ant

/ˈænt//ænt/

معنی: مورچه، مور
معانی دیگر: (جانورشناسی) مورچه، مور (از تیره ی formicidae و از حشرات غشا بال: hymenopteran)، پیشوند (قبل از حرف با صدا می آید): معادل antacid] anti-]، مخفف:، آنتن، جنوبگان (قطب جنوب)، n : مورچه
ant _
پسوند:، (صفت ساز): دارای، نشان دهنده، ـ کننده [defiant]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: causing or performing (such) an action.

- deodorant
[ترجمه گوگل] دئودورانت
[ترجمه ترگمان] خوشبو کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- defiant
[ترجمه گوگل] متعصب
[ترجمه ترگمان] بی اعتنا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: being in (such) a condition.

- important
[ترجمه tinabailari] مهم ، با اهمیت
|
[ترجمه طاها نیکوئی] مهم
|
[ترجمه گوگل] مهم
[ترجمه ترگمان] مهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: one that causes or performs (such) an action.

- irritant
[ترجمه گوگل] تحریک کننده
[ترجمه ترگمان] آزار دهنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- informant
[ترجمه گوگل] خبرچین
[ترجمه ترگمان] خبرچین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: one that is subject to (such) an action.

- ingestant
[ترجمه گوگل] خوراکی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: antlike (adj.)
• : تعریف: any of certain ground-dwelling insects that live in colonies of complex organization.

جمله های نمونه

1. the ant is a social insect
مور یک حشره ی گروه زی است.

2. the ant people
گروه مورچگان

3. for years he has been observing ant colonies
سال ها است که درباره ی دسته های مورچه پژوهش می کند.

4. None preaches better than the ant, and she says nothing.
[ترجمه Felora] هیچ کس بهتر از مورچه سخن نمی گوید و هیچ چیزی نمی گوید
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس بهتر از مورچه موعظه نمی کند و او چیزی نمی گوید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس بهتر از مورچه موعظه نمی کند، و او چیزی نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ant is a social insect.
[ترجمه Felora] مورچه یک حشره اجتماعی است
|
[ترجمه گوگل]مورچه یک حشره اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]مورچه یک حشره اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ant is the most industrious animal; however, it is the most taciturn one.
[ترجمه گوگل]مورچه کوشاترین حیوان است با این حال، این کم حرف ترین است
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان است، با این حال، این the فرد taciturn است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ant is the most industrious animal, but it most be scanty of words.
[ترجمه گوگل]مورچه سخت‌کوش‌ترین حیوان است، اما کلام آن کم است
[ترجمه ترگمان]مورچه the حیوان is است، اما از کلمات خیلی کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One ant - hole may cause the collapse of a thousand - li dyke.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ مورچه ممکن است باعث فروپاشی دایک هزار لیوان شود
[ترجمه ترگمان]یک سوراخ مورچه ممکن است باعث سقوط هزاران li شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did Laboulbeniales first arrive in ant colonies on the backs of invading commensals and parasites?
[ترجمه گوگل]آیا Laboulbeniales برای اولین بار به کلنی مورچه ها بر روی پشت کومنسال ها و انگل های مهاجم وارد شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا Laboulbeniales برای اولین بار در کلونی های مورچه روی پشت of مهاجم و parasites وارد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are stories about the ant and a black widow spider.
[ترجمه گوگل]داستان هایی در مورد مورچه و یک عنکبوت بیوه سیاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد مورچه و یک عنکبوت سیاه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When an ant comes near it, the mite will strum vigorously with its long front legs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مورچه به آن نزدیک می شود، کنه با پاهای جلویی بلند خود به شدت کوبیده می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک مورچه به آن نزدیک می شود، این mite با پاهای بلند خود به شدت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ant: Anything - potato sacks, vacuum cleaner bags, crisp packets . . . Louise: That's stupid.
[ترجمه گوگل]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جاروبرقی، بسته های ترد لوئیز: این احمقانه است
[ترجمه ترگمان]مورچه: هر چیزی - کیسه های سیب زمینی، کیسه های جارو برقی، بسته های crisp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This size limitation means that harvester ant assemblages are not good indicators of the local mammalian fauna.
[ترجمه گوگل]این محدودیت اندازه به این معنی است که مجموعه های مورچه های برداشت کننده شاخص های خوبی از جانوران محلی پستانداران نیستند
[ترجمه ترگمان]این محدودیت اندازه به این معنا است که assemblages های مورچه harvester، شاخص های خوبی از حیوانات پستانداران محلی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ant: The hardware shop round the corner, it was dead cheap.
[ترجمه گوگل]مورچه: مغازه سخت‌افزاری آن طرف، ارزان بود
[ترجمه ترگمان]مورچه، مغازه ابزار فروشی، ارزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He will speak on slavery in ant colonies.
[ترجمه گوگل]او در مورد برده داری در مستعمرات مورچه ها صحبت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او درباره برده داری در کلونی مورچه ها صحبت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مورچه (اسم)
ant, formica, emmet, archie, pismire

مور (اسم)
ant

انگلیسی به انگلیسی

• small insect which lives in large communities
ants are small crawling insects that live in large groups.

پیشنهاد کاربران

The suffix **" - ant"** in English is used to form **adjectives** and **nouns**. Here's a breakdown of its meanings and uses:
### **Meaning in English:**
1. **As an adjective - forming suffix**:
...
[مشاهده متن کامل]

- It creates adjectives that describe a person or thing that **has a particular quality** or **performs a certain action**.
- **Example**: **"Valiant"** ( showing courage ) , **"important"** ( having importance ) , **"dominant"** ( having control or power ) .

2. **As a noun - forming suffix**:
- It can also form nouns that refer to **a person** who performs an action or has a characteristic.
- **Example**: **"Participant"** ( a person who participates ) , **"servant"** ( a person who serves ) .
### **Translation in Farsi ( Persian ) :**
1. **برای ساخت صفت ها** ( *barāye sakhte safat - hā* ) :
- به معنی داشتن ویژگی خاص یا انجام عمل خاص است.

2. **برای ساخت اسم ها** ( *barāye sakhte esm - hā* ) :
- به معنی فردی است که عمل خاصی را انجام می دهد یا ویژگی خاصی دارد.
### **Examples in English and Farsi:**
1. **Adjectives:**
- **Valiant** → **شجاع** ( *shoja'* )
- **Important** → **مهم** ( *mohem* )
- **Dominant** → **مسلط** ( *mosallat* )
2. **Nouns:**
- **Participant** → **شرکت کننده** ( *sherkat - konande* )
- **Servant** → **خدمت گذار** ( *khadmat - guzar* )

### **Summary:**
- The suffix **" - ant"** in English is used to form adjectives that describe a quality or action ( like **valiant**, **important**, **dominant** ) , and also nouns that refer to people who perform an action ( like **participant**, **servant** ) .
chatgpt

مورچه ( حشره ای کوچک و اجتماعی با بدنی بندبند ) اسم
Example: Ants are known for their hard work and organization.
ant ( n ) ( �nt )
ANT
اون Aunt که معنی خاله و عمه میده نه ant
نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

Acute Tubular necrosis
نکروز حاد توبولی
مورچه 🐜🐜
چیز خرد و کوچک
به جمله مورد نظر بستگی دارد برخی اوقات معنی مورچه و یا برخی اوقات هم معنی عمه یا خاله می دهد.
example= ant is a kind of animal. معنی مورچه
example=I love my ant. معنی عمه یا خاله
مورچه
🐜🐜 مورچه
هم به معنی مورچه است و هم به معنی
متضاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس