صفت ( adjective )
• (1) تعریف: extremely old; existing for many years.
• مترادف: age-old, antique, old
• متضاد: brand-new, new
• مشابه: aged, immemorial, old-time, superannuated
• مترادف: age-old, antique, old
• متضاد: brand-new, new
• مشابه: aged, immemorial, old-time, superannuated
- We saw the ancient ruins of the old city.
[ترجمه علی افراسی] ما قدیمی ترین خرابه شهر قدیمی را دیدار کردیم|
[ترجمه شان] ما از خرابه های باستانی شهر کهن ، دیدن کردیم.|
[ترجمه الهه مختار آبادی] ما از آثار باستانی شهر قدیمی دیدار کردیم|
[ترجمه گوگل] خرابه های باستانی شهر قدیمی را دیدیم[ترجمه ترگمان] ویرانه های باستانی شهر قدیمی را دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: of or referring to times in the distant past.
• مترادف: archaic, early
• متضاد: contemporary, modern
• مشابه: antique, bygone, classical, immemorial, prehistoric
• مترادف: archaic, early
• متضاد: contemporary, modern
• مشابه: antique, bygone, classical, immemorial, prehistoric
- The class is studying the rulers of ancient Egypt.
[ترجمه ...] کلاس در حال مطالعه ی حاکمان باستان مصر است.|
[ترجمه کیارش] کلاس داره روی حاکمان مصر باستان مطالعه میکنه|
[ترجمه گوگل] کلاس در حال مطالعه حاکمان مصر باستان است[ترجمه ترگمان] کلاس در حال مطالعه حاکمان مصر باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: ancientness (n.)
مشتقات: ancientness (n.)
• (1) تعریف: (often pl.) one who lived in ancient times, esp. a writer of the classic civilizations.
• مشابه: patriarch
• مشابه: patriarch
- The writings of the ancients are still of interest.
[ترجمه M] نوشته های باستانی هنوز هم مورد توجه هستند.|
[ترجمه ...] نوشته های باستانی هنوز هم جالب هستند.|
[ترجمه میرزایی] نوشته های باستانیان / پیشینیان هنوز هم جالب هستند .|
[ترجمه گوگل] نوشته های پیشینیان هنوز مورد توجه است[ترجمه ترگمان] نوشته های عهد باستان هنوز مورد توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a very old person.
• مترادف: antediluvian
• مشابه: elder, Methuselah, old-timer, oldster, patriarch
• مترادف: antediluvian
• مشابه: elder, Methuselah, old-timer, oldster, patriarch
- We ancients would prefer to stay home in this weather.
[ترجمه هلیا خلیلی] ما قبلا ترجیح میدادیم که در این هوا در خانه بمانیم|
[ترجمه الهام] ماقدیمی ها ترجیح میدیم که ت. این هوا خونه بمونیم|
[ترجمه گوگل] ما قدیمی ها ترجیح می دهیم در این هوا در خانه بمانیم[ترجمه ترگمان] ما می دانستیم که ترجیح می دهیم در این هوا بمانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید