bonds


معنی: سهام
معانی دیگر: بازرگانى : اوراق بهادار

جمله های نمونه

1. bonds and equities
اوراق قرضه و سهام

2. bonds of consanguinity
رشته های قرابت خانوادگی

3. bonds of friendship
رشته های مودت

4. bonds of friendship had been loosed
رشته های الفت سست شده بودند

5. bonds which were put upon them by earlier generations
وظایفی که نسل های پیشین به آنها محول کرده بودند

6. family bonds are very strong in iran
در ایران پیوندهای خانوادگی بسیار قوی است.

7. government bonds
اوراق قرضه ی دولتی

8. government bonds will be put up to auction tomorrow
اسناد قرضه ی دولتی فردا به مزایده گذاشته می شود.

9. the bonds are sold at a premium
اوراق قرضه را به قیمت بالاتری می فروشند.

10. the bonds between parents and children
رشته های مودت میان پدر و مادر و فرزندان

11. the bonds will mature in ten years
سررسید این اوراق قرضه ده سال دیگر است.

12. these bonds will reach maturity in ten years
سررسید این اوراق قرضه ده سال دیگر است.

13. treasury bonds
اسناد خزانه ی دراز مدت

14. bearer bonds
اوراق قرضه ی قابل پرداخت در وجه حامل،سند قرضه ی بی نام

15. callable bonds
اوراق قرضه ی قابل پیش پرداخت (عندالمطالبه)

16. guaranteed bonds
اوراق قرضه ی تضمین شده

17. premium bonds
اوراق قرضه با جایزه

18. the enduring bonds of friendship between our two nations
رشته های دوستی پایدار که دو ملت ما را پیوند می دهد

19. the iron bonds of friendship between morteza and i
رشته های محکم دوستی (بین) من و مرتضی

20. to convert stocks into bonds
تبدیل کردن سهام به اوراق قرضه

21. you can redeem your bonds at our central office
اوراق قرضه را می توانید در اداره ی مرکزی ما نقد کنید.

22. a new issue of government bonds
صدور جدید اوراق قرضه ی دولتی

23. the prisoner could not free himself from his bonds
زندانی نتوانست خود را از غل و زنجیر آزاد کند.

مترادف ها

سهام (اسم)
bonds, shares, stocks, debentures

تخصصی

[حسابداری] اوراق قرضه
[نساجی] اوراق قرضه

پیشنهاد کاربران

قطعات سهام
رابطه. Relationship
اوراق قرضه
Bonds : اوراق
Stocks : سهام
Real estate : ملک
Cash : پول نقد
اوراق
Local government bonds
اوراق قرضه دولتی
غل و زنجیر!
The prisoner broke free of his bonds
زندانی از غل و زنجیر ش خلاص شد/آزاد شد.

بپرس