butch

/ˈbʊtʃ//bʊtʃ/

(خودمانی - بیشتر هنگام مخاطب قرار دادن) مرد یا پسر گردن کلفت، پراستقامت، (امریکا - عامیانه - سبک سلمانی موی مردان) موی آلمانی (اطراف سر خیلی کوتاه است و بالای آن نسبتا کوتاه)، (امریکا - خودمانی - زن) مردنما، خشن و مرد رفتار، هم جنس باز، پراستقامت hey butch, come here! آهای گردن کلفت بیا ببینم!

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: (slang) of a female, having the appearance or behavior usu. associated with masculine gender.
متضاد: effeminate, feminine

(2) تعریف: of or designating a haircut in which the hair is cut very short.

جمله های نمونه

1. This old building is the jail that Butch Cassidy escaped from in 188
[ترجمه گوگل]این ساختمان قدیمی زندانی است که بوچ کسیدی در سال 188 از آن فرار کرد
[ترجمه ترگمان]این ساختمان قدیمی، زندان است که Butch کسیدی از آن فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It would have been with some one butch, a Guardsman or a man on a building site.
[ترجمه گوگل]ممکن است با یک بوچ، یک نگهبان یا یک مرد در محل ساختمان باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن بود که یک تن سرباز، یک تن از افراد گارد سوار بر یک ساختمان ساختمانی دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I took the blame for Butch because I was afraid of him, Lisa was saying.
[ترجمه گوگل]لیزا می گفت: من مقصر بوچ بودم چون از او می ترسیدم
[ترجمه ترگمان]لیزا گفت: من به خاطر Butch مقصر بودم چون از او می ترسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Butch, why did they change to Olympic schedule for Michael?
[ترجمه گوگل]بوچ، چرا آنها به برنامه المپیک برای مایکل تغییر دادند؟
[ترجمه ترگمان]Butch، چرا آن ها به برنامه المپیک برای مایکل تغییر کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Robin Williams plays Armand, the relatively butch half of a gay couple.
[ترجمه گوگل]رابین ویلیامز نقش آرماند را بازی می‌کند، نیمه‌ی نسبتاً بوچ یک زوج همجنس‌گرا
[ترجمه ترگمان]رابین ویلیامز در نقش Armand بازی می کند که تقریبا نیمی از زوج همجنس گرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a boy you were so butch it hurt. Bike racing champ, marble wizard.
[ترجمه گوگل]تو به عنوان یک پسر خیلی دردناک بودی قهرمان مسابقات دوچرخه سواری، جادوگر سنگ مرمر
[ترجمه ترگمان] به عنوان پسری که خیلی بهش رفتار می کردی، درد داشت قهرمان مسابقه دوچرخه، جادوگر مرمری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The big thing about Butch is that she isn't just a dumb blonde, as she herself stressed.
[ترجمه گوگل]نکته مهم در مورد بوچ این است که او فقط یک بلوند خنگ نیست، همانطور که خودش تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]مساله مهم about اینه که اون فقط یه زن مو بور احمق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Butch, on the witness stand, had called it a fake.
[ترجمه گوگل]بوچ، در جایگاه شاهد، آن را جعلی خوانده بود
[ترجمه ترگمان]Butch، در جایگاه شهود، آن را جعلی خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Butch finally pleaded guilty to third-degree murder and was sentenced to 10 to 20 years.
[ترجمه گوگل]بوچ سرانجام به قتل درجه سوم اعتراف کرد و به 10 تا 20 سال زندان محکوم شد
[ترجمه ترگمان]Butch در نهایت به اتهام قتل در درجه سوم گناهکار شناخته شد و به ۱۰ تا ۲۰ سال حبس محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This disgraceful court judgment rewards Butch Reynolds for cheating.
[ترجمه گوگل]این حکم شرم آور دادگاه به بوچ رینولدز برای تقلب پاداش می دهد
[ترجمه ترگمان]این حکم دادگاه ننگین، برای تقلب به Butch رینولدز پاداش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only Butch Reynolds, the world record holder at 4 2 has run faster.
[ترجمه گوگل]فقط بوچ رینولدز، رکورددار جهانی 4 2 سریعتر دویده است
[ترجمه ترگمان]تنها Butch رینولدز، دارنده رکورد جهانی در ۴ ۲، سریع تر می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I look up to Michael Johnson and Butch Reynolds.
[ترجمه گوگل]من به مایکل جانسون و بوچ رینولدز نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]به مایکل جانسون و Butch رینولدز نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Here was an eyewitness account of Butch at the murder scene.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک روایت شاهد عینی از بوچ در صحنه قتل بود
[ترجمه ترگمان]اینجا یه حساب زنده از Butch در صحنه قتل بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That's the big thing about Butch.
[ترجمه گوگل]این نکته مهم در مورد بوچ است
[ترجمه ترگمان]موضوع مهمیه در مورد Butch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I was captivated by Butch Cassidy and the Sundance Kid.
[ترجمه گوگل]من اسیر بوچ کسیدی و ساندنس کید شدم
[ترجمه ترگمان]من مجذوب Butch کسیدی و ساندنس کید بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mannish woman; very short haircut
if you describe a woman as butch, you mean that you think she behaves or dresses in a masculine way; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

باچ به زنی میگن که ظاهر و باتن مردانه داشته باشه، و معمولا لزبین هستن . زن های باچ به طور کنار موهاشون رو از ته میزنن و بالای سرشون خروسی. و باشگاه میرن که عضلانی شوند و لباس های گشاد می پوشند که زنانگی
...
[مشاهده متن کامل]
و انحنای بدنشان پوشیده شود و از همه مهم تر باتنشون مردانه است. ولی در کل باچ یعنی مردانه و زمخت و پوست کلفت. به طور مثال خواننده آمریکایی p!nk استخوان بندی قطوری داره و ماهیچه بندی و آناتومی بدنش مردونه است. خصوصا ارگان های صورتش مردونه محسوب میشه

قوی
a butch woman in a baseball cap

بپرس