attractively


بطورکشنده یاجاذب

جمله های نمونه

1. she sang most attractively
با دلربایی تمام آواز خواند.

2. The house, a former barn, has been attractively converted.
[ترجمه فرزاد زارع] این خونه سابقا یه انبار ( مخصوصا غلات ) بود که به طور دوستداشتنی ( یا جذابانه ) تغییر یافته. ( کلمه the همیشه به یک کلمه مذکور که مهم بوده و بعد از ان میاد اشاره میکند ) ،
|
[ترجمه گوگل]خانه، انبار سابق، به طرز جذابی تغییر کاربری داده است
[ترجمه ترگمان]خانه، یک انبار قبلی که با آن همه attractively شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dress neatly and attractively in an outfit appropriate to the job.
[ترجمه گوگل]لباسی مرتب و جذاب بپوشید که متناسب با شغل باشد
[ترجمه ترگمان]به دقت لباس بپوشید و با حالتی بسیار جذاب در یک لباس مناسب برای این کار لباس بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The goods for sale were attractively laid out.
[ترجمه گوگل]اجناس برای فروش به شکل جذابی چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه چیز را برای فروش و فروش گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The room is arranged very attractively.
[ترجمه گوگل]اتاق بسیار جذاب چیده شده است
[ترجمه ترگمان]اتاق بسیار پر زرق و برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Those chocolates have been packaged very attractively.
[ترجمه گوگل]بسته بندی آن شکلات ها بسیار جذاب است
[ترجمه ترگمان]این شکلات ها بسیار جذاب بسته بندی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She always dresses very attractively.
[ترجمه گوگل]او همیشه لباس بسیار جذابی می پوشد
[ترجمه ترگمان]همیشه خیلی خوب لباس می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Set out the cakes attractively, using lacy doilies.
[ترجمه گوگل]کیک ها را با استفاده از روکش های توری به شکلی جذاب بچینید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از دستمال کوچک، cakes را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The furniture had been attractively finished in a walnut veneer.
[ترجمه گوگل]مبلمان به طرز جذابی با روکش گردو تکمیل شده بود
[ترجمه ترگمان]همه اثاثیه اتاق با روکش گردو از جنس چوب گردو تمام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their products are always attractively packaged.
[ترجمه گوگل]محصولات آنها همیشه بسته بندی جذابی دارند
[ترجمه ترگمان]محصولات آن ها همیشه به نحو جالبی بسته بندی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The services are attractively priced and are tailored to suit individual requirements.
[ترجمه گوگل]خدمات با قیمت مناسب و متناسب با نیازهای فردی طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]خدمات به نحو جالبی قیمت گذاری شده و متناسب با نیازهای فردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hotel is decorated imaginatively and attractively.
[ترجمه گوگل]این هتل به گونه ای تخیلی و جذاب تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]این هتل به گونه ای طراحی شده است که به طرز جالبی تزیین شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's an attractively illustrated, detailed guide that'svery practical.
[ترجمه گوگل]این یک راهنمای تصویری جذاب و دقیق است که بسیار کاربردی است
[ترجمه ترگمان]این یک راهنمای کامل و با جزئیات است که عملی را عملی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In fact, Green Chemistry is published so attractively that it catches immediate attention of the readers.
[ترجمه گوگل]در واقع، شیمی سبز آنقدر جذاب منتشر می شود که توجه خوانندگان را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، شیمی سبز به گونه ای منتشر می شود که توجه فوری خوانندگان را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The manual is attractively presented and good typography makes it readable.
[ترجمه گوگل]دفترچه راهنما جذاب ارائه شده است و تایپوگرافی خوب آن را قابل خواندن می کند
[ترجمه ترگمان]این کتابچه به نحو جالبی ارائه می شود و تایپوگرافی خوب برای آن قابل خواندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appealingly, charmingly, temptingly

پیشنهاد کاربران

به صورت زیبایی. به طرز جذابی
مثال:
Women, but not men, are always expected to dress attractively for work or on TV.
آقایان نه، اما خانمها همیشه انتظار می رود برای کار یا در تلویزیون به طرز جذابی لباس بپوشند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : attract
اسم ( noun ) : attraction / attractiveness
صفت ( adjective ) : attractive
قید ( adverb ) : attractively

بپرس