[ترجمه فریده] با شما تماس خواهم گرفت به محض اینکه برسم
|
[ترجمه امیرمهدی صفدری] به محض رسیدن با شما تماس می گیرم.
|
[ترجمه Samira] به محض اینکه برسم باهات تماس میگیرم
|
[ترجمه Zeinab] بلافاصله که رسیدم به شما زنگ خواهم زد
|
[ترجمه گوگل] به محض اینکه رسیدم بهت زنگ میزنم [ترجمه ترگمان] به محض اینکه برسم بهت زنگ می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. As soon as you have drunk, you turn your back upon the spring.
[ترجمه گوگل]همین که مشروب خوردی به چشمه پشت می کنی [ترجمه ترگمان]به محض اینکه مست شوید به چشمه برگردید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Places are strictly limited, so you should apply as soon as possible.
[ترجمه گوگل]مکان ها به شدت محدود است، بنابراین باید در اسرع وقت اقدام کنید [ترجمه ترگمان]مکان ها به شدت محدود هستند، بنابراین باید هر چه زودتر درخواست بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her head spins dizzily as soon as she sits up.
[ترجمه ویدا] او همینکه دارز و نشست رفت، سرش گیج رفت
|
[ترجمه گوگل]به محض اینکه می نشیند سرش به حالت سرگیجه می چرخد [ترجمه ترگمان]به محض اینکه نشست، سرش گیج می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The tree began to decay as soon as it was cut down.
[ترجمه گوگل]درخت به محض قطع شدن شروع به پوسیدگی کرد [ترجمه ترگمان]به محض قطع شدن درخت، درخت شروع به خرابی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The commissioners agreed to restart talks as soon as possible.
[ترجمه گوگل]کمیسیونرها موافقت کردند که مذاکرات را در اسرع وقت از سر بگیرند [ترجمه ترگمان]اعضای کمیسیون توافق کردند که مذاکرات را هر چه زودتر ازسر بگیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As soon as we can afford it, we'll move out to the suburbs.
[ترجمه افشین گلچین] به محض اینکه بتوانیم هزینه آن را تامین کنیم ، به حومه شهر نقل مکان می کنیم.
|
[ترجمه گوگل]به محض اینکه بتوانیم آن را بپردازیم، به حومه شهر می رویم [ترجمه ترگمان]به محض این که بتوانیم پولش را بدهیم، به حومه شهر حرکت می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We're hoping for a return to normality as soon as possible.
[ترجمه گوگل]امیدواریم هر چه زودتر به حالت عادی برگردیم [ترجمه ترگمان]ما امیدواریم هر چه زودتر به زندگی عادی برگردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As soon as the bristles on your toothbrush begin to wear, throw it out.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه موهای مسواک شما شروع به سایش کرد، آن را بیرون بیندازید [ترجمه ترگمان]به محض اینکه موهای مسواک تو شروع به پوشیدن کند، آن را بیرون می اندازم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As soon as I was on board, I began to have second thoughts about leaving.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه سوار کشتی شدم، شروع به فکر کردن در مورد خروج کردم [ترجمه ترگمان]به محض اینکه سوار کشتی شدم شروع به رفتن به رفتن کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As soon as he finished reading the collect letter, he flew into a rage and tore it into pieces.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه خواندن نامه جمع آوری را تمام کرد، عصبانی شد و آن را تکه تکه کرد [ترجمه ترگمان]به محض اینکه خواندن نامه را تمام کرد، خشمگین شد و آن را تکه تکه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Our economy must be restructured as soon as possible.
[ترجمه گوگل]اقتصاد ما باید هر چه زودتر بازسازی شود [ترجمه ترگمان]اقتصاد ما باید هرچه زودتر بازسازی شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. New cars start to depreciate as soon as they are on the road.
[ترجمه گوگل]خودروهای جدید به محض اینکه در جاده قرار می گیرند شروع به استهلاک می کنند [ترجمه ترگمان]اتومبیل های جدید به محض این که در جاده قرار دارند، شروع به پائین رفتن می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He sells the wine as soon as he can brew.
[ترجمه گوگل]او به محض اینکه بتواند دم بکشد، شراب را می فروشد [ترجمه ترگمان]او هر چه زودتر شراب را می فروشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Please deliver the baggage to my hotel as soon as you have located it.
[ترجمه احمد] به محض اینکه در هتل من جاگیر شدید ، کیف ها را تحویل دهید
|
[ترجمه گوگل]لطفاً به محض اینکه چمدان را پیدا کردید به هتل من تحویل دهید [ترجمه ترگمان]لطفا وسایل را به محض اینکه در آن قرار گرفتید به هتل من تحویل دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The band struck up as soon as the Queen stepped ashore.
[ترجمه گوگل]گروه به محض اینکه ملکه پا به ساحل گذاشت، شروع به کار کرد [ترجمه ترگمان]به محض اینکه ملکه به ساحل قدم گذاشت گروه ارکستر به صدا در آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بمحض اینکه (قید)
as soon as
همینکه (حرف ربط)
as soon as
تخصصی
[ریاضیات] اگر
انگلیسی به انگلیسی
• at the moment that -, immediately when -
پیشنهاد کاربران
✍ Definition: At the earliest possible moment ⏰ ✅ Example: "I’ll let you know as soon as I hear back. "
همان آن
همان آن که. . .
به محض اینکه ـ همینکه
این دو عبارت با یکدیگر مترادف هستند as soon as ( the minute ( that و به معنی به محض اینکه
No sooner. . . . than
جز قیدی مرکب به معنای: به محض اینکه یا به محض آنکه
( همین که همینکه ) بمحض اینکه : همینکه مرا دید فرارکرد.
در اسرع وقت
به محض - بلافاصله - به محض این که - هرچه زودتر - زود تر از - همینکه در واقع برای گفتن و توصیف اتفاقی همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود . Good luck ♥️
برای شرح اتفاقی که همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود