au fait

/ˈoʊˈfeɪt//ˈəʊˈfeɪt/

(فرانسه)، آشنا به واقعیات، مطلع، کارشناس، خبره، ویژه گر

جمله های نمونه

1. Are you au fait with the rules of the game?
[ترجمه مریم سالک زمانی] در جریان قواعد بازی هستید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا با قوانین بازی موافق هستید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما از قوانین بازی لذت می برید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm not really au fait with the computer system yet.
[ترجمه مریم سالک زمانی] خیلی در جریان سیستم های کامپیوتری قرار ندارم
|
[ترجمه گوگل]من هنوز با سیستم کامپیوتری مشکلی ندارم
[ترجمه ترگمان]من واقعا با سیستم کامپیوتر کار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm new here so I'm not completely au fait with the system.
[ترجمه مریم سالک زمانی] من مبتدی هستم و خیلی در جریان این سیستم نیستم.
|
[ترجمه گوگل]من اینجا تازه کار هستم بنابراین کاملاً با سیستم مشکل ندارم
[ترجمه ترگمان]من تازه اینجا هستم، بنابراین کاملا با سیستم کاری ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Au Fait is willing to create prosperous tomorrow together with customers of both new and old.
[ترجمه گوگل]Au Fait مایل است فردای مرفه را همراه با مشتریان جدید و قدیمی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Au، fait together is to prosperous prosperous prosperous prosperous prosperous prosperous tomorrow tomorrow tomorrow customers customers new new new both create both both both and and and and and and and and and and and and and and and of of of of of of of of of of of of of and
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She appears to be au fait to the ways of the world though she is young.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او با این که جوان است به شیوه های دنیا وفادار است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او از راه ورسم جهان برخوردار است، هر چند که او جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's my first week here so I'm not yet au fait with the system.
[ترجمه گوگل]این اولین هفته است که اینجا هستم، بنابراین هنوز با سیستم مشکلی ندارم
[ترجمه ترگمان]این اولین هفته آیه که اومدم اینجا تا با سیستم تموم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's my first week here so I'm not completely au fait with the system.
[ترجمه مریم سالک زمانی] یک هفته می شود که کارم را شروع کرده ام، از این رو، خیلی در جریان این سیستم نیستم.
|
[ترجمه گوگل]این اولین هفته است که اینجا هستم، بنابراین من کاملاً با سیستم مشکل ندارم
[ترجمه ترگمان]این اولین هفته است که من اینجا کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was new at the school and not yet au fait with its customs.
[ترجمه مریم سالک زمانی] تازه وارد مدرسه شده بودم و هنوز از آداب و رسوم آن مطلع نبودم.
|
[ترجمه گوگل]من در مدرسه تازه وارد بودم و هنوز با آداب و رسوم آن آشنا نشده بودم
[ترجمه ترگمان]من تازه در مدرسه تازه متولد شده بودم و هنوز با آداب و رسوم این کار دست نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (french) skilled at; abreast of, knowledgeable of
if you are au fait with something, you are familiar with it and know about it.

پیشنهاد کاربران

در جریان - باخبر - آگاه
/ˌəʊ ˈfeɪ/
be au fait with something
To be familiar with or know about something
با چیزی آشنا بودن یا درباره چیزی دانستن
Are you au fait with the rules of the game?
"you should be au fait with the company and its products"
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/au-fait
کاملا چیزی رو دونستن
راستی!

بپرس