box office

/ˈbɑːksˈɑːfəs//bɒksˈɒfɪs/

(عامیانه) محبوبیت هنرپیشه و توانایی او در جلب مشتری، نمایش (از نظر جلب مشتری)، باجه ی فروش بلیط (در سینما و غیره)، گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش، باجه بلیط فروشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: box-office (adj.)
(1) تعریف: the ticket sales office of a theater, concert hall, stadium, or the like.

(2) تعریف: the receipts from a play, concert, or other entertainment.

(3) تعریف: the power of a show or its performers to attract an audience.

جمله های نمونه

1. The movie bombed out at the box office.
[ترجمه لیلا شریف نیا] این فیلم توی گیشه ی بلیط فروشی حسابی ترکونده
|
[ترجمه علی ماشا اله زاده] این فیلم توی گیشه بلیط فروشی ناموفق بود
|
[ترجمه گوگل]این فیلم در گیشه شکست خورد
[ترجمه ترگمان]فیلم در گیشه فروش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The film has taken £180 million at the box office.
[ترجمه گوگل]این فیلم 180 میلیون پوند در گیشه فروش داشته است
[ترجمه ترگمان]این فیلم ۱۸۰ میلیون پوند در گیشه فروش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tickets are available from the box office.
[ترجمه گوگل]بلیط از گیشه موجود است
[ترجمه ترگمان]بلیط های از دفتر صندوق موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The box office opens at ten.
[ترجمه مهران حسینی] گیشه ی سینما در ساعت ده باز میشود
|
[ترجمه گربه سیاه] دفتر بلیت فروشی ساعت ۱۰ باز می شود
|
[ترجمه گوگل]باکس آفیس ساعت ده باز می شود
[ترجمه ترگمان]دفتر کار ساعت ده باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tickets are available at the box office.
[ترجمه گوگل]بلیط در گیشه موجود است
[ترجمه ترگمان]بلیط ها در گیشه فروش قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Box office receipts for the film have hit $50 million.
[ترجمه مهدی] بلیط های فروش رفته ی فیلم در باجه به پنجاه میلیون دلار رسید
|
[ترجمه گوگل]فروش باکس آفیس این فیلم به 50 میلیون دلار رسیده است
[ترجمه ترگمان]رسیده ای اداره کادر این فیلم به ۵۰ میلیون دلار رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The film smashed all box office records.
[ترجمه گوگل]این فیلم تمام رکوردهای باکس آفیس را شکست
[ترجمه ترگمان]فیلم همه رکوردهای گیشه فروش را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tickets may be turned in at the box office.
[ترجمه گوگل]بلیط ها را می توان از گیشه تحویل داد
[ترجمه ترگمان]بلیط ها را می توان در گیشه فروش به فروش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Box office takings are up by 40 % on last year.
[ترجمه گوگل]فروش باکس آفیس نسبت به سال گذشته 40 درصد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]توجه به این موضوع در سال گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There has been a falling-off in box office income and other earnings.
[ترجمه گوگل]درآمد باکس آفیس و سایر درآمدها کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]درآمد مشاغل اداری و درآمده ای دیگر کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The movie bombed at the box office.
[ترجمه گوگل]فیلم در باکس آفیس بمباران شد
[ترجمه ترگمان]فیلم در گیشه فروش بمب گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The film flopped badly at the box office.
[ترجمه گوگل]این فیلم به شدت در گیشه شکست خورد
[ترجمه ترگمان]فیلم به خوبی در گیشه فروش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has cleaned up at the box office.
[ترجمه گوگل]در باکس آفیس تمیز شده است
[ترجمه ترگمان]آن را در اداره جعبه مرتب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Collect your tickets at the box office.
[ترجمه گوگل]بلیط های خود را از گیشه جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان] بلیطای your رو جمع کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Fans besieged the box office to try and get tickets for the concert.
[ترجمه گوگل]طرفداران گیشه را محاصره کردند تا بلیت کنسرت را تهیه کنند
[ترجمه ترگمان]هواداران این صندوق را محاصره کردند تا برای کنسرت بلیط تهیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] گیشه (باجه بلیت فروشی سینما) - باجه سینما - گیشه

انگلیسی به انگلیسی

• place where admission tickets are sold (in a theater, etc.)
the box office in a theatre, cinema, or concert hall is the place where the tickets are sold.
you also use box office to say how successful a film, play, or actor is in terms of the number of tickets sold to go and see them.

پیشنهاد کاربران

باجه ی بیلیت فروشی 🧧
باجه ی فروش بلیط.
فیلم گیشه یا فیلم پرفروش
box office ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: گیشه
تعریف: 1. محل فروش بلیت سینما به تماشاگران|||2. درآمد حاصل از فروش فیلم سینمایی
جدول فروش ( فیلم )
بچه ها جوابش میشه :باجه ی بلیط فروشی
گیشه
His latest movie tanked at the box office
باجه ی فروش بلیط
گیشه یا باجه ی بلیت فروشی
باجه بلیط فروشی

بپرس