bad check

جمله های نمونه

1. Issuing a bad check is a form of larceny.
[ترجمه گوگل]صدور چک بلامحل نوعی سرقت است
[ترجمه ترگمان]این یک چک بد یک جور دزدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He tried to palm off the bad check on someone else.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد چک بدی را به شخص دیگری واگذار کند
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد چک بد رو روی یکی دیگه بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She wrote another bad check.
[ترجمه گوگل]چک بد دیگری نوشت
[ترجمه ترگمان] اون یه چک بد دیگه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police said Bokin has also been repeatedly convicted of theft, possession of stolen property and writing bad checks.
[ترجمه گوگل]پلیس گفت که بوکین همچنین مکررا به جرم سرقت، داشتن اموال مسروقه و نوشتن چک های بد محکوم شده است
[ترجمه ترگمان]پلیس گفته است که Bokin بارها به جرم سرقت، تملک اموال مسروقه و نوشتن چک های بد محکوم شده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Instead of honoring this sacred obligation, America has given the Negro people a bad check.
[ترجمه گوگل]آمریکا به جای این که به این تعهد مقدس احترام بگذارد، چک بدی به سیاهپوستان داده است
[ترجمه ترگمان]آمریکا به جای تجلیل از این تعهد مقدس، به مردم سیاه پوست اجازه بررسی بدی داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nothing in the known universe travels faster than a bad check.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در جهان شناخته شده سریعتر از یک چک بد نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در جهان شناخته شده سریع تر از یک بررسی بد حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] چک بی محل

انگلیسی به انگلیسی

• check which cannot be paid by the bank, check which was returned due to insufficient funds in the account from which it was written

پیشنهاد کاربران

بپرس