1. He got a job bagging groceries.
[ترجمه افشین حاجی طرخانی] او ( مذکر ) شغل یا پست بسته بندی مواد غذایی را گرفت.|
[ترجمه گوگل]او شغلی پیدا کرد و خواربارفروشی کرد[ترجمه ترگمان] اون یه کاری کرده که بره خرید کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That milch goat is bagging up well.
[ترجمه گوگل]آن بز شیری به خوبی در حال جمع شدن است
[ترجمه ترگمان] اون بز milch داره خوب بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون بز milch داره خوب بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Stop bagging her - she's doing her best.
[ترجمه سارا] به او ایراد نگیرید، او نهایت تلاش خودش را می کند|
[ترجمه گوگل]کیف کردن او را متوقف کنید - او تمام تلاش خود را می کند[ترجمه ترگمان]دست از بستن دست اون بردار اون داره بهترین کار رو می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Urban scavengers have been banned from bagging doves and pigeons in the central squares.
[ترجمه گوگل]لاشخورهای شهری از کیسه زدن کبوتر و کبوتر در میادین مرکزی منع شده اند
[ترجمه ترگمان]زباله scavengers شهری از طریق بسته بندی کبوتر و کبوتر در میادین مرکزی ممنوع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زباله scavengers شهری از طریق بسته بندی کبوتر و کبوتر در میادین مرکزی ممنوع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The resultant saving in replacement parts and additional bagging costs was £20,000.
[ترجمه گوگل]صرفه جویی حاصل در قطعات جایگزین و هزینه های اضافی بسته بندی 20000 پوند بود
[ترجمه ترگمان]صرفه جویی حاصل در قطعات یدکی و کیسه اضافی کیسه ۲۰۰۰۰ پوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صرفه جویی حاصل در قطعات یدکی و کیسه اضافی کیسه ۲۰۰۰۰ پوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Edwards took his season's tally to 17 after bagging ten in Tuesday's 78-0 destruction of Swinton.
[ترجمه گوگل]ادواردز پس از 10 بار در شکست 78-0 سوئینتون در روز سه شنبه، تعداد فصل خود را به 17 رساند
[ترجمه ترگمان]ادواردز پس از گرفتن ۱۰ تن در روز سه شنبه ۷۸ - ۰ of، آمار فصل خود را به ۱۷ تن رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادواردز پس از گرفتن ۱۰ تن در روز سه شنبه ۷۸ - ۰ of، آمار فصل خود را به ۱۷ تن رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But he had small taste for the bagging beer and wished to have bought himself a wine.
[ترجمه سارا] اما او علاقه کمی با آبجو داشت و دلش می خواست برای خودش یک شراب بخرد|
[ترجمه گوگل]اما او ذائقه کمی برای آبجوی بسته بندی شده داشت و آرزو می کرد که برای خودش شراب بخرد[ترجمه ترگمان]اما مزه آبجو را از دست داده بود و دلش می خواست برای خودش شراب بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper introduces the craft of the polyethylene bagging and production line.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی هنر خط تولید و کیسه های پلی اتیلن می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، هنر کیسه پلی اتیلن و خط تولید را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله، هنر کیسه پلی اتیلن و خط تولید را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What do hunters find so attractive in bagging innocent birds?
[ترجمه سارا] برای شکارچیان چه جذابیتی در شکار پرندگان بیگناه وجود دارد؟|
[ترجمه گوگل]چه چیزی شکارچیان در کیسه انداختن پرندگان بی گناه اینقدر جذاب می یابند؟[ترجمه ترگمان]چرا شکارچیان این قدر برای پرندگان معصوم جذاب هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The dynamic tendency of the chlorophyll of the bagging fruits is extraordinary similar to the contrasting ones, but the dynamic pattern of carotinoid changes.
[ترجمه گوگل]گرایش دینامیکی کلروفیل میوههای کیسهای بسیار شبیه به متضادها است، اما الگوی دینامیکی کاروتینوئید تغییر میکند
[ترجمه ترگمان]گرایش دینامیکی کلروفیل از میوه ها به طور فوق العاده ای شبیه به the متضاد است، اما الگوی پویای تغییرات carotinoid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرایش دینامیکی کلروفیل از میوه ها به طور فوق العاده ای شبیه به the متضاد است، اما الگوی پویای تغییرات carotinoid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This article gives some interesting tricks for bagging your traps.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ترفندهای جالبی برای بسته بندی تله ها ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله نکات جالبی برای گرفتن تله شما ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله نکات جالبی برای گرفتن تله شما ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Two little Boys were caught Bagging apples.
[ترجمه گوگل]دو پسر کوچولو در حال کیسه کردن سیب گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]دو پسر کوچک سیب را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو پسر کوچک سیب را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bagging to Golden spur apples can lower 60%the ratio of epicarp suberization and 31% the rot ratio at the previous stage of storage.
[ترجمه گوگل]کیسهزنی به سیبهای گلدن اسپور میتواند 60 درصد نسبت سابریزی epicarp و 31 درصد نسبت پوسیدگی را در مرحله قبلی ذخیرهسازی کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]bagging تا شکوفه های طلایی سیب می توانند نسبت of suberization و نسبت پوسیدگی ۳۱ % در مرحله قبلی ذخیره سازی، ۶۰ درصد را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bagging تا شکوفه های طلایی سیب می توانند نسبت of suberization و نسبت پوسیدگی ۳۱ % در مرحله قبلی ذخیره سازی، ۶۰ درصد را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My first job was bagging groceries.
[ترجمه گوگل]اولین کار من، بسته بندی مواد غذایی بود
[ترجمه ترگمان] اولین کاری که کردم این بود که دارم خرید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اولین کاری که کردم این بود که دارم خرید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Based on the results of emasculation, bagging and artificial pollination studies, Cistanche deserticola Ma takes selfing as the main breeding system.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج مطالعات انزالگیری، کیسهبندی و گردهافشانی مصنوعی، Cistanche deserticola Ma سیستم اصلی پرورش خود را انتخاب میکند
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج of، کیسه کردن و مطالعات گرده افشانی مصنوعی، Cistanche deserticola مادر selfing را به عنوان سیستم پرورش اصلی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج of، کیسه کردن و مطالعات گرده افشانی مصنوعی، Cistanche deserticola مادر selfing را به عنوان سیستم پرورش اصلی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید