battalion

/bəˈtæljən//bəˈtæljən/

معنی: گردان
معانی دیگر: (ارتش امریکا) بخشی از لشکر که از سه یا چند گروهان تشکیل شده و توسط یک سرهنگ دوم فرماندهی می شود، هر گروه بزرگی که در کاری با هم همکاری کنند، (ارتش) گردان، درجمع نیروهای ارتشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a military unit usu. comprising a headquarters company and two or more infantry companies; the basic unit of a division.

(2) تعریف: a large group of people or things.
مشابه: army

- a battalion of lawyers defending their client
[ترجمه گوگل] یک گردان از وکلا در حال دفاع از موکل خود
[ترجمه ترگمان] یک گردان از وکلا که از موکلش دفاع می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a battalion at full strength
یک گروهان با نفرات کامل

2. engineering battalion
گردان مهندسی

3. the battalion got caught in an ambush sprung from behind
گردان از عقب مورد حمله از کمینگاه قرار گرفت.

4. the battalion was perfectly ranked
گردان را به نحو احسن آراسته ( به صف کرده) بودند.

5. a separate battalion
گردان مستقل

6. the 1st battalion of the infantry regiment
گردان اول هنگ پیاده

7. Our battalion was ordered up, too.
[ترجمه گوگل]به گردان ما هم دستور داده شد
[ترجمه ترگمان]گردان ما هم دستور داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Scottish battalion was marching down the street.
[ترجمه گوگل]یک گردان اسکاتلندی در خیابان راهپیمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]یک گردان اسکاتلندی در خیابان رژه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The battalion stood its ground in the face of repeated attacks.
[ترجمه گوگل]گردان در مقابل حملات مکرر ایستادگی کرد
[ترجمه ترگمان]گردان در مقابل حملات مکرر جای خود را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anthony was ordered to return to his battalion.
[ترجمه گوگل]به آنتونی دستور داده شد که به گردان خود بازگردد
[ترجمه ترگمان]به انتونی دستور داده شد که به گردان او برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The battalion marched from the barracks to the parade ground.
[ترجمه گوگل]گردان از پادگان به سمت محل رژه رفتند
[ترجمه ترگمان]گردان از سربازخانه به سوی زمین رژه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He joined the second battalion of the Grenadier Guards.
[ترجمه گوگل]او به گردان دوم گارد گرنادیر پیوست
[ترجمه ترگمان]به گردان دوم گارد Grenadier ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A new battalion arrived at the front.
[ترجمه گوگل]یک گردان جدید وارد جبهه شد
[ترجمه ترگمان]یک گردان جدید جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Battalion always had at least one maintenance ship on call for situations like ours.
[ترجمه گوگل]گردان همیشه حداقل یک کشتی تعمیر و نگهداری در شرایطی مانند ما داشت
[ترجمه ترگمان]پایگاه همیشه دست کم یک کشتی تعمیرات را داشت که برای مواقع ضروری ما را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The battalion group will complete in Safra by early evening.
[ترجمه گوگل]گروه گردان تا اوایل عصر در صفرا تکمیل می شود
[ترجمه ترگمان]امشب گروه گردان در وادی صفرا کامل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردان (اسم)
battalion, winch

انگلیسی به انگلیسی

• military unit composed of two or more companies
a battalion is a large group of soldiers consisting of three or more companies.

پیشنهاد کاربران

گُردان یک یگان نظامی است، که اغلب از ۵۰۰ تا ۸۰۰ سرباز تشکیل می شود و به تعدادی گروهان یا آتشبار تقسیم می گردد. یک گردان اغلب توسط یک سرهنگ دوم یا یک سرگرد، فرماندهی می شود. به طور معمول ۳ تا ۵ گروهان با
...
[مشاهده متن کامل]
هم یک گردان را تشکیل می دهند و ۳ تا ۵ گردان در کنار یکدیگر نیز یک هنگ را می سازند و ۶ تا ۸ هنگ یک تیپ را میسازند. گردان ها در سازمان های نظامی، بخشی از یک هنگ یا تیپ بشمار می آیند.

battalion
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Battalion
battalion ( علوم نظامی )
واژه مصوب: گردان
تعریف: یگانی راهکنشی که از یک ستاد فرماندهی و دو یا چند گروهان یا گروهان آتشبار و واحدهای کوچک تر تشکیل می شود
بِ تَ لی یِن
گُردان
A battalion is a military unit, typically consisting of 300 to 1000 soldiers commanded by a lieutenant colonel, and subdivided into a number of companies. In some countries, battalions are exclusively infantry, while in others battalions are unit - level organizations.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس