authentication

/ɒˌθentəˈkeɪʃn̩//ɔ:ˌθentɪˈkeɪʃn̩/

معنی: تصدیق، سندیت
معانی دیگر: تصدیق، سندیت

جمله های نمونه

1. signature authentication
تصدیق امضا

2. Weak authentication with low maintenance overhead and without patent or export restrictions.
[ترجمه گوگل]احراز هویت ضعیف با هزینه نگهداری کم و بدون محدودیت ثبت اختراع یا صادرات
[ترجمه ترگمان]تایید اعتبار ضعیف با سرانه نگهداری کم و بدون ایجاد حق ثبت و یا محدودیت صادرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The merchant can choose from several challenge-response authentication methods: smart cards or third-party authentication.
[ترجمه reza-amiri] بازرگان میتواندیکی ازچند روش تایید هویت راانتخاب کند:کارتهای هوشمند یاتایید توسط شخص ثالث ( معرف )
|
[ترجمه گوگل]تاجر می تواند از چندین روش احراز هویت با پاسخ به چالش انتخاب کند: کارت های هوشمند یا احراز هویت شخص ثالث
[ترجمه ترگمان]تاجر می تواند از چندین روش تایید به چالش استفاده کند: کارت های هوشمند یا تایید هویت شخص ثالث
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She wanted tactical call signs, authentication codes, radio frequencies.
[ترجمه گوگل]او علائم تماس تاکتیکی، کدهای احراز هویت، فرکانس های رادیویی را می خواست
[ترجمه ترگمان]او خواستار نشانه های تماس تاکتیکی، کدها، فرکانس های رادیویی، و فرکانس های رادیویی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The message contains an authentication token that allows users to log on to network services.
[ترجمه گوگل]این پیام حاوی یک نشانه احراز هویت است که به کاربران اجازه می دهد به خدمات شبکه وارد شوند
[ترجمه ترگمان]این پیغام شامل یک نشانه تایید اعتبار است که به کاربران اجازه می دهد تا به سرویس های شبکه وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Authentication in e-commerce basically requires the user to prove his or her identity for each requested service.
[ترجمه گوگل]احراز هویت در تجارت الکترونیک اساساً مستلزم آن است که کاربر هویت خود را برای هر سرویس درخواستی ثابت کند
[ترجمه ترگمان]تایید هویت در تجارت الکترونیک به طور اساسی نیازمند این است که کاربر هویت خود را برای هر سرویس درخواست شده اثبات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In short, authentication plays an important role in the implementation of business transaction security.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، احراز هویت نقش مهمی در اجرای امنیت معاملات تجاری دارد
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، تایید اعتبار نقش مهمی در اجرای امنیت تراکنش تجاری ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, users can tell the authentication server with which remote computer they want to converse.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کاربران می توانند به سرور احراز هویت بگویند که با کدام کامپیوتر راه دور می خواهند مکالمه کنند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، کاربران می توانند به کارگزار تایید هویت با کامپیوتر دوردست که آن ها می خواهند با آن صحبت کنند، بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Systems and methods for integrating biometric authentication with video conference sessions are described.
[ترجمه گوگل]سیستم‌ها و روش‌های ادغام احراز هویت بیومتریک با جلسات ویدئو کنفرانس توضیح داده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]سیستم ها و روش ها برای ادغام اعتبار سنجی بیومتریک با جلسات کنفرانس ویدیویی توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concept of authentication is used whenever you key in your Personal Identification Number (PIN) at an Automated Teller Machine (ATM).
[ترجمه گوگل]هر زمان که شماره شناسایی شخصی (PIN) خود را در یک دستگاه باجه خودکار (ATM) کلید می‌زنید، از مفهوم احراز هویت استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]مفهوم اعتبار سنجی هر زمان که شما در شماره شناسایی شخصی خود (PIN)در دستگاه خودکار ATM (ATM)کلیدی استفاده می کنید، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article mainly introduced the CQC authentication of the HD shows normal requirement and main performance of testing technology.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً تأیید هویت CQC را معرفی می کند که نیاز عادی و عملکرد اصلی فناوری تست را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده تایید اعتبار سنجی the را معرفی کرد که نیاز عادی و عملکرد اصلی فن آوری آزمایش را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You will need to provide your own authentication code.
[ترجمه گوگل]شما باید کد احراز هویت خود را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]شما باید کد تایید هویت خود را ارائه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Compared with other biometric authentication technologies, fingerprint recognition is advantageous in that it has high efficiency, convenient collecting and low cost.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سایر فناوری‌های احراز هویت بیومتریک، تشخیص اثر انگشت از این جهت سودمند است که کارایی بالا، جمع‌آوری راحت و هزینه کم دارد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با سایر تکنولوژی های تایید هویت بیومتریک، تشخیص اثر انگشت سودمند است و کارایی بالا، جمع آوری مناسب و هزینه کم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This two-way identity authentication scheme effectively prevents imitate attack, replay attack and decimal fraction attack. And the security of authentication system is enhanced.
[ترجمه گوگل]این طرح احراز هویت دو طرفه به طور موثر از حمله تقلید، حمله مجدد و حمله کسری اعشاری جلوگیری می کند و امنیت سیستم احراز هویت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]این طرح تصدیق هویت دو سویه به طور موثر از حمله، حمله پاسخ و حمله کسر دهدهی جلوگیری می کند و امنیت سیستم تایید ارتقا می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تصدیق (اسم)
affirmation, admission, validity, acknowledgment, authentication, certification, verification, confirmation, ratification, avouchment, testimony, admittance, validation, intromission

سندیت (اسم)
authenticity, authentication

انگلیسی به انگلیسی

• confirmation, verification; showing to be true

پیشنهاد کاربران

کیاجِشْ [برامده از کیـ ( چه کسی ) با ـجـ ( سنجیدن ) و ـش ( فرایند ) ]: هویت کسی را سنجیدن
منابع• https://vn.amoosin.com/wiki/Authentication• https://vn.amoosin.com/wiki/کیاجش
احراز هویت، اصالت سنجی
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
احراز هویت
احراز هویت فرآیندی است که هویت کاربر را با استفاده از گذرواژه ها، کدهای پیامک، اثر انگشت و سایر اشکال اثبات مالکیت قبل از اجازه دسترسی به اطلاعات حساس یا شخصی تأیید می کند.
احراز اصالت
تشخیص ارزش اثباتی دلیل منظور می باشد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : authenticate
اسم ( noun ) : authentication / authenticity
صفت ( adjective ) : authentic
قید ( adverb ) : authentically
معنی �اعتبارسنجی� هم میده
راستی آزمایی
عرض کردم قسمت اول کلمه به معنی تصدیق ویادرست بودن است وقسمت دوم به معنی چهارچوب یااستخوان بندی رویهم شناسایی وتصدیق یک هویت است برنامه ایکه نصب برنامه های دیگرراباتوجه به ضوابط وقوانین گوشی وسیستم آن تصدیق میکندبرای نصب کردن راه درست بودن نصب یک برنامه
قسمت اول به معنی تصدیق یاسندیت یاهویت مشخص میباشدوقسمت دوم به معنی چهارچوب استخوان بندی درکل به معنی احرازهویتیاشناسایی اصل ویاهویت میباشد برنامه ایکه هویت هربرنامه رابصورت درست ودرچهارچوب قوانین تصدیق میکند
authentication ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: اصالت‏سنجی
تعریف: اقدامی امنیتی برای حفاظت از سامانه‏های ارتباطی در برابر شبیه‏سازی تقلبی که ازطریق تشخیص اعتبار تماس‏گیرنده یا پیام یا سامانه انجام می‏شود
معتبر است
کاربرد
در جای امضای هر نامه یا سند ی که یه شخص حقوقی امضا میکند
گواهی
شناسایی ، شناسه نمایی ، شناسه سنجی ، هویت سنجی ، نمایش هویت
تایید ، احراز
احراز هویت
اعتبار بخشی - تایید هویت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس