• : تعریف: (often pl.) a collection of records or information pertaining to an institution, organization, or historical figure.
- We looked in the archive for any turn-of-the century photographs of the library.
[ترجمه گوگل] ما در آرشیو برای عکس‌های مربوط به قرن گذشته از کتابخانه جستجو کردیم [ترجمه ترگمان] ما در بایگانی برای هر نوع عکاسی از قرن حاضر در کتابخانه به آن نگاه کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: archives, archiving, archived
• : تعریف: to put or store in an archive.
- All the records have been archived and can be accessed easily.
[ترجمه گوگل] تمامی سوابق بایگانی شده اند و به راحتی قابل دسترسی هستند [ترجمه ترگمان] همه سوابق ضبط شده و میتونه به راحتی دسترسی پیدا کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I've been studying village records in the local archive.
[ترجمه گوگل]من سوابق روستا را در آرشیو محلی مطالعه کرده ام [ترجمه ترگمان]من در حال مطالعه اسناد روستا در آرشیو محلی بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The archive offers a central facility for cataloguing and indexing data.
[ترجمه گوگل]آرشیو یک مرکز مرکزی برای فهرست نویسی و نمایه سازی داده ها ارائه می دهد [ترجمه ترگمان]این آرشیو، یک مرکز مرکزی برای فهرست نویسی و آمار نمایه سازی را ارائه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This software helps firms archive and retrieve emails.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار به شرکت ها کمک می کند تا ایمیل ها را بایگانی و بازیابی کنند [ترجمه ترگمان]این نرم افزار به شرکت در بایگانی و بازیابی ایمیل ها کمک می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The archive is a goldmine for historians.
[ترجمه چکامه] این آرشیو برای تاریخ نگاران مثل معدن طلا است
|
[ترجمه گوگل]این آرشیو معدن طلایی برای مورخان است [ترجمه ترگمان]این آرشیو a برای تاریخ نویسان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This vast archive has been indexed and made accessible to researchers.
[ترجمه گوگل]این آرشیو وسیع نمایه شده و در دسترس محققان قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]این آرشیو گسترده شاخص گذاری شده و در دسترس محققان قرار گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My personal favourites were the archive films.
[ترجمه گوگل]مورد علاقه شخصی من فیلم های آرشیو بود [ترجمه ترگمان]افراد مورد علاقه من، فیلم های آرشیو بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It includes parallel index builds, archive and restore tables, a graphical interface for tape management routines and fault-tolerant back-up functions.
[ترجمه گوگل]این شامل ساخت های فهرست موازی، بایگانی و بازیابی جداول، یک رابط گرافیکی برای روال های مدیریت نوار و توابع پشتیبان گیری مقاوم در برابر خطا است [ترجمه ترگمان]این شامل ساخت، آرشیو کردن و بازیابی جداول، یک رابط گرافیکی برای روال های مدیریت نوار و توابع بازگشتی تحمل نقص می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Archive may, in addition, collect a royalty fee for the data owner.
[ترجمه گوگل]بایگانی ممکن است علاوه بر این، حق امتیازی را برای صاحب داده جمع آوری کند [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بایگانی می تواند هزینه royalty را برای صاحب داده ها جمع آوری کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Most providers provide archive and digest service for the customer mailing list.
[ترجمه گوگل]اکثر ارائه دهندگان خدمات آرشیو و خلاصه را برای لیست پستی مشتری ارائه می دهند [ترجمه ترگمان]اکثر ارائهکنندگان خدمات آرشیو و digest برای فهرست پستی مشتری ارایه می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The involvement of the Archive in a venture of this kind has represented a new departure in the dissemination of its holdings.
[ترجمه گوگل]مشارکت آرشیو در چنین سرمایه‌گذاری نشان دهنده حرکت جدیدی در انتشار دارایی‌های آن است [ترجمه ترگمان]دخالت بایگانی در یک سرمایه گذاری از این نوع، بیانگر یک حرکت جدید در انتشار دارایی های آن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Despite these caveats archive film is extremely useful.
[ترجمه گوگل]با وجود این هشدارها، فیلم آرشیو بسیار مفید است [ترجمه ترگمان]با وجود این که این فیلم جدید به شدت مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Major record companies archive their own stock only.
[ترجمه گوگل]شرکت های بزرگ رکورد فقط سهام خود را بایگانی می کنند [ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ فقط سهام خود را بایگانی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Also television documentaries are making increasing use of archive film from the stores of national and regional film archives.
[ترجمه گوگل]همچنین مستندهای تلویزیونی از آرشیوهای موجود در فروشگاه های آرشیو فیلم ملی و منطقه ای استفاده روزافزونی می کنند [ترجمه ترگمان]همچنین فیلم های مستند در حال افزایش استفاده از فیلم آرشیو از فروشگاه های آرشیو ملی و منطقه ای هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Much early archive film is silent film.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فیلم‌های آرشیو اولیه، فیلم صامت هستند [ترجمه ترگمان]بخش بسیار زود این فیلم یک فیلم صامت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بایگانی (اسم)
record, archive, archives, filing
ضبط اسناد و اوراق بایگانی (اسم)
archive
تخصصی
[کامپیوتر] بایگانی - سیستم بایگانی که برای نگهداری طولانی مدت اطلاعات طراحی شده است . نگاه کنید به آرشیو استوراگ . فایلی که حاوی محتویات فشرده شده سایر فایلها است فایلهای اصلی را می توان از طریق این فایل فشرده دوباره سازی کرد. نگاه کنید. در داس و سیستمهای عامل نظیر آن هر فایل بیت آرشیوی دارد که مشخص می کند از این فایل پشتیبان گیری بک آپ شده است یا خیر فرمان اتریب می تواند این بیتها را بررسی نموده یا تغییر دهد . بیت آرشیو موجب می شود تا فقط فایلهایی پشتیبان گیر شوند که قبلا" فایل پشتیبان از آنها تهیه نشده است . - بایگانی، بایگانی کردن .
انگلیسی به انگلیسی
• repository, place for document storage; file containing several separate compressed files (computers); storage medium on which back-up files are stored (computers) place in an archive; store in a safe place archives are collections of documents and records that contain information about the history of an organization or group of people.
پیشنهاد کاربران
1. بایگانی. آرشیو 2. اسناد. اوراق. سوابق مثال: the archive contains much unpublished material بایگانی و آرشیو شامل چیزهای منتشر نشده زیادی است.
☑️ بایگانی
بایگانی ( Bāygāni )
بایگانی
مجموعه ی بایگانی شده
بایگانی، ارکینه =arkine= به معنی نوشته وسندی که در ارک نگهداری می شود
بایگانیدَن.
آرشیو ( لفظ فرانسه ) _ بایگانی؛ مجموعه ای از فایلها و اطلاعات و داده ها که طبق نظمی خاص وهدفمند درمحل مخصوص ومشخص نگهداری میشوند
