bidet

/ˈbiːdeɪ//ˈbiːdeɪ/

(قادر به حرکت کردن یا عمل کردن یا دریافت کردن مخابره از دو جهت) دوسویه، دوسمتی، (فرانسه) بیده، فواره ی طهارت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a low, basin-shaped fixture, found esp. in France, used for washing the genital and anal areas.

جمله های نمونه

1. The closest basin to a bidet in the United States in 189 for instance, was a hip bath.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نزدیکترین حوضچه به یک بیده در ایالات متحده در سال 189، حمام لگن بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین حوضچه به a در ایالات متحده ۱۸۹ به عنوان مثال، حمام لگن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She shrugged, went over to the bidet, washed herself and inserted her tiny scrambler.
[ترجمه گوگل]شانه‌هایش را بالا انداخت، به سمت بیده رفت، خودش را شست و اسکرامبل کوچکش را وارد کرد
[ترجمه ترگمان]او شانه هایش را بالا انداخت، به طرف توالت رفت و خود را شست و scrambler کوچکش را داخل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But recently, acceptance of the bidet has been growing, according to makers of bath fixtures.
[ترجمه گوگل]اما به گفته سازندگان لوازم حمام، اخیراً استقبال از بیده رو به افزایش بوده است
[ترجمه ترگمان]اما به تازگی پذیرش of در حال افزایش بوده است، بنا بر گفته سازندگان لوازم حمام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A bidet is not sufficient to remove the tinctures that must be clinging visibly to him.
[ترجمه گوگل]یک بیده برای از بین بردن تنتورهایی که باید به وضوح به او چسبیده باشد کافی نیست
[ترجمه ترگمان]حتی یک توالت هم کافی نیست که the را که آشکارا به او آویخته باشد از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We even had a portable bidet for Maurice Chevalier's safari.
[ترجمه گوگل]ما حتی یک قیمت قابل حمل برای سافاری موریس شوالیه داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما حتی یه توالت قابل حمل برای سفر \"موریس\" داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A universal bidet fitting option also is available to complete the Kenzo collection's full line of lavatory products.
[ترجمه گوگل]برای تکمیل خط کامل محصولات دستشویی کلکسیون کنزو، یک گزینه اتصالات جهانی قیمت نیز موجود است
[ترجمه ترگمان]یک گزینه برازش کلی برای کامل کردن مجموعه کامل از محصولات دستشویی در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We want to buy Bidet, Toilet, Non Electric Bidet, Low Price, Sanitary Sanitaryware.
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم قیمت قیمت ارزان قیمت، لوازم بهداشتی، توالت فرنگی، قیمتی غیر برقی، لوازم بهداشتی را بخریم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم bidet، توالت، Non Electric، قیمت کم، Sanitaryware بهداشتی را بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bidet, Water Purifier, Water Softner, Air Cleaner, Rice Cooker, Vacuum Cleaner Vacuum Equipment and System.
[ترجمه گوگل]قیمت، دستگاه تصفیه آب، نرم کننده آب، هوا پاک کن، پلوپز، تجهیزات و سیستم جاروبرقی جاروبرقی
[ترجمه ترگمان]bidet، آب purifier، آب Softner، جارو برقی، اجاق گاز مشترک، اجاق گاز مشترک، جارو برقی، و سیستم جارو برقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spacious bathroom has a separate toilet and bidet, a whirlpool bath, two hand basins and a 15-inch LCD television.
[ترجمه گوگل]حمام بزرگ دارای یک توالت و یک بیدی مجزا، یک حمام گردابی، دو لگن دستی و یک تلویزیون LCD 15 اینچی است
[ترجمه ترگمان]حمام بزرگ یک توالت و حمام جداگانه دارد، یک حمام آب، دو لگن دست و یک تلویزیون LCD ۱۵ اینچی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The French have been credited with inventing the bidet and popularising pissoirs or public urinals, and now they can add the biodegradable and portable toilet to their name.
[ترجمه گوگل]فرانسوی ها با اختراع بیده و محبوبیت پیسوآر یا دستگاه ادراری عمومی شناخته شده اند و اکنون می توانند توالت زیست تخریب پذیر و قابل حمل را به نام خود اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]فرانسویان با اختراع the و مردمی که شهرت عمومی دارند اعتبار پیدا کرده اند و اکنون می توانند آرایش زیست تخریب پذیر و قابل حمل خود را به نام خود اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our main products include toilet, washbasin, bidet, cabinet, urinal, faucet, bathtub and other bathroom accessories.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما شامل توالت، دستشویی، بیده، کابینت، ادرار، شیر آب، وان حمام و سایر لوازم حمام می باشد
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما شامل دستشویی، washbasin، bidet، کابینت، لگن، شیر آب، وان حمام، وان حمام و سایر لوازم حمام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Toilet and bidet, also with a place to change baby's diapers.
[ترجمه گوگل]سرویس بهداشتی و بیده، همچنین دارای جای تعویض پوشک کودک
[ترجمه ترگمان]توالت و توالت نیز جایی برای تعویض پوشک بچه پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To them, a bidet is a mystery.
[ترجمه گوگل]برای آنها، قیمت یک راز است
[ترجمه ترگمان]برای آن ها، یک توالت مرموز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It also has a built-in bidet spray, to properly clean our bottom; toilet paper doesn't do it.
[ترجمه گوگل]همچنین دارای یک اسپری بیده داخلی است که به درستی کف ما را تمیز می کند دستمال توالت این کار را نمی کند
[ترجمه ترگمان]همچنین یک اسپری ضد آب توکار نیز دارد که به طور مناسب کف ما را تمیز می کند؛ کاغذ توالت آن را انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Though I keep telling older people that the bidet helps with constipation.
[ترجمه گوگل]اگرچه من به افراد مسن تر می گویم که بیده به یبوست کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه به افراد مسن می گویم که bidet به یبوست کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• basin-like bath which is used for washing the genital area
a bidet is a low basin in a bathroom which you wash your bottom in.

پیشنهاد کاربران

خودشور ( جهت شستن اندام تناسبی و مقعد )
/ˈbiː. deɪ/
a small, low bath in which a person washes the lower part of their body
بیده ( به فرانسوی: bidet ) کاسه ای است لوله کشی شده که برای شستن اندام جنسی، کپل و مقعد به کار می رود.
انواع جدید بیده دارای کنترل الکترونیکی هستند که در آنها نحوه پاشش، فشار و حرارت و نیز محل آن قابل انتخاب است. انواعی از بیده هم با توالت ادغام شده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

bidetbidet
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bidet• https://en.wikipedia.org/wiki/Bidet
توالت فرنگی برای طهارت
a low oval basin used for washing one's genital and anal area.
حوضچه طهارت
یک حوضچه بیضی شکل که برای شستن ناحیه تناسلی و مقعد استفاده می شود
طهارت گرفتن

بپرس