bleaching


سفیدگرى، پرداخت

جمله های نمونه

1. We disinfected drinking water with bleaching powder.
[ترجمه گوگل]آب آشامیدنی را با پودر سفید کننده ضد عفونی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما آب خوردن با پودر سفید رو ضدعفونی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As for the remedies - try waxing, bleaching and shaving.
[ترجمه گوگل]در مورد راه حل ها - اپیلاسیون، سفید کردن و اصلاح را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]در مورد روش های درمانی - اصلاح و اصلاح با اصلاح، سفید کردن و اصلاح کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bleaching is merely cosmetic, designed to take out some of the natural yellow pigment in flour.
[ترجمه گوگل]بلیچینگ صرفاً آرایشی است و برای از بین بردن مقداری رنگدانه زرد طبیعی آرد طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]bleaching صرفا لوازم آرایشی است که برای بیرون آوردن برخی از the زرد طبیعی در آرد طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some Black women use bleaching creams.
[ترجمه گوگل]برخی از زنان سیاه پوست از کرم های سفید کننده استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از زنان سیاه از سفید کردن کرم ضد آفتاب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most operate in highly polluting industries: bleaching and dyeing, electroplating and printing circuit boards.
[ترجمه گوگل]بیشتر آنها در صنایع بسیار آلاینده فعالیت می کنند: سفید کردن و رنگرزی، آبکاری و تخته های مدار چاپ
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها در صنایع بسیار آلوده کننده کار می کنند: سفید کردن و رنگرزی، electroplating و تابلوهای مدار چاپی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wood pulping and bleaching involving chlorine, we now know, are major sources of dioxins.
[ترجمه گوگل]اکنون می دانیم خمیر چوب و سفید کردن شامل کلر، منابع اصلی دیوکسین ها هستند
[ترجمه ترگمان]قبل از این که وود از کلر حمایت کرده و از کلر استفاده کند، ما می دانیم که منابع اصلی of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Belmont Bleaching and Dyeing has failed consistently to meet legal standards since 1988 but has not been prosecuted.
[ترجمه گوگل]بلیچینگ و رنگرزی بلمونت از سال 1988 به طور مداوم استانداردهای قانونی را برآورده نکرده است اما مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته است
[ترجمه ترگمان]\"Belmont bleaching\" و \"Dyeing\" از سال ۱۹۸۸ تا کنون نتوانسته اند استانداردهای قانونی را برآورده کنند، اما تحت تعقیب قضایی قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chlorine bleaching of pulp for paper releases dioxins into rivers and soil, further polluting the environment.
[ترجمه گوگل]سفید کردن کلر خمیر کاغذ، دیوکسین ها را در رودخانه ها و خاک آزاد می کند و باعث آلودگی بیشتر محیط می شود
[ترجمه ترگمان]سفید کردن کلر برای کاغذ، dioxins را در رودخانه ها و خاک رها می کند و محیط زیست را بیشتر آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some oceanographers believe that the bleaching effect is being caused by global warming.
[ترجمه گوگل]برخی از اقیانوس شناسان بر این باورند که اثر سفید کننده ناشی از گرم شدن کره زمین است
[ترجمه ترگمان]برخی از oceanographers بر این باورند که تاثیر سفید کنندگی، ناشی از گرم شدن جهانی هوای کره زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bleaching of reefs has coincided with the hot years of the 1980s, suggesting a link with rising sea temperatures.
[ترجمه گوگل]سفید شدن صخره ها با سال های گرم دهه 1980 مصادف شده است که نشان دهنده ارتباط با افزایش دمای دریاها است
[ترجمه ترگمان]رنگ سفید شدن صخره ها با سال های داغ دهه ۱۹۸۰ همزمان بوده است و نشان دهنده ارتباط با افزایش دما در دریا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A big offender is chlorine gas used for bleaching wood pulp.
[ترجمه گوگل]یک متخلف بزرگ گاز کلر است که برای سفید کردن خمیر چوب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک مجرم بزرگ گاز کلر برای سفید کردن خمیر چوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hydrogen peroxide is the most widely used commercial bleaching agent.
[ترجمه گوگل]پراکسید هیدروژن پرمصرف ترین عامل سفید کننده تجاری است
[ترجمه ترگمان]آب اکسیژنه شایع ترین عامل سفید کنندگی تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sodium perborate(SPB) is one of the excellent bleaching agents. But it releases active oxygen only in high temperature washing liquor.
[ترجمه گوگل]سدیم پربورات (SPB) یکی از سفید کننده های عالی است اما اکسیژن فعال را فقط در مشروب شستشو با دمای بالا آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]سدیم perborate (SPB)یکی از عوامل سفید کنندگی مشهور است اما اکسیژن فعال را فقط در نوشیدن آب بالا آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Bleaching recipes leading to the whitest wool have been suggested, limited by constraints on chemical degradation, as measured by alkali solubility .
[ترجمه گوگل]دستور العمل های سفید کننده که منجر به سفیدترین پشم می شود پیشنهاد شده است، که با محدودیت در تخریب شیمیایی، که با حلالیت قلیایی اندازه گیری می شود، محدود شده است
[ترجمه ترگمان]دستور العمل های bleaching که به پشم سفید ختم می شوند، با محدودیت های تجزیه شیمیایی محدود می شوند، همان طور که با حلالیت قلیایی اندازه گیری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Compared with H bleaching, the electrochemical bleaching could improve the viscosity by( % and reduce the bleaching time by 25% at the condition of the same resultant brightness of bleached pulp.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با بلیچینگ H، بلیچینگ الکتروشیمیایی می‌تواند ویسکوزیته را تا (%) بهبود بخشد و زمان سفید شدن را تا 25% در شرایط روشنایی یکسان خمیر سفید شده کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با bleaching، سفید کنندگی الکتروشیمیایی می تواند با (% %)را بهبود بخشد و زمان سفید کنندگی را تا ۲۵ % کاهش دهد در حالی که درخشندگی حاصل از خمیر کاغذ سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] رنگ زدایی - آمیختگی
[نساجی] سفیدگری کالای نساجی - رنگ بری - سفیدگری - سفیدگری پارچه با مواد شیمیایی

انگلیسی به انگلیسی

• whitening, lightening, brightening

پیشنهاد کاربران

سفیدگری. پرداخت. رنگ بری
رنگ بری
تمیز کردن یا پاک کردن لکه از لباس
bleaching ( شیمی )
واژه مصوب: رنگ بَری 1
تعریف: فرایندی که در آن از یک مادۀ شیمیایی اُکسنده یا کاهنده برای زدودن رنگ الیاف یا پارچه استفاده می کنند
بی رنگ شدن

بپرس