• : تعریف: a condition or situation that is comfortable, easy, or luxurious.
- Her first marriage was no bed of roses.
[ترجمه مهدیس] زندگی مثل تختی از گل سرخ نیست
|
[ترجمه گوگل] ازدواج اول او بدون تخت گل رز بود [ترجمه ترگمان] نخستین ازدواج او اثری از گل سرخ نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Their life together hasn't exactly been a bed of roses.
[ترجمه Atefeh] زندگی مشترکشان همیشه هم خوب نیست.
|
[ترجمه Amino] زندگی آنها همیشه هم بر وفق مرادشان نبوده است.
|
[ترجمه گوگل]زندگی مشترک آنها دقیقاً بستری از گل رز نبوده است [ترجمه ترگمان]زندگی آن ها در کنار هم یک تخت رز نبوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Life isn't a bed of roses.
[ترجمه Atefeh] زندگی همیشه هم بر وفق مراد نیست/ همیشه هم آسان نیست
|
[ترجمه گوگل]زندگی تخت گل رز نیست [ترجمه ترگمان]زندگی یک بس تر گل رز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Life isn't always a bed of roses, you know.
[ترجمه حیدر] زندگی همیشه بر وفق مراد نیست ، این رو میدونستی
|
[ترجمه گوگل]زندگی همیشه بستری از گل رز نیست، می دانید [ترجمه ترگمان]می دانی، زندگی همیشه یک بس تر گل رز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's no bed of roses teaching in a secondary school.
[ترجمه گوگل]این تخت گل رز نیست که در مدرسه راهنمایی تدریس می کند [ترجمه ترگمان]هیچ تختی از گل رز در مدرسه دوم نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Our marriage hasn't been a bed of roses.
[ترجمه گوگل]ازدواج ما تخت گل رز نبوده است [ترجمه ترگمان]ازدواج ما تخت رز نبوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Life is no bed of roses for the new dealer, least of all if female and of a gullible disposition.
[ترجمه گوگل]زندگی برای دلال جدید بستری از گل رز نیست، مهمتر از همه اگر زن باشد و دارای خلق و خوی ساده لوح باشد [ترجمه ترگمان]زندگی برای فروشنده جدید، هیچ رختخوابی برای فروشنده جدید وجود ندارد، لااقل یک زن و یک آدم ساده لوح [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Life is not always a bed of roses.
[ترجمه گوگل]زندگی همیشه بستری از گل رز نیست [ترجمه ترگمان]زندگی همیشه یک تخت خواب رز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This job is no bed of roses, the pay is good but my boss is a real Simon Legree.
[ترجمه گوگل]این شغل تخت گل رز نیست، دستمزد خوب است اما رئیس من یک سیمون لگری واقعی است [ترجمه ترگمان]این شغل هیچ بستری از گل رز نیست، دست مزد خوب است، اما رئیسم یک سایمون Legree واقعی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nevertheless, it is not all a bed of roses.
[ترجمه گوگل]با این وجود، همه اینها بستری از گل رز نیست [ترجمه ترگمان]با این همه جای گله ای رز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Life in Tokyo is far from a bed of roses.
[ترجمه گوگل]زندگی در توکیو از بستری از گل رز دور است [ترجمه ترگمان]زندگی در توکیو بسیار دور از بستری از گل رز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Marriage is not always a bed of roses.
[ترجمه گوگل]ازدواج همیشه بستر گل رز نیست [ترجمه ترگمان]ازدواج همیشه یک تخت خواب رز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An official's life is not a bed of roses!
[ترجمه گوگل]زندگی یک مسئول بستر گل رز نیست! [ترجمه ترگمان]زندگی رسمی یک تخت خواب رز نیست! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bed of roses! Is he ag gardener!
[ترجمه گوگل]بستری از گلهای رز! آیا او باغبان است! [ترجمه ترگمان]! تخت گل رز آیا او باغبان است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Life is not bed of roses.
[ترجمه گوگل]زندگی بستر گل رز نیست [ترجمه ترگمان]زندگی در بس تر گل ها نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• situation of ease and luxury, luxurious position
پیشنهاد کاربران
گل و بلبل، بر وفق مراد،
لانگمن دیکشنری : وضعیت مسرت بخش Happy comfortable state