• : تعریف: one who has recently attained wealth, status, or the like, often in suspect or dishonest ways; parvenu; social climber.
- The colleagues of the young genius regarded him as an arriviste.
[ترجمه حسین کتابدار] همکاران نابغه جوان، او را یک تازه به دوران رسیده در نظر می گیرند.
|
[ترجمه گوگل] همکاران نابغه جوان او را به عنوان یک آریویست می دانستند [ترجمه ترگمان] همکاران نابغه جوان او را خائن می دانستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. He is a wholly conscious arriviste, half proud and half ashamed of both his middle-class background and his upward mobility.
[ترجمه گوگل]او فردی کاملاً آگاه است که هم از پیشینه طبقه متوسط و هم از تحرک رو به بالا خود، نیمه مغرور و نیمه شرمنده است [ترجمه ترگمان]او یک arriviste کاملا آگاه، نیمی مغرور و نیمی شرمگین از زمینه طبقه متوسط و تحرک به سمت بالا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Fire was here long before arriviste plants like grasses; it pre-dated the first flowers.
[ترجمه گوگل]آتش بسیار قبل از رسیدن گیاهانی مانند علف در اینجا بود قبل از اولین گل ها بود [ترجمه ترگمان]آتش تا مدت ها قبل از گیاهان دارویی مثل علف ها اینجا بود؛ با اولین گل هایی که در آن قرار داشت قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Boasting about size may be poor form and the sign of an arriviste.
[ترجمه حسین کتابدار] لاف زدن درباره مقدار ثروت و دارایی، نامناسب و نماد یک فرد تازه به دوران رسیده است.
|
[ترجمه گوگل]لاف زدن در مورد اندازه ممکن است شکل نامناسب و نشانه یک آریویست باشد [ترجمه ترگمان]سخنان اغراق آمیز در مورد اندازه ممکن است ضعیف باشد و نشانه یک arriviste [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The present consumption behaviour of female in China is of the following characteristics: arriviste consumption after inhibition, conflicting and symbolizing consumption.
[ترجمه گوگل]رفتار مصرفی کنونی زنان در چین دارای ویژگی های زیر است: مصرف اروریستی پس از ممانعت، مصرف متضاد و نمادین [ترجمه ترگمان]رفتار مصرف کنونی ماده در چین از ویژگی های زیر است: مصرف arriviste بعد از مهار، متناقض و سمبل مصرف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had more respect for Michaelis, on whose name they all poured such withering contempt, as a little mongrel arriviste, and uneducated bounder of the worst sort.
[ترجمه گوگل]او احترام بیشتری برای مایکلیس قائل بود، که همه آنها بر نامش چنین تحقیر پژمرده ای می ریختند، به عنوان یک معتاد کوچک و از بدترین نوع مرزنشین بی سواد [ترجمه ترگمان]او نسبت به میکائلیس احترام بیشتری قائل بود، به نام او که همه آن ها این تحقیر پژمرده را مانند یک دورگه کوتوله، بی سواد و بی سواد از همه بدتر می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• upstart, person who is new to a particular position or station in society (especially one who has not earned the respect that goes along with his status); person who is always trying to climb up the social ladder
پیشنهاد کاربران
"Arriviste" refers to a person who is striving to move into a higher social class or group, often with a sense of ambition or desire for social advancement. This term is typically used in a critical or derogatory manner to describe individuals who are perceived as trying too hard to belong to a more influential or prestigious social circle ... [مشاهده متن کامل]
به شخصی اطلاق می شود که اغلب با حس جاه طلبی یا تمایل به پیشرفت اجتماعی در تلاش است تا به طبقه یا گروه اجتماعی بالاتری حرکت کند. این اصطلاح معمولاً به شیوه ای انتقادی یا تحقیرآمیز برای توصیف افرادی استفاده می شود که تصور می شود بیش از حد تلاش می کنند به یک حلقه اجتماعی با نفوذ یا معتبرتر تعلق داشته باشند. تازه به دوران رسیده، نو کیسه "Dennis is no arriviste, no poseur or commercial exploiter". "The arrivistes were feted as saviours". "You describe someone as an arriviste when you are criticizing them because they are trying very hard to belong to an influential or important social group". Synonym; parvenu /formal disapproving