awaiting

جمله های نمونه

1. awaiting a more prosperous moment
در انتظار لحظه ای فرخنده تر

2. the retribution awaiting murderers
کیفری که در انتظار آدمکشان است

3. they were awaiting the ayatollah's dictum on the case
آنان در انتظار فتوای آیت الله در این مورد بودند.

4. i am avidly awaiting the coming of norooz
مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن نوروز هستم.

5. the patients are awaiting the doctor
بیماران منتظر دکتراند.

6. we are anxiously awaiting your response
با اشتیاق آمیخته با نگرانی در انتظار پاسخ شما هستیم.

7. we are all impatiently awaiting the coming of spring
همه با بی صبری چشم به راه فرا رسیدن بهار هستیم.

8. the captives poised themselves for the ordeal awaiting them
اسیران خود را برای مشقاتی که در انتظارشان بود آماده کردند.

9. I stayed in that night awaiting her summons.
[ترجمه گوگل]آن شب منتظر احضارش ماندم
[ترجمه ترگمان]آن شب در انتظار فرا رسیدن او ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is awaiting trial on corruption charges.
[ترجمه گوگل]او در انتظار محاکمه به اتهام فساد است
[ترجمه ترگمان]او در انتظار محاکمه به اتهام فساد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She is still awaiting an answer.
[ترجمه گوگل]او همچنان منتظر پاسخ است
[ترجمه ترگمان]هنوز منتظر جواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's awaiting trial, which is expected to begin early next year.
[ترجمه گوگل]او در انتظار محاکمه است که انتظار می رود اوایل سال آینده آغاز شود
[ترجمه ترگمان]او منتظر محاکمه است که انتظار می رود اوایل سال آینده آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I sat outside the boss's office awaiting my summons.
[ترجمه گوگل]بیرون دفتر رئیس نشستم و منتظر احضارم بودم
[ترجمه ترگمان]من بیرون دفتر رئیس نشسته بودم و منتظر summons بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The industry was awaiting a judgment from the European Court.
[ترجمه گوگل]این صنعت منتظر حکم دادگاه اروپا بود
[ترجمه ترگمان]این صنعت منتظر حکم دادگاه اروپایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Your car is awaiting collection at our garage.
[ترجمه گوگل]ماشین شما در گاراژ ما منتظر جمع آوری است
[ترجمه ترگمان]ماشین شما در گاراژ ما منتظر کلکسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Murphy sat in a prison cell awaiting trial .
[ترجمه گوگل]مورفی در یک سلول زندان در انتظار محاکمه نشست
[ترجمه ترگمان]مورفی توی سلول زندان منتظر محاکمه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• waiting in one place until a certain time or event

پیشنهاد کاربران

1 - منتظر بودن 2 - در حال انتظار
Awaiting for approval
منتظر موندن. معلق بودن

بپرس