burr

/ˈbɜːr//bɜː/

معنی: تیغ، بر امدگی، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، غلیظ تلفظ کردن، با مته سوراخ کردن
معانی دیگر: رجوع شود به: bur، ناصافی یا تیزی لبه ی فلز (در اثر مته کردن یا برش)، برقو، پلیسه، خارفلز، ناصاف کردن، پلیسه دار کردن فلز، دارای لبه ی اره مانند کردن، صدای فرفره کردن، ور ور کردن، (زبان شناسی)، تلفظ مشدد صدای "r" (مثلا در گویش اسکاتلندی)، صدای ور ور، صدایی شبیه صدای باد زن برقی، حرف r را اداءکردن، پره یادندانه دار کردن، بامته سورا  کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a protrusion or roughness left on a surface as a result of cutting or casting.

(2) تعریف: any of several drill-like devices used by machinists and the like to cut away small amounts of hard material.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: burrs, burring, burred
• : تعریف: to form a burr on.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a harsh, trilled pronunciation of the letter "r," like that of the Scots.

(2) تعریف: a humming, buzzing, or whirring sound.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: burrs, burring, burred
(1) تعریف: to pronounce the letter "r" with a harsh trill, as do the Scots.

(2) تعریف: to produce a humming, buzzing, or whirring sound.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to pronounce (the letter "r") with a harsh trill, as do the Scots.
اسم ( noun )
• : تعریف: a variety of limestone containing silica, or a millstone made of it; buhrstone.

جمله های نمونه

1. i could hear the burr of the fan in the next room
صدای ور ور پنکه را در اتاق مجاور می شنیدم.

2. She speaks with a Scottish burr.
[ترجمه نیلا] [ترجمه نیلا] ترجمه ی ترگمان صحیحه
|
[ترجمه گوگل]او با یک مرد اسکاتلندی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او با لهجه اسکاتلندی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She speaks with a soft West Country burr.
[ترجمه گوگل]او با فرز نرم وست کانتری صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او با لهجه افریقای غربی آرام صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He spoke in a soft West Country burr.
[ترجمه گوگل]او با لحن نرم وست کانتری صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او در غرب نرم غربی صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The phones in Europe don't seem to ring;they burr.
[ترجمه گوگل]تلفن ها در اروپا به نظر نمی رسد زنگ می زنند، آنها گود می زنند
[ترجمه ترگمان]تلفن در اروپا به نظر نمی رسد حلقه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Burr is desperately appealing to get the jury not to sentence McVeigh to death.
[ترجمه گوگل]بور شدیداً از هیئت منصفه درخواست می کند که مک وی را به اعدام محکوم نکند
[ترجمه ترگمان]Burr به شدت درخواست استیناف می دهد تا هیات منصفه را به اعدام محکوم نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It contained eighty-seven woodcut illustrations after Edward Burr e-Jones and woodcut borders and initials by Morris himself.
[ترجمه گوگل]این شامل هشتاد و هفت تصویر حکاکی روی چوب پس از Edward Burr e-Jones و حاشیه‌های حکاکی روی چوب و حروف اول توسط خود موریس بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل < Number > هشتاد و هفت چاپ دستی بعد از ادوارد بر م - جونز و borders (woodcut)و حروف اول اسمش موریس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It seemed so right, the low burr of two voices in the pool of candlelight.
[ترجمه گوگل]خیلی درست به نظر می رسید، صدای آهسته دو صدا در حوض نور شمع
[ترجمه ترگمان]صدای آهسته دو نفر از زیر نور شمع به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Where had I heard that burr?
[ترجمه گوگل]من از کجا شنیده بودم آن خراش را؟
[ترجمه ترگمان]از کجا صدای او را شنیدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This man was lodging himself like an irritating burr under her skin.
[ترجمه گوگل]این مرد خود را مانند یک سوراخ تحریک‌کننده زیر پوست او خوابانده بود
[ترجمه ترگمان]این مرد خود را مانند سگی آزار دهنده که در زیر پوستش بود، کرایه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The burr will prevent a proper fitting being made and can also cut your fingers.
[ترجمه گوگل]فرز از ساختن اتصالات مناسب جلوگیری می کند و همچنین می تواند انگشتان شما را برش دهد
[ترجمه ترگمان]این می تواند باعث جلوگیری از مناسب شدن مناسب شود و همچنین می تواند انگشتان شما را نیز کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And Burr has issued a personal plea to Millwall fans in the match programme.
[ترجمه گوگل]و بور درخواستی شخصی برای هواداران میلوال در برنامه مسابقه صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]و Burr درخواست شخصی خود را برای Millwall هواداران در برنامه مسابقه صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Burr does not give sufficient detail to enable a reasonable evaluation of its effectiveness.
[ترجمه گوگل]Burr جزئیات کافی برای ارزیابی معقول اثربخشی آن ارائه نمی دهد
[ترجمه ترگمان]Burr جزئیات کافی را برای فعال کردن یک ارزیابی منطقی از اثربخشی آن ارایه نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A bee in her butt, a burr in her bloomers.
[ترجمه گوگل]زنبوری در باسنش، سوراخی در شکوفه هایش
[ترجمه ترگمان]یه زنبور تو کونش، یه ذره هم تو شلوارش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Burr was one of several offseason acquisitions meant to bolster the forward line with better two-way players.
[ترجمه گوگل]بور یکی از چندین خرید خارج از فصل بود که قرار بود خط حمله را با بازیکنان دو طرفه بهتر تقویت کند
[ترجمه ترگمان]Burr یکی از چندین acquisitions offseason بود که هدف از آن تقویت خط پیش رو با بازیکنان دو طرفه بهتری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیغ (اسم)
acicula, blade, sword, thorn, beam, bur, burr

بر امدگی (اسم)
eminence, nook, projection, excrescence, mound, bulge, protuberance, protuberancy, granulation, bump, overhang, knob, knop, nub, stigma, promontory, ledge, burr, tumor, convexity, ganglion, node, nodule, knurl, eminency, turgescence, excrescency, ridge, gibbosity, outgrowth, knur, verruca, whaleback

پوست زبرو خاردارمیوه (اسم)
burr

گره (اسم)
knot, loop, lump, tie, clue, clew, knob, burr, snag, ganglion, parcel, node, snarl, knurl, nodus, tanglement

غلیظ تلفظ کردن (فعل)
burr

با مته سوراخ کردن (فعل)
bore, burr

تخصصی

[نساجی] ضایعات گیاهی پشم

انگلیسی به انگلیسی

• mechanical whirring noise; sound made by cars; guttural pronunciation of "r" (in scottish and northern english dialects); rough edge; prickly seedpod
make a mechanical whirring noise; speak with a burr; create a rough edge or point
on some plants, a burr is a small round part which contains seeds and has little hooks on it that stick to your clothes or to animals' fur.
if someone has a burr, they speak english with an accent in which `r' sounds are pronounced in a very noticeable way.
a burr is also a whirring or humming sound. singular noun here but can also be used as a verb. e.g. the telephone burred.

پیشنهاد کاربران

پلیسه
مته کار با چوب یا مته مورد استفاده در دندان پزشکی
خارخسک
حص معادل آن می باشد.
تیغه blade می شود که متفاوت است.
کُرک ، پشم، خز پوست حیوانات
لهجۀ غلیظ، مثل لهجۀ اسکاتلندی

بپرس