at every turn


1- بی دردسر، بی خیال، در ناز و نعمت، در فراغت 2- (ارتش) فرمان آزاد، آزاد، راحت باش، در همه ی حالات، در کلیه ی آزمایش ها، دائما، همیشه

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in every case or instance.

جمله های نمونه

1. She found her plans frustrated at every turn.
[ترجمه مریم مزدایی] او فهمید تمام نقشه هایش همیشه عقیم گذاشته می شود.
|
[ترجمه گوگل]او در هر لحظه متوجه می شد که برنامه هایش ناکام مانده است
[ترجمه ترگمان]او برنامه های خود را از هر جهت نا امید یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They do their best to frustrate my efforts at every turn.
[ترجمه مریم مزدایی] آنها تمام تلاششان را کردند تا تلاش های مرا همواره عقیم سازند.
|
[ترجمه گوگل]آنها تمام تلاش خود را می کنند تا تلاش های من را در هر مرحله ناکام بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها منت های تلاش خود را برای بی اثر کردن تلاش های من انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At every turn I met with disappointment.
[ترجمه گوگل]در هر مرحله با ناامیدی روبرو می شدم
[ترجمه ترگمان]در هر تغییری که با ناامیدی مواجه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its operations were hampered at every turn by inadequate numbers of trained staff.
[ترجمه گوگل]تعداد ناکافی کارکنان آموزش دیده، عملیات آن را در هر مرحله با مشکل مواجه می کردند
[ترجمه ترگمان]با تعداد ناکافی کارکنان آموزش دیده، عملیات آن متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I keep meeting him at every turn.
[ترجمه گوگل]در هر لحظه با او ملاقات می کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه با او در هر لحظه ملاقات می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her ideas were blocked at every turn.
[ترجمه گوگل]ایده های او در هر مرحله مسدود می شد
[ترجمه ترگمان]افکارش به هر سو مسدود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We were thwarted at every turn.
[ترجمه گوگل]ما در هر مرحله خنثی می شدیم
[ترجمه ترگمان]ما در هر پیچ و turn شکست خورده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sadly, she was frustrated at every turn, and all her efforts went to waste.
[ترجمه گوگل]متأسفانه او در هر لحظه ناامید بود و تمام تلاش هایش به هدر رفت
[ترجمه ترگمان]متاسفانه او از هر تغییر ناامید شده بود و تمام تلاش های او به هدر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Somehow my pursuer had guessed correctly at every turn.
[ترجمه گوگل]به نوعی تعقیب کننده من در هر مرحله درست حدس زده بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تعقیب کننده من درست حدس زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Government officials demanded bribes from us at every turn.
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی هر لحظه از ما رشوه می خواستند
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی از ما در هر نوبت درخواست رشوه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Above: the craggy coastline offers new treasures at every turn.
[ترجمه گوگل]در بالا: خط ساحلی پرتگاه گنجینه های جدیدی را در هر نقطه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]بالا: خط ساحلی پر شیب، گنجینه های جدیدی را در هر نوبت ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The latter we were born into, but at every turn we exile ourselves from our own Eden.
[ترجمه گوگل]ما در دومی متولد شدیم، اما در هر مرحله خود را از عدن خود تبعید می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنیا آمده ایم، اما هر دفعه خودمان را از ای دن خودمان تبعید می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Labour have opposed our defence policies at every turn.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر در هر مرحله با سیاست های دفاعی ما مخالفت کرده است
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر هر بار با سیاست های دفاعی ما مخالفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teachers tend to cajole, comment, and direct students at every turn.
[ترجمه گوگل]معلمان تمایل دارند دانش آموزان را در هر لحظه به زبان بیاورند، نظر بدهند و راهنمایی کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان گرایش به چاپلوسی، اظهار نظر و دانش آموزان مستقیم دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• every step of the way, everywhere

پیشنهاد کاربران

هر سِری، هر بار
He found support from his friends at every turn, making his difficult times more bearable
ترجمه ی دوستان درست است ، ولی یکی از معانی خوب این اصطلاح که از قلم اقتاده است ، معنی : مکرر ، پیوسته ، دائم است.
در هر حالتی
در هر موقعیتی
در هر فرصتی
هر جا سرمو میچرخونم
تا سرمو میچرخونم
از هر نظر
به هر مناسبتی
به طور مداوم

بپرس