bomber jacket

جمله های نمونه

1. He was wearing a black zip-up leather bomber jacket.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت بمب افکن چرمی مشکی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان] اون ژاکت چرمی مشکی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was wearing a black bomber jacket, red T-shirt and faded jeans.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت بمب افکن مشکی، تی شرت قرمز و شلوار جین رنگ و رو رفته پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او یک جلیقه انتحاری سیاه، تی شرت قرمز و شلوار جین رنگ باخته به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wearing jeans and bomber jacket with no make-up, she wasn't trying to be a big deal at all.
[ترجمه گوگل]او با پوشیدن شلوار جین و ژاکت بمب‌افکن بدون آرایش، اصلاً سعی نمی‌کرد آدم بزرگی باشد
[ترجمه ترگمان]با پوشیدن شلوار جین و جلیقه انتحاری، او سعی در انجام یک معامله بزرگ نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His heavy gold rings and his bomber jacket and his wide-foot stance had added up to a man of experience in my eyes.
[ترجمه گوگل]حلقه‌های طلای سنگین و ژاکت بمب‌افکن‌اش و حالت پای گشادش در نظر من مردی با تجربه بود
[ترجمه ترگمان]حلقه های سنگین طلایی او و جلیقه his و طرز ایستادن او به مردی از تجربه در نگاهم اضافه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was wearing a red bomber jacket and dark trousers.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت بمب افکن قرمز و یک شلوار تیره پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]کت پشمی قرمز و شلوار تیره پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A bomber jacket, a pair of aviator sunglasses and voila you have the trendiest look this fall.
[ترجمه گوگل]یک ژاکت بمب افکن، یک جفت عینک آفتابی هوانوردی و voila که شیک ترین ظاهر پاییز را دارید
[ترجمه ترگمان]یک جلیقه انتحاری، یک عینک آفتابی aviator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In his pregame address, Obama, wearing abrown leather bomber jacket, seemed struck by the surroundings.
[ترجمه گوگل]در سخنرانی قبل از بازی، اوباما که ژاکت بمب افکن چرمی قهوه ای رنگ به تن داشت، به نظر می رسید که اطرافیان را تحت تأثیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان]اوباما در سخنرانی pregame خود با پوشیدن جلیقه انتحاری چرمی به نظر می رسید که تحت تاثیر محیط قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With spiky silver hair and scarlet lipstick, gold bomber jacket, bling jewellery, and trademark giant black sunglasses, Flowers has become an international sensation.
[ترجمه گوگل]فلاورز با موهای نقره ای سیخ و رژ لب قرمز مایل به قرمز، ژاکت بمب افکن طلایی، جواهرات بیلینگ و عینک آفتابی غول پیکر مشکی علامت تجاری، به یک حس بین المللی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با موهای سیخ سیخی و رژلب قرمز، جلیقه انتحاری، جواهرات گران بها، و عینک آفتابی سیاه بزرگ، گل ها به یک حس بین المللی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This season is all about aviation. A bomber jacket, a pair of aviator sunglasses and voila you have the trendiest look this fall.
[ترجمه گوگل]این فصل همه چیز در مورد هوانوردی است یک ژاکت بمب افکن، یک جفت عینک آفتابی هوانوردی و voila که شیک ترین ظاهر پاییز را دارید
[ترجمه ترگمان]این فصل مربوط به هوانوردی است یک جلیقه انتحاری، یک عینک آفتابی aviator
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even in long trousers and polished shoes and a brand-new bomber jacket, he looked much younger than his nine years.
[ترجمه گوگل]حتی با شلوارهای بلند و کفش های جلا و یک ژاکت جدید بمب افکن، او بسیار جوان تر از 9 سال به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]حتی با شلوار بلند و کفش های براق و یک جلیقه انتحاری، او جوان تر از نه سال خود به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By the look of him he might well have left a genuine World War Two leather bomber jacket in the bedroom.
[ترجمه گوگل]از نظر ظاهری او ممکن است یک ژاکت بمب افکن چرمی جنگ جهانی دوم را در اتاق خواب جا گذاشته باشد
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به او، ممکن است از جنگ جهانی دوم دو جلیقه انتحاری چرمی را در اتاق خواب بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Because the room was so cold he had pulled on his bomber jacket over his father's shirt.
[ترجمه گوگل]چون اتاق خیلی سرد بود کت بمب افکنش را روی پیراهن پدرش کشیده بود
[ترجمه ترگمان]چون اتاق آنقدر سرد بود که ژاکت bomber را روی پیراهن پدرش کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Co-star Steve McFadden, who plays Phil Mitchell, settled for a bomber jacket with blue jeans.
[ترجمه گوگل]استیو مک فادن، بازیگر نقش فیل میچل، به یک ژاکت بمب افکن با شلوار جین آبی رضایت داد
[ترجمه ترگمان]استیو McFadden، ستاره هم کاری که نقش فیل میشل را بازی می کند، برای یک جلیقه انتحاری با شلوار جین آبی مستقر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He would dress, they recall, in an unchanging daily uniform: worn bomber jacket, flannel shirt, khakis, and saddle shoes.
[ترجمه گوگل]به یاد می‌آورند که او یک یونیفرم روزانه بدون تغییر می‌پوشید: ژاکت بمب‌افکن پوشیده، پیراهن فلانل، لباس‌های خاکی و کفش‌های زین
[ترجمه ترگمان]او لباس می پوشید، به یاد می آورند، با یونیفرم مرتب روزانه: جلیقه انتحاری فرسوده، پیراهن فلانل، لباس نظامی، و کفش های زینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a bomber jacket is a short jacket which is gathered into a band at the waist or hips.

پیشنهاد کاربران

بپرس