as luck would have it


خیلی دراز، بر حسب اتفاق، اتفاقا، تصادفا

جمله های نمونه

1. As luck would have it, a doctor happened to be there when she fainted.
[ترجمه فرشته عاج] از شانس، وقتی اون غش کرد، یه دکتر اونجا بود.
|
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال، یک دکتر در آنجا بود که او غش کرد
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، دکتر هم وقتی از هوش می رفت در آنجا حضور می یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As luck would have it, my best friend is the most wonderful cook in the world.
[ترجمه گوگل]از شانس، بهترین دوست من فوق العاده ترین آشپز جهان است
[ترجمه ترگمان]اگر بخت با من یار باشد بهترین دوست من بهترین آشپز در دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As luck would have it, I was out when he called.
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال، وقتی او زنگ زد بیرون بودم
[ترجمه ترگمان]، اگه شانس داشته باشه وقتی زنگ زد بیرون بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As luck would have it, the train was late.
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال، قطار دیر آمد
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، قطار دیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As luck would have it, there was a sudden gust when the fire broke out.
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال، هنگام وقوع آتش سوزی ناگهانی طوفان رخ داد
[ترجمه ترگمان]وقتی آتش خاموش شد، ضربه ای ناگهانی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Somewhere in the Great Hall, as luck would have it, were two managing directors from Salomon Brothers.
[ترجمه گوگل]جایی در تالار بزرگ، از شانس و اقبال، دو مدیر عامل از برادران سالومون بودند
[ترجمه ترگمان]جایی در سرسرای بزرگ که بخت یاری می کرد، دو نفر از مدیران ارشد سلیمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As luck would have it, two of the female employees in the department were pregnant.
[ترجمه گوگل]از شانس، دو تن از کارمندان زن در بخش باردار بودند
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، دو نفر از کارکنان بخش حامله بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As luck would have it, Piers was dead on time.
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال پیرز به موقع مرده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی بخت یارش می شد، پیرس به موقع مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As luck would have it, it rained the next day and the game was canceled.
[ترجمه گوگل]از شانس و اقبال، روز بعد باران بارید و بازی کنسل شد
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، روز بعد باران می بارید و بازی لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, as luck would have it, I didn't have an opportunity to follow up my intention at the time.
[ترجمه گوگل]اما، از شانس و اقبال، در آن زمان فرصتی برای پیگیری قصدم نداشتم
[ترجمه ترگمان]اما وقتی بخت یاری می کرد، فرصتی برای دنبال کردن نیت من در آن زمان نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But, as luck would have it, for them anyway, no buses ran on Sunday.
[ترجمه گوگل]اما، از شانس و اقبال، برای آنها به هر حال، هیچ اتوبوسی در روز یکشنبه حرکت نمی کرد
[ترجمه ترگمان]اما اگر به هر حال شانس این کار را داشته باشد، هیچ اتوبوس در روز یکشنبه به راه خود ادامه نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As luck would have it a fellow pupil in Diana's dormitory complained that she had appendicitis.
[ترجمه گوگل]به عنوان شانس، یکی از دانش آموزان در خوابگاه دیانا شکایت کرد که او آپاندیسیت دارد
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، یک شاگرد شاگرد در خوابگاه دیانا شکایت می کرد که آپاندیسش عفونی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As luck would have it, a furious wind was blowing on the day of their arrival, by hired minibus.
[ترجمه گوگل]بخت و اقبال داشت، روز ورودشان، با مینی‌بوس اجاره‌ای، باد شدیدی می‌وزید
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، باد تندی می وزید و روز ورود آن ها را با minibus اجیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As luck would have it, there were two seats left on the last flight.
[ترجمه گوگل]از شانس، دو صندلی در آخرین پرواز باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]اگر بخت یاری می کرد، دو صندلی برای آخرین پرواز باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This particular shoe, as luck would have it, is a flip-flop.
[ترجمه گوگل]این کفش خاص، طبق شانس، یک دمپایی است
[ترجمه ترگمان]این کفش خاص، به شرطی که شانس داشته باشد، فلیپ فلاپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

عبارات رایج با luck که معنی
۱ - خوشبختانه
۲ - بدبختانه
۳ - شانسی
می دهند :
Fortunately / By Good Fortune
1. As luck would have it. . .
Sentence: I was lost, but as luck would have it, a police officer was just around the corner.
...
[مشاهده متن کامل]

Translation: من گم شده بودم، اما از بخت خوش، یک مأمور پلیس درست سر همان کوچه بود.
2. By ( a stroke of ) good luck. . .
Sentence: By a stroke of good luck, we found the last two tickets for the concert.
Translation: با یک بخت بلند، دو بلیت آخر کنسرت را پیدا کردیم.
3. With ( any ) luck. . .
Sentence: With any luck, the traffic will be light and we'll arrive early.
Translation: اگر کمی بخت با ما یار باشد، ترافیک سبک خواهد بود و زود می رسیم.
4. Thank your lucky stars
Sentence: You should thank your lucky stars that your boss didn't see you arrive late.
Translation: باید شکرگزار ستاره های بخت خود باشی که رئیس تان ندید دیر رسیدی.
Unfortunately / By Misfortune
5. As luck would have it. . .
Sentence: I was late to the meeting, and as luck would have it, the CEO was there that day.
Translation: به جلسه دیر رسیدم، و از بدبیاری، همان روز مدیرعامل آنجا بود.
( Note: This phrase is unique because its meaning is entirely determined by context. )
6. With no luck / Without any luck
Sentence: We searched for a solution all day but with no luck.
Translation: تمام روز دنبال یک راه حل گشتیم اما بدون هیچ موفقیتی.
7. If our luck is against us / If luck is against us
Sentence: If our luck is against us, it will rain during the entire outdoor wedding.
Translation: اگر بخت با ما یار نباشد، مراسم عروسی فضای باز باران خواهد آمد.
8. Hard luck / Tough luck ( often used to express sympathy or, sarcastically, a lack of it )
Sentence ( Sympathy ) : "I failed my exam. " – "Ah, hard luck, mate. "
Translation: "امتحانم را قبول نشدم. " – "اوه، بد شانسی. ”
Sentence ( Sarcastic ) : You missed the last bus? Tough luck.
Translation: آخرین اتوبوس را از دست دادی؟ بد اقبالی بود.
9. Down on one's luck
Sentence: He's been down on his luck ever since he lost his job.
Translation: از وقتی کارش را از دست داده، بدبیار بوده.
Neutral / Describing Chance
10. The luck of the draw
Sentence: Who gets which shift is just the luck of the draw.
Translation: اینکه چه کسی کدام شیفت را بگیرد فقط شانسی است. ( مربوط به بخت و اقبال است )
11. Push one's luck / Press one's luck
قبلا به بختت لدد نزن معنا شده بود که دقیق و صحیح نیست . معنى دقیق تر اینست که به شانست خیلی اتکا نکن
Sentence: You've already gotten away with being late once this week; don't push your luck.
Translation:همین این هفته یکبار با دیر آمدن توبیخ شدی؛ به شانست فشار نیار - به شانست اتکا نکن - .

✍ Definition: Happening in a way that is due to chance or fate 🍀
✅ Example: "As luck would have it, I ran into an old friend at the coffee shop. "
از شانس
بر حسب اتفاق
از شانسِ من
از قضا، از بخت ما
( هم در موارد خوب و هم در موارد بد بکار میره )
با توجه به ضمیری که همراه آن می آید به صورت زیر معنی میشود. مثال
as luck would have it we. . . یعنی از شانس ما. . .
- خوشبختانه، بدبختانه ( با توجه به متن و یا موقعیت هم در معنی منفی و هم در معنی مثبت به کار می رود. )
- از بد ماجرا، اتفاقا