battering ram

/ˈbætərɪŋˈræm//ˈbætərɪŋræm/

معنی: دژکوب
معانی دیگر: (در جنگ های قدیم - دستگاهی که با آن دیوار یا دروازه ی قلعه را درهم می کوبیدند) دژکوب، دروازه شکن، درشکن، میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره دژکوب، قوچقلعه خراب کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a heavy wooden beam used by warriors in former times to break through doors, walls, gates, or the like.

(2) تعریف: any bar, beam, or device used in a similar way, as by police, firefighters, or rescue workers.

جمله های نمونه

1. They got a battering ram to smash down the door.
[ترجمه گوگل]آنها یک قوچ کتک کاری گرفتند تا در را بشکنند
[ترجمه ترگمان]اونا یه دژکوب استفاده کردن که در رو داغون کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is a powerhouse, a battering ram, but also has touch and an eye for goal.
[ترجمه گوگل]او یک نیروگاه است، یک قوچ کتک خورده، اما در عین حال لمس و چشم برای هدف نیز دارد
[ترجمه ترگمان]او یک نیروگاه قوی، یک دژ کوب است، اما به هدف نیز دست و چشم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The immigration issue, the National Front's favourite political battering ram, is still there.
[ترجمه گوگل]مسئله مهاجرت، کتک کاری سیاسی مورد علاقه جبهه ملی، هنوز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]موضوع مهاجرت، دژ سیاسی مورد علاقه جبهه ملی، هنوز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Natural Weapons Knee: A real battering ram; its only drawback is that your groin is vulnerable as you move in.
[ترجمه گوگل]زانو سلاح های طبیعی: یک قوچ ضربتی واقعی تنها عیب آن این است که در حین حرکت کشاله ران شما آسیب پذیر است
[ترجمه ترگمان]مفصل زانو: یک دژ کوب واقعی؛ تنها عیب آن این است که ناحیه وسط دو ران شما در برابر حرکت شما آسیب پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nizan is always willing to oblige with the battering ram technique, if required.
[ترجمه گوگل]Nizan همیشه مایل است در صورت لزوم از تکنیک batting ram استفاده کند
[ترجمه ترگمان]Nizan همیشه مایل است در صورت نیاز، با استفاده از تکنیک ram خرد عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The storm hammered like a battering ram on the walls of the lighthouse.
[ترجمه گوگل]طوفان مانند قوچ کوبنده بر دیوارهای فانوس دریایی کوبید
[ترجمه ترگمان]توفان همچون دژکوب بر دیوار برج فانوس فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The door yielded to repeated blows with a battering ram.
[ترجمه گوگل]در تسلیم ضربات مکرر با یک قوچ شد
[ترجمه ترگمان]در باز شد و با ضربه محکمی به در کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The storm hammered like battering ram on the walls of the lighthouse.
[ترجمه گوگل]طوفان مانند قوچ ضربتی بر دیوارهای فانوس دریایی کوبید
[ترجمه ترگمان]توفان همچون دژکوب روی دیوار برج فانوس فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is literally a battering ram with those elbows.
[ترجمه گوگل]او با آن آرنج ها به معنای واقعی کلمه یک قوچ کتک خورده است
[ترجمه ترگمان] اون دقیقا یه دژکوب بود با اون آرنج هایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact Pachycephalosaurus had a 10-inch thick skull, and probably used it as a battering ram in ritual contests.
[ترجمه گوگل]در واقع Pachycephalosaurus جمجمه ای به ضخامت 10 اینچ داشت و احتمالاً از آن به عنوان قوچ کتک زدن در مسابقات آیینی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت Pachycephalosaurus یک جمجمه عظیم ۱۰ اینچی داشت و احتمالا از آن به عنوان یک قوچ در مسابقات مراسم استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We staggered out and began to use it as a battering ram against the locked door.
[ترجمه گوگل]ما تلوتلو خوردیم بیرون و شروع کردیم به استفاده از آن به عنوان یک قوچ در برابر در قفل شده
[ترجمه ترگمان]تلو تلو خوران از اتاق بیرون رفتیم و از آن به عنوان یک دژکوب استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I heard the hiss of arrows and the crashing of some makeshift battering ram buckling the beams of the iron-studded gates.
[ترجمه گوگل]صدای خش خش تیرها و برخورد قوچ کتک کاری موقتی را شنیدم که تیرهای دروازه های آهنی را خم می کرد
[ترجمه ترگمان]صدای هیس تیره ای و شکستن بعضی از آن ها را شنیدم که به دروازه اهنی تکیه داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two more of the massive beasts swung a gargantuan battering ram against the city's main gates.
[ترجمه گوگل]دو تا از جانوران عظیم الجثه یک قوچ کتک زن غول پیکر را به سمت دروازه های اصلی شهر تاب دادند
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر از حیوانات عظیم الجثه مثل دژکوب در دروازه اصلی شهر تاب می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Real would love to steal some of those customers away, and " the battering ram is Beckham. "
[ترجمه گوگل]رئال دوست دارد تعدادی از این مشتریان را بدزدد و "قوچ کتک خورده بکهام است "
[ترجمه ترگمان]واقعی دوست دارد برخی از آن مشتریان را بدزدند و \"دژ کوب بکهام\" بکهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دژکوب (اسم)
battering ram, ram

انگلیسی به انگلیسی

• large hard tool used to beat in a locked door or wall
a battering ram is a long heavy piece of wood that was used for breaking down the doors of fortified buildings.

پیشنهاد کاربران

دِژ کوب
برای شکست درِ قلعه در زمان های قدیم استفاده میشد

بپرس