1. Items marked with an asterisk can be omitted.
[ترجمه گوگل]مواردی که با ستاره مشخص شده اند را می توان حذف کرد
[ترجمه ترگمان]مواردی که با علامت ستاره علامت گذاری شده اند را می توان حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I've placed an asterisk next to the tasks I want you to do first.
[ترجمه گوگل]من یک ستاره در کنار کارهایی که می خواهم ابتدا انجام دهید قرار داده ام
[ترجمه ترگمان]من یک ستاره را کنار کارهایی قرار دادم که اول از تو می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If you have an asterisk key on your telephone, please press it now.
[ترجمه گوگل]اگر یک کلید ستاره روی تلفن خود دارید، لطفاً آن را اکنون فشار دهید
[ترجمه ترگمان]اگر کلیدی در گوشی شما دارید، لطفا همین حالا آن را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. An asterisk is commonly used as a wild card.
[ترجمه گوگل]ستاره معمولا به عنوان کارت وحشی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک ستاره معمولا به عنوان یک کارت وحشی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The asterisk refers the reader to a footnote.
[ترجمه گوگل]ستاره خواننده را به پاورقی ارجاع می دهد
[ترجمه ترگمان]ستاره نشان داده خواننده را به یک پاورقی ارجاع می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There's one of those towns marked with an asterisk that you omitted to mention.
[ترجمه گوگل]یکی از آن شهرها وجود دارد که با ستاره مشخص شده است که شما از ذکر آن صرفنظر کرده اید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن شهرها را با یک ستاره نشان داده اند که به آن اشاره نکرده بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Titles with graphics are marked with one asterisk, titles with sound with two.
[ترجمه گوگل]عناوین دارای گرافیک با یک ستاره، عنوان های دارای صدا با دو علامت گذاری شده اند
[ترجمه ترگمان]عناوین با تصاویر با یک ستاره نشان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She notes with an asterisk the dishes that contain highly perishable ingredients and makes those at the beginning of the week.
[ترجمه گوگل]او ظروف حاوی مواد بسیار فاسد شدنی را با ستاره یادداشت می کند و آن ها را در ابتدای هفته درست می کند
[ترجمه ترگمان]او با یک ستاره در غذاهایی که حاوی اجزای بسیار فاسد شدنی هستند اشاره می کند و آن ها را در ابتدای هفته می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just over a dozen species, marked with as asterisk in Table are widespread on the tundra throughout the year.
[ترجمه گوگل]بیش از دوازده گونه که در جدول با علامت ستاره مشخص شده اند، در طول سال در تاندرا گسترده هستند
[ترجمه ترگمان]فقط بیش از دوازده گونه که با علامت ستاره در جدول مشخص شده اند در طول سال در the گسترده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If a rest follows the solo passage the asterisk is unnecessary.
[ترجمه گوگل]اگر استراحت به دنبال قطعه انفرادی باشد، ستاره غیر ضروری است
[ترجمه ترگمان]اگر یک استراحت پس از یک مسیر تکی ادامه پیدا کند، علامت ستاره غیر ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The essences marked with an asterisk are the oils I tend to use more often.
[ترجمه گوگل]اسانس هایی که با ستاره مشخص شده اند روغن هایی هستند که من بیشتر از آنها استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]The که با ستاره نشان داده می شوند، روغن هایی هستند که من بیشتر از آن ها استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These are indicated by an asterisk below.
[ترجمه گوگل]این موارد با یک ستاره در زیر نشان داده شده اند
[ترجمه ترگمان]این ها با علامت ستاره زیر نشان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The asterisk, to my mind, was emblematic of the neutering of Iron Mike.
[ترجمه گوگل]ستاره، به نظر من، نمادی از عقیم شدن آیرون مایک بود
[ترجمه ترگمان]به نظر من، در ذهن من، emblematic از the آهنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The asterisk character is believed to be related to the understanding of ancient people on astrology.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که شخصیت ستاره مربوط به درک مردم باستان در طالع بینی است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که شخصیت ستاره به درک مردم باستانی از علم احکام نجوم مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید