arguably

/ˈɑːrɡjuːəbli//ˈɑːɡjuəbli/

به طور قابل بحث و استدلال، شاید، محتملا، به طور غیر یقین، بهطور غیر یقین deforestation is arguably one of today's most important problems از بین بردن جنگلها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: as is able to be supported by argument.

- He is arguably the best pianist alive today.
[ترجمه mary ahirazi] او منطقا بهترین پیانیست در قید حیات کنونی است. یا منطقا در بین پیانیست های در قید حیات کنونی، او بهترین است.
|
[ترجمه di darkestar] عده ای بر این باوراند که در حال حاضر، او بهترین پیانیست در قیدِ حیات است.
|
[ترجمه Hoo.af] به احتمال قوی . . .
|
[ترجمه گوگل] او بدون شک بهترین پیانیست امروزی است
[ترجمه ترگمان] مسلما امروز بهترین پیانیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. deforestation is arguably one of today's most important problems
از بین بردن جنگل ها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است.

2. The book is arguably a potential best seller.
[ترجمه di darkestar] احتمال می رود که این کتاب، از توان بالقوه ای برای پرفروش شدن برخوردار باشد.
|
[ترجمه گوگل]این کتاب بدون شک یک پرفروش بالقوه است
[ترجمه ترگمان]این کتاب احتمالا بهترین فروشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are arguably the most important band since The Rolling Stones.
[ترجمه گوگل]آنها بدون شک مهمترین گروه از زمان رولینگ استونز هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مسلما مهم ترین گروه از زمان رولینگ استون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is arguably the world's best football player.
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین بازیکن فوتبال جهان است
[ترجمه ترگمان]او مسلما بهترین بازیکن فوتبال جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is arguably the best actor of his generation.
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین بازیگر نسل خود است
[ترجمه ترگمان]او مسلما بهترین بازیگر نسل خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Arguably, the monarchy worked well for many centuries.
[ترجمه گوگل]مسلماً، سلطنت برای قرن ها به خوبی کار می کرد
[ترجمه ترگمان]مسلما، سلطنت برای قرن های متمادی به خوبی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Arguably, the drug should not have been made available before it had been thoroughly tested.
[ترجمه گوگل]مسلماً دارو قبل از آزمایش کامل نباید در دسترس قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]مسلما، مواد مخدر نباید قبل از این که به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفته باشد، موجود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. John sings very well though Peter is arguably the better actor.
[ترجمه گوگل]جان خیلی خوب می خواند، اگرچه پیتر مسلماً بازیگر بهتری است
[ترجمه ترگمان]جان خیلی خوب آواز می خواند هر چند که پیتر بهترین هنرپیشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The recording is arguably a little close but otherwise fine.
[ترجمه گوگل]ضبط احتمالاً کمی نزدیک است اما در غیر این صورت خوب است
[ترجمه ترگمان]ضبط به طور تقریبی کمی نزدیک تر است، اما در غیر این صورت خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And the ending is slightly unsatisfactory, arguably deficient in the final twist or flourish.
[ترجمه گوگل]و پایان کمی رضایت بخش است، مسلماً در پیچ و تاب یا شکوفایی نهایی کم است
[ترجمه ترگمان]و این پایان کمی رضایت بخش است، مسلما در تغییر نهایی و یا شکوفایی شما کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the boundaries between biology and technology are arguably dissolving, so the relationships between humans become unstable.
[ترجمه گوگل]همانطور که مرزهای بین زیست شناسی و فناوری به طور قابل بحث در حال از بین رفتن است، روابط بین انسان ها ناپایدار می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که مرزه ای بین بیولوژی و تکنولوژی در حال انحلال هستند، بنابراین روابط بین انسان ها ناپایدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is arguably the third most powerful political figure in the state, after Gov.
[ترجمه گوگل]او احتمالاً سومین شخصیت سیاسی قدرتمند در ایالت است، پس از فرماندار
[ترجمه ترگمان]او احتمالا سومین شخصیت سیاسی قدرتمند در دولت پس از دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although arguably the most constructive approach, this is usually the one which creates the greatest controversy.
[ترجمه گوگل]اگرچه می توان گفت سازنده ترین رویکرد است، اما معمولاً این رویکردی است که بیشترین اختلاف را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه احتمالا قوی ترین رویکرد است، اما این معمولا همان چیزی است که بیش ترین جنجال را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arguably, the Club has set the standards for other to follow - and very healthy it looks on them too.
[ترجمه گوگل]مسلماً، باشگاه استانداردهایی را برای دیگران تعیین کرده است که باید از آنها پیروی کنند - و بسیار سالم به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]مسلما، کلوب استانداردهای دیگری را برای پیروی از آن ها تعیین کرده است - و بسیار سالم به آن ها نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• debatably, disputably

پیشنهاد کاربران

مسلما، یقینا
احتمالا. به احتمال قوی. به ظن قوی
مثال:
This is arguably a sophisticated psychological view
این به احتمال قوی یک دیدگاه روان شناختی پیچیده است.
بحث انگیز
به زعم برخی، بنا به نظر شماری از افراد، برخی بر این باورند که
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : argue
✅️ اسم ( noun ) : argument / argumentation
✅️ صفت ( adjective ) : arguable / argumentative
✅️ قید ( adverb ) : arguably / argumentatively
مسلما
بی چون و چرا
حاضرم بحثت کنم در حقانیتش که
حاضرم اثبات کنم که
حاضرم شرط ببتدم که
Senna was arguably the greatest racing driver of all time
سنا بی چون و چرا بهترین راننده مسابقه در تمام دوره ها بود.
...
[مشاهده متن کامل]

Sausages are arguably the most popular food in the country.
سوسیس بی چون و چرا محبوبترین غذای این کشور است
Arguably, this is one of the greatest animations of all time.
حاضرم اثبات کنم که این بهترین انیمیشن تمام دوران است

تحقیقا
بنا بر دلایلی
توضیح اینکه
گفتنی است
دوستان با توجه به متن، معنای متفاوتی داره، اما بهتره که از به طور کمتر استفاده کرد
یقیناً
به جرأت میشه گفت
می توان گفت که
می توان استدلال آورد که
بطور اختلاف انگیزی
مبتنی بر ادله و شواهدی که نظر ما را پشتیبانی می کند
یعنی نظری که داریم ابراز می کنیم، بی اساس نیست و پشتش استدلال وجود داره که میشه درباره اون استدلال ها هم بعدا حرف زد!
بطورِ بحث برانگیز، بطورِ جدل آمیز و. . . .
بگونه ای که دربابِ درستیِ یک مسئله، اختلاف نظر وجود داشته باشد.
Arguably, the monarchy worked well for many centuries
به اعتقاد خودم، بنا به دلایلی
( در مواقعی که عقیده خود را می گوییم و برای آن دلایلی داریم ولی نمی خواهیم دلایل خود را ذکر کنیم )
بنا به دلایلی، بعلت دلایلی، بخاطر دلایلی، از روی دلایلی
( در مواقعی که عقیده خود را می گوییم و برای آن دلایلی داریم ولی نمی خواهیم دلایل خود را ذکر کنیم )
تعریف : برهان و دلیلی که در بحث و مجادله می تواند برای اثبات سخن به کار آید
محققا، مسلما
شاید بتوان گفت . . .
به احتمال قوی - به احتمال زیاد
زمانی کاربرد داره که دریک مورد میخواید نظرتونو بگید و اعتقاد دارید دلایل خوبی وجود داره مبنی بر اینکه اون مورد درسته
شاید ، محتملا ، احتمالن ، بطور غیر یقین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس