as though

/əzˈðoʊ//əzðəʊ/

معنی: مثل اینکه
معانی دیگر: رجوع شود به: as if، if as : مثل اینکه

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: as if.

- He looked as though he needed food.
[ترجمه هانی] به نظر میرسد که نیاز به غذا دارد
|
[ترجمه پوریا سلطانی] همانطور که به نظر می رسید به غذا نیاز داشت.
|
[ترجمه گوگل] به نظر می رسید که به غذا نیاز دارد
[ترجمه ترگمان] به نظر می رسید که به غذا احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Live as though you intend to live forever, and work as though your strength were limit less.
[ترجمه فرشته عاج] طوری زندگی کن که انگار قصد داری تا آب زندگی کنی، طوری کار کن که انگار قدرتت نامحدود است. توجه کنید پس از as though جمله اگر حالت خیالی داشته باشد باید در زمان ذشته بیان شود اما در ترجمه باید آن را زمان حال ترجمه کرد.
|
[ترجمه گوگل]جوری زندگی کن که انگار قصد داری تا ابد زندگی کنی و طوری کار کن که انگار قدرتت کمتر شده
[ترجمه ترگمان]طوری زندگی کن که انگار قصد داری تا ابد زندگی کنی، و طوری کار کنی که انگار قدرت تو کم تر از حد محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The builder looked at me as though I was barking mad.
[ترجمه گوگل]سازنده طوری به من نگاه کرد که انگار دارم دیوانه پارس می کنم
[ترجمه ترگمان]سازنده آن طوری به من نگاه کرد که انگار دیوانه وار پارس می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company treated me as though I were skiving.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] شرکت طوی با من رفتار کرد که انگار من از زیرکار در می رفتم.
|
[ترجمه گوگل]شرکت طوری با من رفتار کرد که انگار دارم اسکی می کنم
[ترجمه ترگمان]این شرکت طوری با من رفتار می کرد که انگار حالم به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rusty nodded as though she understood the old woman.
[ترجمه گوگل]رستی سرش را تکان داد انگار که پیرزن را فهمیده است
[ترجمه ترگمان]به بیت سرش را تکان داد، انگار که پیرزن را درک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It sounds as though there is a knock at the door.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که در می زند
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسد که انگار ضربه ای به در نواخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even when you feel as though there isn't a lot you can do to change unhappiness or problems, you can always do a little--and a little at a time eventually makes a big difference.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که احساس می‌کنید برای تغییر ناراحتی یا مشکلات نمی‌توانید کارهای زیادی انجام دهید، همیشه می‌توانید کارهای کوچکی انجام دهید - و هر چند وقت یکبار در نهایت تفاوت بزرگی ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی احساس می کنید که کاره ای زیادی برای تغییر بدبختی و یا مشکلات وجود ندارد، همیشه می توانید کمی کار کنید - - و کمی در نهایت یک تفاوت بزرگ ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He breezed through the song as though had been singing it for years.
[ترجمه گوگل]او طوری آهنگ را مرور کرد که انگار سالها آن را می خواند
[ترجمه ترگمان]به نرمی شروع به خواندن ترانه ای کرد که سال ها آن را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At one stage it looked as though they would win.
[ترجمه گوگل]در یک مرحله به نظر می رسید که آنها برنده خواهند شد
[ترجمه ترگمان]در یک مرحله به نظر می رسید که برنده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her nostrils were pinkish, as though she had a cold.
[ترجمه گوگل]سوراخ های بینی اش صورتی بود، انگار سرما خورده باشد
[ترجمه ترگمان]بینی اش به صورتی مایل بود، انگار سرما خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It looks as though you've bungled again.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شما دوباره bungled
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسد که انگار دوباره گند زدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It looks as though a compromise agreement has now been reached.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اکنون یک توافق سازش حاصل شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در حال حاضر توافق توافقی حاصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It always seemed as though they would get married.
[ترجمه گوگل]همیشه به نظر می رسید که آنها ازدواج خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]همیشه به نظر می رسید که ازدواج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The boy gabbled off the poem as though he neither understood nor enjoyed it.
[ترجمه گوگل]پسر شعر را به زبان آورد که انگار نه آن را می فهمد و نه از آن لذت می برد
[ترجمه ترگمان]پسرک شعر را طوری ادا کرد که انگار نه درک می کرد و نه از آن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It looks as though he is being used as a political pawn by the President.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که رئیس جمهور از او به عنوان یک مهره سیاسی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او به عنوان یک سرباز سیاسی توسط رئیس جمهور مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She swiped at Rusty as though he was a fly.
[ترجمه گوگل]او طوری به سمت Rusty تند تند زد که انگار یک مگس است
[ترجمه ترگمان]توی \"Rusty\" کش رفت انگار یه مگس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مثل اینکه (حرف ربط)
as if, as though

تخصصی

[ریاضیات] با این که، گوئی

انگلیسی به انگلیسی

• as if

پیشنهاد کاربران

از قرار معلوم
انگاری که
اونطوری که معلومه
انگار
انگار، انگار که
به طوری که
به نحوی که
انگار که
به نظر می آمد که
گویی که
و معادل های مشابه آن❤️
گویی، تو گویی، گو اینکه
It's as though it's hibernating : انگار در خواب زمستانی است
گویا
تو گفتی، گویی
کما اینکه
مثل اینکه
هر چه باشد
انگاری . . . ، عین اینکه . . .
طوری . . . که انگار
انگار که
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس