• : تعریف: an enclosed piece of land, with or without a roof, having stands for spectators and a playing field for ball games, esp. baseball.
- The mighty batter scored another home run when he hit the ball out of the ballpark.
[ترجمه گوگل] ضربه زن قدرتمند با ضربه زدن به توپ از محوطه توپ، یک بار دیگر به گل رسید [ترجمه ترگمان] The بزرگ یک خانه دیگر را به ثمر رساند که توپ را از استادیوم تشخیص داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) approximately correct; with some margin for error.
- The sun is ninety million miles from earth--to use a ballpark figure.
[ترجمه محمد] فاصله ی خورشید از زمین، چیزی حدود نود میلیون مایل است.
|
[ترجمه گوگل] خورشید نود میلیون مایل از زمین فاصله دارد - برای استفاده از شکل توپ [ترجمه ترگمان] خورشید نود میلیون مایل از زمین فاصله دارد - تا از یک رقم تقریبی استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I asked the carpenter to give me a ballpark estimate of what the work would cost.
[ترجمه گوگل] از نجار خواستم تا یک تخمین دقیق از هزینه کار به من بدهد [ترجمه ترگمان] از نجار خواستم تا تخمینی دقیق از آنچه که کار هزینه خواهد داشت به من بدهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. in the ballpark
(امریکا ـ عامیانه) 1- (تخمین) نسبتا دقیق 2- (تقریبا) مناسب
2. to give a ballpark figure
تخمین کلی زدن،به تقریب معلوم کردن
3. This puts them in the ballpark and makes them a major player.
[ترجمه گوگل]این آنها را در میدان توپ قرار می دهد و آنها را به یک بازیکن اصلی تبدیل می کند [ترجمه ترگمان]این کار آن ها را در استادیوم تخمین می زند و تبدیل به یک بازیگر مهم می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ballpark estimates indicate a price tag of $90 million a month.
[ترجمه حمید عباسی] برآوردهای تخمینی هزینه ای ۹۰ میلیون دلاری را در ماه نشان می دهد.
|
[ترجمه گوگل]تخمین های بالپارک نشان دهنده قیمت 90 میلیون دلاری در ماه است [ترجمه ترگمان]برآورده ای ballpark نشان دهنده هزینه ۹۰ میلیون دلار در ماه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The 517-foot-long truss is painted ballpark green and resembles a large bridge.
[ترجمه گوگل]این خرپا به طول 517 فوت به رنگ سبز رنگ شده و شبیه یک پل بزرگ است [ترجمه ترگمان]این بسته ۵۱۷ - به طور تقریبی به رنگ سبز است و شبیه پل بزرگ است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Giants planners have claimed that a preponderance of ballpark spectators will use transit or walk.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان غول پیکر ادعا کرده اند که اکثر تماشاگران پارک توپ از حمل و نقل یا پیاده روی استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]برنامه ریزان تیم Giants هم ادعا کرده اند که یک مزیت of تماشاچی از حمل و نقل و یا پیاده روی استفاده خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. White's team made a model of the new ballpark to show the public.
[ترجمه گوگل]تیم وایت مدلی از توپ جدید را برای نشان دادن به مردم ساخت [ترجمه ترگمان]تیم وایت یک مدل از استادیوم جدید تشکیل داد تا مردم را نشان دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Made a few bucks for the Giants' ballpark fund.
[ترجمه گوگل]چند دلار برای صندوق بال پارک غولها درآمد [ترجمه ترگمان] یه مقدار پول واسه صندوق Giants درست کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On this assumption, a ballpark number for the world middle class population by 2025 would be about 7 billion.
[ترجمه گوگل]با این فرض، یک عدد بزرگ برای جمعیت طبقه متوسط جهان تا سال 2025 حدود 7 میلیارد خواهد بود [ترجمه ترگمان]براساس این فرض، عدد تقریبی کل جمعیت طبقه متوسط جهان تا سال ۲۰۲۵ به حدود ۷ میلیارد خواهد رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Give me a ballpark figure .
[ترجمه مهران] یه براوردی به من بگو
|
[ترجمه گوگل]یک فیگور توپ به من بده [ترجمه ترگمان] یه هیکل خوشگل بهم بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I can't give you anything more than just sort of a ballpark figure.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به شما چیزی بیش از یک شکل بالگرد بدهم [ترجمه ترگمان]من نمی تونم چیزی بیشتر از یه هیکل سالم به تو بدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If you said five million you'd be in the ballpark.
[ترجمه گوگل]اگر می گفتی پنج میلیون در میدان توپ می بودی [ترجمه ترگمان] اگه گفتی پنج میلیون دیگه هم مال خودت باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you compare it to some of the other surveys that have been recently conducted, then it is in the general ballpark.
[ترجمه گوگل]اگر آن را با برخی دیگر از نظرسنجیهایی که اخیراً انجام شده است مقایسه کنید، آنگاه در فضای عمومی قرار دارد [ترجمه ترگمان]اگر آن را با برخی از نظرسنجی های دیگری که به تازگی انجام شده اند مقایسه کنید، سپس به طور کلی تخمین زده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The offers for the contract were all in the same ballpark .
[ترجمه گوگل]پیشنهادات برای قرارداد همه در یک میدان بود [ترجمه ترگمان]پیشنهادها برای این قرارداد تقریبا به خال یک سان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We'll have to go away and cost this carefully, but as a ballpark figure I'd say that it'll be about two million dollars.
[ترجمه گوگل]ما باید دور برویم و با دقت این هزینه را بپردازیم، اما به عنوان یک رقم بزرگ میتوانم بگویم که حدود دو میلیون دلار خواهد بود [ترجمه ترگمان]باید بریم و این کار رو با احتیاط تموم کنیم، اما به عنوان یه هیکل تنومند که گفتم حدود ۲ میلیون دلار می شه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Their estimate is in the right ball park.
[ترجمه گوگل]تخمین آنها در پارک توپ سمت راست است [ترجمه ترگمان]تخمین آن ها در پارک توپ درست است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. This is, you know, my ball park.
[ترجمه گوگل]این پارک توپ من است [ترجمه ترگمان] این، میدونی، پارک توپم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Change-up curves are what Mantle hits out of ball parks.
[ترجمه گوگل]منحنی های تغییر شکل همان چیزی است که مانتل از پارک توپ به آن برخورد می کند [ترجمه ترگمان]منحنی های تغییر همان چیزی هستند که Mantle از پارک توپ بیرون می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. And the cost of a day at the ball park?
[ترجمه گوگل]و هزینه یک روز در پارک توپ؟ [ترجمه ترگمان]و هزینه یک روز در پارک توپ؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. He can walk to the ball park from the house.
[ترجمه گوگل]او می تواند از خانه تا پارک توپ پیاده روی کند [ترجمه ترگمان] اون می تونه از خونه بره پارک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Can you give me a ball park figure?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک شکل پارک توپ به من بدهید؟ [ترجمه ترگمان]میتونی به من یه پارک توپ رو بدی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. I can only give a ball park figure.
[ترجمه حمید عباسی] من فقط می توانم رقمی تخمینی بدهم.
|
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم یک فیگور پارک توپ بدهم [ترجمه ترگمان]من فقط میتونم یه تصویر پارک توپ رو بدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Can you just give me a ball park figure?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید فقط یک فیگور پارک توپ به من بدهید؟ [ترجمه ترگمان]میشه فقط به من یه پارک توپ رو بدی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. I'll give you a ball park figure.
[ترجمه گوگل]من به شما یک فیگور پارک توپ می دهم [ترجمه ترگمان]بهت یک پارک توپ می دهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. KOSHIEN ball park is the home ground of HANSHIN TIGERS that pro . baseball team.
[ترجمه گوگل]پارک توپ KOSHIEN زمین خانگی HANSHIN TIGERS است که حرفه ای است تیم بیس بال [ترجمه ترگمان]پارک توپ KOSHIEN زمین خانگی باشگاه HANSHIN است که طرفدار آن است تیم بیسبال [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. I went to KOSHIEN ball park with my friends.
[ترجمه گوگل]من با دوستانم به پارک توپ KOSHIEN رفتیم [ترجمه ترگمان] من با دوستام به پارک \"KOSHIEN پارک\" رفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The price he quoted was in our ball park.
[ترجمه گوگل]قیمتی که گفته بود در پارک توپ ما بود [ترجمه ترگمان]بهایی که او نقل می کرد در پارک توپ ما بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. He got the beer concession at the ball park.
[ترجمه گوگل]او امتیاز آبجو را در پارک توپ دریافت کرد [ترجمه ترگمان] اون the رو تو پارک مجلس رقص گرفته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Just give me a general ball park figure.
[ترجمه گوگل]فقط یک فیگور عمومی پارک توپ به من بدهید [ترجمه ترگمان]فقط به من یه پارک توپ عمومی بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• approximate, estimated baseball stadium or field, park where baseball is played stadium or park in which baseball is played
پیشنهاد کاربران
علاوه بر معنی اسمی، معنی فعلی هم داره. تخمین زدن ( چیزی ) به صورت تقریبی.
۱. زمین بازیهای با توپ ۲. زمین بیس بال ۳. حوزه. محدوده ۴. تقریبی. تخمینی مثال: This expression comes from baseball, when the ball is hit so far that it flies outside of the ballpark or stadium. ... [مشاهده متن کامل]
این اصطلاح از بیسبال گرفته شده، وقتی توپ آنقدر {محکم} ضربه می خورد که به بیرون از زمین بازی بیس بال یا استادیوم می رود.
۱ _ زمین بازی ( بیسبال ) ۲ _ تقریبی ، تخمینی
it's the same ballpark = یه چیزی تو همون مایه هاس
please google origin or root of ballpark
منطقه یا محدوده ای که در آن مقدار یا برآوردی به احتمال زیاد درست است. "we can make a pretty good guess that this figure's in the ballpark" "ما می توانیم حدس بسیار خوبی بزنیم که این رقم به احتمال زیاد درست است"
منطقه یا محدوده ای که در آن یک مقدار یا برآورد، صحیح است.
زمین بازی ( مثل زمین بسکتبال، فوتبال و غیره ) We can walk to the ball park from the house.