bangle

/ˈbæŋɡl̩//ˈbæŋɡl̩/

معنی: النگو، گلوبند
معانی دیگر: (از ریشه ی هندی) النگو، بازوبند، حلقه ی مچ پا، خلخال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bracelet in the form of a solid ring, usu. without a clasp.

- She liked the tinkling sound her bangles made when she moved her arms.
[ترجمه گوگل] او از صدای قلقلکی که النگوهایش هنگام حرکت بازوهایش ایجاد می کرد، خوشش می آمد
[ترجمه ترگمان] هر وقت که دستش را تکان می داد، از صدای tinkling که bangles به گوش می رسید خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a small, dangling ornament, as on a bracelet.

جمله های نمونه

1. Cleave's wife, Lydia, arrives in a flurry of bangles and cigarette smoke.
[ترجمه گوگل]همسر کلیو، لیدیا، با انبوهی از النگو و دود سیگار وارد می شود
[ترجمه ترگمان]زن s، لیدیا، با عجله النگو و دود سیگارش را در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shell-lie bangles are actually goat's nails.
[ترجمه گوگل]النگوهای صدفی در واقع میخ های بزی هستند
[ترجمه ترگمان]النگوهای - در واقع ناخن های بز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A Diamond cut design further enhances this exquisite bangle.
[ترجمه گوگل]طراحی برش الماس این النگو نفیس را بیشتر تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]طرح برش الماس، این bangle عالی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sleek, chic and sizable, this contemporary bangle watch features removable links for a custom fit.
[ترجمه گوگل]براق، شیک و بزرگ، این ساعت النگوی معاصر دارای پیوندهای قابل جابجایی برای تناسب سفارشی است
[ترجمه ترگمان]Sleek، شیک و بزرگ، این watch امروزی دارای ویژگی های قابل جابجایی برای تناسب سفارشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With refined elegance, this classic gold bangle is imbued with a natural versatility.
[ترجمه گوگل]این النگو طلایی کلاسیک با ظرافتی زیبا، تطبیق پذیری طبیعی دارد
[ترجمه ترگمان]این bangle طلای کلاسیک دارای قابلیت تطبیق پذیری طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bangle from china old minoritys it is handworks, it is in a class by oneself it have great worth in collection and girding . . .
[ترجمه گوگل]النگو از اقلیت های قدیمی چین دست ساز است، به تنهایی در یک کلاس قرار دارد و ارزش زیادی در جمع آوری و کمربندی دارد
[ترجمه ترگمان]The از چین کهنه چین، handworks است، در کلاسی است که آدم خود ارزش آن را دارد که در بند و بند باشد …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bottom color of agate bangle is white.
[ترجمه گوگل]رنگ پایین النگو عقیق سفید است
[ترجمه ترگمان]رنگ نهایی of bangle سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oversize watchesare a alternativea cuff or bangle, and menswear in spiredshoes offer a quirky touch.
[ترجمه گوگل]ساعت‌های سایز بزرگ یک سرآستین یا النگو جایگزین هستند و لباس‌های مردانه در کفش‌های مارپیچ جلوه‌ای عجیب و غریب دارند
[ترجمه ترگمان]cuff و bangle و bangle و menswear در spiredshoes با یک دست دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This unique bangle sparkles from all angles! The beautiful Emerald, Amethyst and Indian Pink crystals are highlighted by the warm gleam of the gold plating.
[ترجمه گوگل]این النگو منحصر به فرد از همه جهات می درخشد! کریستال های زیبای زمرد، آمیتیست و صورتی هندی با درخشش گرم روکش طلا برجسته شده اند
[ترجمه ترگمان]این bangle منحصر به فرد از همه زوایا برق می زند! زمرد زیبا، Amethyst و کریستال های صورتی هند با درخشش گرم صفحات طلا برجسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I guess you might enjoy jade bangle.
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم شما ممکن است از النگو یشم لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم از bangle خوشت بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then India supported Bangle, and made it got its independence from Pakistan.
[ترجمه گوگل]سپس هند از بنگل حمایت کرد و باعث شد تا از پاکستان استقلال یابد
[ترجمه ترگمان]سپس هند از Bangle حمایت کرد و باعث شد که استقلال خود را از پاکستان بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rose bangle staining was positive in the castrated group.
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی النگو گل رز در گروه اخته مثبت بود
[ترجمه ترگمان]رنگ آمیزی رز bangle در گروه castrated مثبت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wore a bangle of charms on her wrist and in her ears little gold rings.
[ترجمه گوگل]او یک النگو از طلسم بر روی مچ دست خود و در گوش حلقه های طلایی کوچک
[ترجمه ترگمان]سر مچ دستش a بود و در گوش هایش حلقه طلایی کوچکی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our main products are Bangle, Chain, Finger Ring, Earring and Set of Jewellery.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما النگو، زنجیر، انگشتر، گوشواره و ست جواهرات است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما عبارتند از: Bangle، زنجیر، حلقه انگشت، Earring و مجموعه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

النگو (اسم)
bracelet, wristlet, wristband, bangle

گلوبند (اسم)
bangle

انگلیسی به انگلیسی

• bracelet; anklet
a bangle is a bracelet or band that you wear round your wrist or ankle.

پیشنهاد کاربران

بپرس