anthropogenic


وابسته به پیدایش و تکامل انسان، مربوط به پیدایش و تکامل انسان، مربوط به برخورد وتماس بشر با طبیعت

جمله های نمونه

1. Global anthropogenic emission of oxides of nitrogen for 1980 were estimated at 75 million tonnes.
[ترجمه گوگل]انتشار انسانی اکسیدهای نیتروژن جهانی برای سال 1980 حدود 75 میلیون تن برآورد شد
[ترجمه ترگمان]میزان انتشار انسانی اکسیده ای نیتروژن در سال ۱۹۸۰ به میزان ۷۵ میلیون تن برآورد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although anthropogenic emissions of sulphur dioxide account for only half of the total global emission, they tend to be very concentrated.
[ترجمه گوگل]اگرچه انتشارات انسانی دی اکسید گوگرد تنها نیمی از کل انتشار جهانی را به خود اختصاص می دهد، اما معمولاً بسیار متمرکز هستند
[ترجمه ترگمان]اگرچه انتشار دی اکسید کربن دی اکسید سولفور برای نیمی از کل انتشار گازهای گلخانه ای در سراسر جهان وجود دارد، آن ها تمایل دارند که بسیار متمرکز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Global anthropogenic sulphur dioxide emission reached 75-100 million tonnes a year in 1980.
[ترجمه گوگل]انتشار جهانی دی اکسید گوگرد انسانی در سال 1980 به 75 تا 100 میلیون تن در سال رسید
[ترجمه ترگمان]انتشار دی اکسید کربن دی اکسید کربن جهانی در سال ۱۹۸۰ به ۷۵ - ۱۰۰ میلیون تن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most cities are anthropogenic sources of heat and pollution.
[ترجمه گوگل]بیشتر شهرها منابع انسانی گرما و آلودگی هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر شهرها، منابع انسانی گرما و آلودگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Outgassing is one of the "dangerous anthropogenic warming" effects that the Copenhagen summit is trying to head off.
[ترجمه گوگل]خروج گاز یکی از اثرات "گرمایش انسانی خطرناک" است که اجلاس کپنهاگ سعی دارد از آن جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]outgassing یکی از اثرات خطرناک گرم شدن هوای کره زمین است که اجلاس کپنهاگ در تلاش برای انجام آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some politicians, wrongly, think the scientific case for anthropogenic global warming is too shaky.
[ترجمه گوگل]برخی از سیاستمداران، به اشتباه، فکر می کنند که پرونده علمی برای گرمایش جهانی انسان زا بسیار متزلزل است
[ترجمه ترگمان]برخی از سیاستمداران به اشتباه فکر می کنند که مورد علمی گرم شدن جهانی هوای کره زمین بسیار متزلزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The important anthropogenic factors of resulting in land sandy desertification are the misplay of management, the high-speed increasing of population, and the over misuse of land resource.
[ترجمه گوگل]عوامل انسانی مهمی که منجر به بیابان زایی شنی زمین می شود، مدیریت نادرست، افزایش سریع جمعیت و استفاده بیش از حد از منابع زمین است
[ترجمه ترگمان]عوامل مهم انسانی ناشی از بیابان زایی زمینی، the مدیریت، افزایش سرعت جمعیت، و سو استفاده از منابع ارضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The major sources of anthropogenic emissions of NO2 are combustion processes (heating, power generation, and engines in vehicles and ships).
[ترجمه گوگل]منابع اصلی انتشارات انسانی NO2 فرآیندهای احتراق (گرمایش، تولید برق و موتورها در وسایل نقلیه و کشتی‌ها) است
[ترجمه ترگمان]منابع اصلی انتشار گاز دی اکسید نیتروژن فرآیندهای احتراق (گرمایش، تولید برق، و موتورها در وسایل نقلیه و کشتی ها هستند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Further to the anthropogenic activity, the climate warms up and the ocean level increases.
[ترجمه گوگل]علاوه بر فعالیت های انسانی، آب و هوا گرم می شود و سطح اقیانوس ها افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر فعالیت انسانی، آب و هوا گرم می شود و سطح اقیانوس افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The main anthropogenic source of SO2 is the burning of sulfur-containing fossil fuels for domestic heating, power generation and motor vehicles.
[ترجمه گوگل]منبع اصلی انسانی SO2 سوزاندن سوخت های فسیلی حاوی گوگرد برای گرمایش خانگی، تولید برق و وسایل نقلیه موتوری است
[ترجمه ترگمان]منبع اصلی و انسانی SO۲، سوزاندن سوخت های فسیلی حاوی سوخت های فسیلی برای گرمایش داخلی، تولید برق و وسایل نقلیه موتوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anthropogenic disturbance brought on counter response to the geological systems in mining environment.
[ترجمه گوگل]اختلالات انسانی پاسخ متقابلی به سیستم‌های زمین‌شناسی در محیط معدن ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]اختلال Anthropogenic منجر به واکنش متقابل به سیستم های زمین شناسی در محیط معدن کاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Relative Importance of Solar and Anthropogenic Forcing of Climate Change between the Maunder Minimum and the Present.
[ترجمه گوگل]اهمیت نسبی نیروی خورشیدی و انسانی تغییر اقلیم بین حداقل ماندر و حال
[ترجمه ترگمان]اهمیت نسبی انرژی خورشیدی و Anthropogenic تغییر آب و هوا بین حداقل و حال حاضر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The European: Why are the anthropogenic risks suddenly increasing?
[ترجمه گوگل]اروپایی: چرا خطرات انسانی به طور ناگهانی افزایش می یابد؟
[ترجمه ترگمان]اروپا: چرا خطرات انسانی ناگهان افزایش می یابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Increasing concentrations of anthropogenic chemicals may just be one additional factor, " he added.
[ترجمه گوگل]افزایش غلظت مواد شیمیایی انسان زا ممکن است فقط یک عامل اضافی باشد
[ترجمه ترگمان]افزایش غلظت های مواد شیمیایی انسانی ممکن است تنها یک عامل اضافی باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خاک شناسی] انسان پدیدی

انگلیسی به انگلیسی

• relating to the genesis of the human race and its development

پیشنهاد کاربران

( تخصصی: حسابداری ) تولید شده توسط انسان
ساخته دست بشر
human - induced
انسان ساخت، با منشا انسانی
انسان ساز، بشر ساز، دخالت های بشری /انسانی
anthropogenic ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: انسان زاد
تعریف: ویژگی آنچه انسان آن را ساخته یا در نتیجۀ فعالیت او پدید آمده باشد
منبع انسانی= anthropogenic source
مداخله بشری

بپرس