authorisation

جمله های نمونه

1. He had authorisation from the military command to retaliate.
[ترجمه گوگل]او از فرماندهی نظامی برای انتقام جویی مجوز داشت
[ترجمه ترگمان]او اجازه استفاده از فرمانده نظامی را داده بود تا تلافی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This authorisation could, of course, be spurious and be disguising condoned truancy.
[ترجمه گوگل]البته این مجوز می تواند جعلی باشد و فرار از مدرسه را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]البته این مجوز می تواند جعلی باشد و از نظر پنهان کاری نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Please check your protections on the Authorisation file and your default directory.
[ترجمه گوگل]لطفاً موارد حفاظتی خود را در فایل مجوز و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا حمایت های خود را از پرونده مجوز و شاخه پیش فرض خود چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The raid was an illegal act, without any authorisation by the United Nations.
[ترجمه گوگل]این حمله یک اقدام غیرقانونی و بدون هیچ گونه مجوزی از سوی سازمان ملل بود
[ترجمه ترگمان]این حمله یک اقدام غیرقانونی بود، بدون مجوز سازمان ملل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The declaration may also require prior authorisation by the competent authority to be obtained in each particular case.
[ترجمه گوگل]این اظهارنامه همچنین ممکن است نیاز به مجوز قبلی توسط مقام صلاحیتدار در هر مورد خاص داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این اظهارنامه همچنین ممکن است نیاز به مجوز قبلی از سوی مرجع صلاحیت دار برای بدست آوردن در هر مورد خاص داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conducting investment business without authorisation could lead to criminal prosecution.
[ترجمه گوگل]انجام سرمایه گذاری بدون مجوز می تواند منجر به پیگرد کیفری شود
[ترجمه ترگمان]انجام کسب وکار سرمایه گذاری بدون مجوز می تواند منجر به تعقیب کیفری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The West's failure to seek authorisation from the council for military action was understandable but serious.
[ترجمه گوگل]شکست غرب در گرفتن مجوز از شورا برای اقدام نظامی قابل درک اما جدی بود
[ترجمه ترگمان]شکست غرب برای گرفتن مجوز از شورا برای اقدام نظامی قابل درک است، اما جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The requirement for authorisation represents a barrier which can keep out foreign firms.
[ترجمه گوگل]نیاز به مجوز نشان دهنده مانعی است که می تواند شرکت های خارجی را دور نگه دارد
[ترجمه ترگمان]نیاز به مجوز نشان دهنده یک مانع است که می تواند شرکت های خارجی را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Please check your protection on the Authorisation file and your default directory and ensure that you have sufficient disk quota.
[ترجمه گوگل]لطفاً حفاظت خود را در فایل Authorization و دایرکتوری پیش فرض خود بررسی کنید و مطمئن شوید که سهمیه دیسک کافی دارید
[ترجمه ترگمان]لطفا حفاظت خود را در پرونده مجوز و شاخه پیش فرض خود بررسی کنید و مطمین شوید که سهمیه دیسک کافی دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Attractive as this option may seem, protective authorisation does not provide firms with exemption from the regulations.
[ترجمه گوگل]اگرچه این گزینه جذاب به نظر می رسد، مجوز حفاظتی برای شرکت ها از مقررات مستثنی نمی شود
[ترجمه ترگمان]به طوری که این گزینه ممکن است به نظر برسد، مجوز حفاظتی برای شرکت ها معافیت از مقررات را فراهم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He departed with authorisation to release all young internees who were willing to join the Pioneer Corps.
[ترجمه گوگل]او با مجوز برای آزادی همه زندانیان جوانی که مایل به پیوستن به سپاه پیشگام بودند، رفت
[ترجمه ترگمان]او با اجازه بیرون رفت تا همه internees جوان را که مایل بودند به the ملحق شوند، آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Please complete and return this authorisation form to Customer Service Centre for processing.
[ترجمه گوگل]لطفاً این فرم مجوز را تکمیل و برای پردازش به مرکز خدمات مشتری برگردانید
[ترجمه ترگمان]لطفا این فرم مجوز را برای پردازش به مرکز خدمات مشتری تحویل و برگردانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One Direct Debit Authorisation Form is required for each of your account debited for transfer.
[ترجمه گوگل]برای هر یک از حساب های شما که برای انتقال کسر می شود، یک فرم مجوز بدهی مستقیم لازم است
[ترجمه ترگمان]یک فرم اجازه مستقیم بدهکار برای هر یک از حساب شما - برای انتقال نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Confirmation of the authorisation of the cancellation will be faxed to the client on request.
[ترجمه گوگل]تأیید مجوز لغو در صورت درخواست به مشتری فکس می شود
[ترجمه ترگمان]تایید مجوز لغو برای درخواست مشتری فکس خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unless the Issuing Bank specifies otherwise in its authorisation or request to add confirmation, the Advising Bank may advise the Credit to the Beneficiary without adding its confirmation.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه بانک گشاینده در مجوز یا درخواست اضافه کردن تأییدیه به نحو دیگری مشخص کند، بانک مشاور می‌تواند بدون افزودن تأییدیه، اعتبار را به ذینفع توصیه کند
[ترجمه ترگمان]در صورتی که بانک صادر کننده به صورت اختیاری و یا تقاضایی برای افزودن تایید تعیین نماید، بانک advising می تواند بدون افزودن تایید آن به بانک اعتبار بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• official permission; permit; empowerment; mandate; consent (also authorization)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : author / authorize
✅️ اسم ( noun ) : author / authorization / authoress / authoring / authority / authorizer authoritarian / authoritarianism / authorship
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : authorial / authoritarian / authoritative / authorized / authorizable
✅️ قید ( adverb ) : authoritatively

مجوز

بپرس