baiting


غذا براى جلب ماهیها، دانه پاشى ورزش : طعمه علوم نظامى : گول زدن زیردریاییها

جمله های نمونه

1. his wife enjoyed baiting him
زنش از اذیت و آزار او لذت می برد.

2. He delighted in baiting his mother.
[ترجمه گوگل]او از طعمه گذاری مادرش لذت می برد
[ترجمه ترگمان]از این که مادرش را به دام انداخت خوشحال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I suspect he was just baiting me.
[ترجمه گوگل]من گمان می کنم که او فقط مرا طعمه می داد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم اون برام تله گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boss has a nasty habit of baiting defenceless subordinates.
[ترجمه گوگل]رئیس عادت بدی دارد که زیردستان بی دفاع را طعمه می زند
[ترجمه ترگمان]رئیس عادت بدی برای آزار زیردستان خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ignore him - he's just baiting you.
[ترجمه گوگل]او را نادیده بگیرید - او فقط شما را طعمه می کند
[ترجمه ترگمان]- بهش توجه نکن - اون برات تله گذاشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anyway, the three friends strut around their complex baiting police, doing Robert De Niro impressions and generally causing trouble.
[ترجمه گوگل]به هر حال، این سه دوست در اطراف پلیس طعمه‌گیر پیچیده خود می‌چرخند، برداشت‌های رابرت دنیرو را انجام می‌دهند و به طور کلی دردسر ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این سه دوست در اطراف پلیس baiting به سر می برند، خاطرات رابرت دنیرو را انجام می دهند و به طور کلی باعث ایجاد دردسر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I suppose Miss Martindale had been baiting you?
[ترجمه گوگل]فکر می کنم خانم مارتیندیل شما را طعمه کرده بود؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم دوشیزه Martindale برای تو تله گذاشته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nowhere, unfortunately, does Dobson consider how baiting fits into the cycle of violence itself.
[ترجمه گوگل]متأسفانه دابسون در هیچ کجا به این فکر نمی‌کند که طعمه‌گذاری چگونه در چرخه خشونت قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه به نظر دابسون در هیچ جا آزار و اذیت آن ها در چرخه خشونت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He said I was baiting him.
[ترجمه گوگل]گفت طعمه اش می کنم
[ترجمه ترگمان] گفت براش طعمه گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nicola was baiting him now, kicking water, her face contorted with anger.
[ترجمه گوگل]نیکولا داشت طعمه‌اش می‌گرفت و با لگد به آب می‌زد، صورتش از عصبانیت درهم می‌رفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در حال لگد زدن به آب می افتاد صورتش از خشم منقبض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suggestions on cylinder body when its head out baiting size!
[ترجمه گوگل]پیشنهادات در مورد بدنه سیلندر هنگامی که سر آن به اندازه طعمه است!
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها بر روی بدنه سیلندر وقتی که سر خود را به کار بیاندازند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was tempting me, baiting me.
[ترجمه گوگل]او مرا وسوسه می کرد، طعمه ام می کرد
[ترجمه ترگمان]او مرا وسوسه می کرد و به دام می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. DON - BAITING - Reminded my friend Don how great his ex - wife was; made him cry!
[ترجمه گوگل]DON - BAITING - به دوستم دان یادآوری کرد که همسر سابقش چقدر عالی بود او را به گریه انداخت!
[ترجمه ترگمان]- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is baiting the fish hook with bait made from earthworms.
[ترجمه گوگل]او در حال طعمه زدن قلاب ماهی با طعمه ای است که از کرم خاکی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]او برای شکار ماهی با طعمه از کرم های خاکی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But the calculation of the baiting size of the baffle plate and spacer pipe is complex.
[ترجمه گوگل]اما محاسبه اندازه طعمه‌گذاری صفحه بافل و لوله اسپیسر پیچیده است
[ترجمه ترگمان]اما محاسبه اندازه baiting صفحه دیواره و لوله نگهدار پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• persecuting, harassing, teasing

پیشنهاد کاربران

بپرس