت)
territorial, esoteric, innate, ben, internal, interior, inner, indoor, inward

باطنی (صفت)
intrinsic, ben, internal, inner, inward, inmost, pectoral

در توی (قید)
within, ben

تخصصی

[] کوه

انگلیسی به انگلیسی

• male first name (form of benjamin)
high point, summit, peak

پیشنهاد کاربران

Bon/ ben
از نظر ریشه شناسی به معنای خوب، درست هست.
مثال:
Benediction
Benefactor
Beneficent
Benevolent
Benign
Beneficial
Beneficiary
Nota bene
Bon vivant
Bon voyage
Bon ton
Bona fide
Bonus
Bonify
Bounty
Bountiful
ben ( ترکی استانبولی ) : من ، ضمیر اول شخص مفرد .
Bu aşkın daha en başından
Korkuyordum ben zamandan
ترجمه تحت الفظی :از همان آغاز این عشق از زمان می ترسیدم
ترجمه آزاد : از همان لحظه ای که عشق ما آغاز گردید از این لحظه ی جدایی هراس داشتم و نگران جدای مان از همدیگر بودم .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: شعر ترانه ی : ( مثل یک گناه ) Bir Gūnah Gibi

بپرس