boutonniere


معنی: مادگی
معانی دیگر: گلی که درسورا  دکمه کت زده می شود، بریدگی یاشکاف جای دکمه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a flower or flowers worn in a buttonhole of a lapel.

جمله های نمونه

1. Play-bills and snapshots, a withered boutonniere, old report cards that stung me with pride; a stack of homemade thank-you cards from the second-grade Spanish class Jeff volunteered to teach.
[ترجمه گوگل]اسکناس‌های بازی و عکس‌های فوری، بوتونیه پژمرده، کارت‌های گزارش قدیمی که غرور من را نیش می‌زد یک دسته از کارت های تشکر خانگی از کلاس دوم کلاس اسپانیایی جف داوطلب تدریس شد
[ترجمه ترگمان]bills و عکس های فوری، کارت گزارش قدیمی و قدیمی که مرا با غرور آزار می داد؛ یک دسته کارت تشکر خانگی که از کلاس دوم کلاس اسپانیایی، جف برای تدریس داوطلب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wrapping silk flowers makes them stay in a boutonniere.
[ترجمه گوگل]پیچیدن گل های ابریشم باعث می شود که در بوتونیه بمانند
[ترجمه ترگمان] flowers ابریشمی باعث میشه که اونا رو وصل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The wedding ceremony boutonniere wears principle the boutonniere and the bag turban is embellishes, should have the adding the finishing touch effect, do not compete becomes the visual focus.
[ترجمه گوگل]بوتونیه مراسم عروسی می پوشد اصل بوتونیه و عمامه کیف را تزئین می کند، باید جلوه پایانی را داشته باشد، رقابت نکنید تمرکز بصری می شود
[ترجمه ترگمان]مراسم عروسی که در برگیرنده boutonniere و عمامه در کیف است، embellishes است، باید اضافه کردن اثر لمس کردن را داشته باشد، اما رقابت را در کانون توجه قرار ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boutonniere in the western-style clothing coat's left collar, the somewhat elegant western-style clothing do not have the buckle eye originally in that position, puts boutonniere's design.
[ترجمه گوگل]بوتونیر در یقه سمت چپ کت لباس به سبک غربی، لباس های سبک غربی تا حدودی در آن حالت چشم سگکی ندارند، طراحی بوتونیه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]The که در لباس پوشیدن لباس های غربی به سبک غربی دیده می شود، فاقد چشم buckle در این موقعیت است، طراحی boutonniere را قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One additional patient had a boutonniere deformity and underwent extensor tendon reconstruction combined with mass excision.
[ترجمه گوگل]یک بیمار دیگر دارای تغییر شکل بوتونیر بود و تحت بازسازی تاندون اکستانسور همراه با برداشتن انبوه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک بیمار دیگر نقص بدنی داشت و تحت درمان extensor tendon همراه با برش انبوه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bill Clinton, who is pictured walking Chelsea down the aisle, wore a simple black tux with a white boutonniere in his lapel.
[ترجمه گوگل]بیل کلینتون، که در تصویر در حال قدم زدن در چلسی در راهرو است، لباسی مشکی ساده با یک بوتونیه سفید در یقه اش پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]بیل کلینتون که در تصویر کشیدن چلسی از راهرو به تصویر کشیده شده است، پیراهن مشکی ساده ای با پیراهن سفید رنگ در یقه خود به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A flower added on some matching serissa fetida's class floret to suffice again, do not let the boutonniere turn bunch of flowers.
[ترجمه گوگل]یک گل روی گلچه های کلاس سریس فتیدا اضافه شده تا دوباره کافی باشد، اجازه ندهید بوتونیه دسته گل بچرخاند
[ترجمه ترگمان]گلی که بر روی برخی از matching serissa fetida floret اضافه شده است، باز هم کافی است، اجازه ندهید که گل های boutonniere یک دسته گل تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To introduce and evaluate treatment outcome and method of boutonniere deformity translocationing one lateral band of extensor apparatus.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفي و ارزيابي پيامد درمان و روش جابجايي ناهنجاري بوتونير در يك نوار جانبي دستگاه اكستانسور
[ترجمه ترگمان]هدف معرفی و ارزیابی پیامد درمان و روش نقص عملکرد boutonniere یک نوار جانبی دستگاه extensor است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مادگی (اسم)
buttonhole, boutonniere, pistil, female signs, vulva

انگلیسی به انگلیسی

• flower worn in a buttonhole (french)

پیشنهاد کاربران

بوتونیر یا گل تزئینی یک تزیین گل است که معمولاً بصورت غنچه گل بر روی یقه کت شلوار پوشیده می شود
boutonni�re or� buttonhole� ( British English ) is a floral decoration, typically a single �flower �or bud, worn on a man's suit
boutonniere

بپرس