blood group

/ˈblədˈɡruːp//blʌdɡruːp/

معنی: گروه خون، گروه خونی تعیین کردن
معانی دیگر: گروه خون (خونی)، گروه خونی کسی را تعیین کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several types in which human blood can be classed, each with its own inherited immunological and agglutinative characteristics; blood type.

جمله های نمونه

1. His blood group is AO.
[ترجمه گوگل]گروه خونی او AO است
[ترجمه ترگمان]گروه خونی او عامل نارنجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Blood group factor H has been reported to blind preferentially to endothelial cells as well as intestinal mucins and other glycoproteins.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که فاکتور H گروه خونی ترجیحاً برای سلول های اندوتلیال و همچنین موسین روده و سایر گلیکوپروتئین ها کور می شود
[ترجمه ترگمان]عامل گروه خونی H گزارش شده است که نسبت به سلول های اندوتلیال و نیز روده روده و دیگر glycoproteins کور عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is blood group an inherited characteristic?
[ترجمه گوگل]آیا گروه خونی یک ویژگی ارثی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا گروه خونی یک ویژگی موروثی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What blood group are you?
[ترجمه گوگل]شما چه گروه خونی هستید؟
[ترجمه ترگمان]کدوم گروه خونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first thing he saw was her blood group.
[ترجمه گوگل]اولین چیزی که دید گروه خونش بود
[ترجمه ترگمان]اولین چیزی که دید گروه خونیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One test will determine your blood group, and another will reveal your Rhesus factor.
[ترجمه گوگل]یک آزمایش گروه خونی شما را مشخص می کند و آزمایش دیگر فاکتور رزوس شما را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تست گروه خونی شما را تعیین خواهد کرد و دیگری عامل Rhesus شما را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And three of them needed A-Negative, Faye's blood group.
[ترجمه گوگل]و سه نفر از آنها به A-Negative، گروه خونی فای نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]و سه تا از آن ها به گروه خونی A - نگاتیو نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scientists have found that blood group O can be a defence against the development of severe, life-threatening malaria in children.
[ترجمه گوگل]دانشمندان دریافته اند که گروه خونی O می تواند دفاعی در برابر ایجاد مالاریا شدید و تهدید کننده زندگی در کودکان باشد
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دریافته اند که گروه خونی O می تواند یک دفاع در برابر توسعه مالاریا شدید، کشنده زندگی در کودکان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many other blood group antigens have since been described.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنتی ژن های گروه خونی دیگر از آن زمان توصیف شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروه های خونی دیگر از آن زمان توصیف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blood group O and blood group A were equally frequent and comprised approximately 85% of the men.
[ترجمه گوگل]گروه خونی O و گروه خونی A به یک اندازه فراوان بودند و تقریباً 85 درصد از مردان را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]گروه خونی O و گروه خونی A مساوی بود و حدود ۸۵ % از مردان را تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The distribution of blood group ABO in three hunderd and seventy - five pa - tients with leukemia were reported.
[ترجمه گوگل]توزیع گروه خونی ABO در سهصد و هفتاد و پنج بیمار مبتلا به لوسمی گزارش شد
[ترجمه ترگمان]توزیع گروه خونی ABO در سیصد و هفتاد و پنج pa با سرطان خون گزارش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you happen to know your own blood group?
[ترجمه گوگل]آیا گروه خونی خود را می شناسید؟
[ترجمه ترگمان]احیانا گروه خونی خودت رو می شناسی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Blood group in toad was studied with glass method.
[ترجمه گوگل]گروه خونی در وزغ به روش شیشه ای بررسی شد
[ترجمه ترگمان]گروه خونی وزغ با روش شیشه ای مطالعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "In the blood group O children there was very little rosetting at all," says Rowe.
[ترجمه گوگل]رو می‌گوید: «در گروه خونی O بچه‌ها گلاب خیلی کم بود
[ترجمه ترگمان]\"دبی رو\" می گوید: \"در گروه خونی O، O های بسیار کمی وجود داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The blood group pay attention to for the feminine female of RH is pregnant what should?
[ترجمه گوگل]به گروه خونی توجه کنید برای زنانه RH باردار است چه باید کرد؟
[ترجمه ترگمان]گروه خونی به زن مونث of توجه می کند که باید چه کار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروه خون (اسم)
blood group, blood type

گروه خونی تعیین کردن (اسم)
blood group, blood type

تخصصی

[بهداشت] گروههای خون

انگلیسی به انگلیسی

• type of blood (type "o", type "b+", etc.)
a blood group is one of the different types of blood that is found in different people. the commonest blood groups are o and a.

پیشنهاد کاربران

گروه خونی
انتقال خون
blood group : گروه خون ، تعیین گروه خونی
آشنایی با انجام عملی تعیین گروه خون
مراجعه به آدرس http://abo. blogsky. com

بپرس