beauty spot

/ˈbjuːtiˈspɑːt//ˈbjuːtispɒt/

معنی: خال، خال کوچک، خال زیبایی
معانی دیگر: جای زیبا و دیدنی، (بزک) خال ساختگی که برای زیبایی بر چهره نقش کنند، خال زیبایی خال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tiny dark mark or patch applied to the face or shoulders, esp. by a woman to accentuate the fairness of her skin.

(2) تعریف: a natural mole or other dark mark on the skin.

جمله های نمونه

1. The beauty spot has been discovered by a TV programme.
[ترجمه گوگل]این نقطه زیبایی توسط یک برنامه تلویزیونی کشف شده است
[ترجمه ترگمان]این نقطه زیبا توسط یک برنامه تلویزیونی کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cornelius observed that a beauty spot on her right thigh resembled the Isle of Lyonesse.
[ترجمه گوگل]کورنلیوس مشاهده کرد که یک نقطه زیبایی روی ران راست او شبیه جزیره لیونس است
[ترجمه ترگمان]کورنلیوس متوجه شد که نقطه زیبایی روی ران راستش شبیه به جزیره of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The beauty spot brings back horrific memories for the couple; memories of a night they were not meant to survive.
[ترجمه گوگل]نقطه زیبایی خاطرات وحشتناکی را برای زوج به ارمغان می آورد خاطرات شبی که قرار نبود زنده بمانند
[ترجمه ترگمان]این نقطه زیبایی خاطرات وحشتناکی برای آن زوج به ارمغان می اورد، خاطراتی از شبی که قرار نبود زنده بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It preserves a beauty spot for us all to enjoy, and they wouldn't have dug much coal out anyway.
[ترجمه گوگل]این یک نقطه زیبایی را برای همه ما حفظ می کند تا از آن لذت ببریم، و به هر حال آنها زغال سنگ زیادی بیرون نمی آوردند
[ترجمه ترگمان]جای زیبایی است که همه ما از آن لذت ببریم و در هر صورت زغال سنگ زیادی حفر نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's the same beauty spot He had on his face.
[ترجمه گوگل]همان نقطه زیبایی که او روی صورتش داشت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همان نقطه زیبایی که روی صورتش دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are rather out of distance from the beauty spot.
[ترجمه گوگل]آنها نسبتا دور از نقطه زیبایی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها کمی دورتر از نقطه زیبایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Therefore, they are applicable to bus companies, beauty spot sightseeing, Holiday Village and the family.
[ترجمه گوگل]بنابراین، آنها برای شرکت های اتوبوسرانی، مکان های دیدنی زیبایی، روستای تعطیلات و خانواده قابل استفاده هستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها برای شرکت های اتوبوس، زیبایی نقاط دیدنی، دهکده هالیدی و خانواده قابل اجرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rangers at the Gloucestershire beauty spot warn that animal lovers should beware because boar can be aggressive and cause serious injury.
[ترجمه گوگل]رنجرها در نقطه زیبایی گلوسسترشر هشدار می دهند که دوستداران حیوانات باید مراقب باشند زیرا گراز می تواند تهاجمی باشد و باعث آسیب جدی شود
[ترجمه ترگمان]نیروهای ویژه در the beauty هشدار می دهند که عاشقان حیوانات باید هشیار باشند چرا که گراز می تواند مهاجم باشد و موجب آسیب جدی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vai is a recognised beauty spot and has been used as a film location.
[ترجمه گوگل]وای یک نقطه زیبایی شناخته شده است و به عنوان لوکیشن فیلم استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]Vai یک نقطه زیبایی شناخته شده است و به عنوان محل فیلم مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Are Huashan Mountain, Huashan Mountain beauty spot, Shaanxi Huashan Huashan Mountain beauty spot touring, website?
[ترجمه گوگل]آیا کوه Huashan، نقطه زیبایی کوه Huashan، Shaanxi Huashan Huashan کوهستان زیبایی، وب سایت هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا کوه Huashan، نقطه زیبایی کوهستان Huashan، Shaanxi Huashan Huashan beauty Mountain، وب سایتی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Home Zhang group, it is famous beauty spot.
[ترجمه گوگل]صفحه اصلی گروه ژانگ، آن نقطه زیبایی معروف است
[ترجمه ترگمان]گروه خانگی ژانگ، این نقطه زیبا و زیبایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is a famous beauty spot.
[ترجمه گوگل]این یک نقطه زیبایی معروف است
[ترجمه ترگمان]این نقطه زیبا و زیبایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cindy Crawford beauty spot is her most prominent feature.
[ترجمه گوگل]نقطه زیبایی سیندی کرافورد بارزترین ویژگی اوست
[ترجمه ترگمان]نقطه زیبایی سیندی کرافورد یکی از برجسته ترین ویژگی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Neil and Kazumi Puttick drove to the beauty spot in East Sussex a day or two after their son Samuel died at home in Wiltshire.
[ترجمه گوگل]نیل و کازومی پوتیک یک یا دو روز پس از مرگ پسرشان ساموئل در خانه در ویلتشایر به نقطه زیبایی در شرق ساسکس رفتند
[ترجمه ترگمان]ان یل و Kazumi Puttick یکی دو روز پس از اینکه پسرشان ساموئل در خانه خود در ویلتشایر درگذشت به نقطه زیبایی در ساسکس شرقی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خال (اسم)
blotch, speck, spot, dot, mote, beauty spot, mole, freckle, mother's mark, stigma, pip, fleck, speckle

خال کوچک (اسم)
beauty spot, little mole

خال زیبایی (اسم)
beauty spot

انگلیسی به انگلیسی

• facial birthmark that is said to be beautiful
a beauty spot is a place that is popular because of its beautiful countryside.

پیشنهاد کاربران

بپرس