اسم ( noun )
حالات: analogies
حالات: analogies
• (1) تعریف: similarity or correspondence between two otherwise dissimilar things.
• مترادف: affinity, correspondence, resemblance, similarity
• متضاد: dissimilarity
• مشابه: affinity, correspondence, resemblance, similarity
• مترادف: affinity, correspondence, resemblance, similarity
• متضاد: dissimilarity
• مشابه: affinity, correspondence, resemblance, similarity
- There is an analogy between winter and death.
[ترجمه گوگل] بین زمستان و مرگ قیاس وجود دارد
[ترجمه ترگمان] بین زمستان و مرگ یک قیاس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بین زمستان و مرگ یک قیاس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the likening of one thing to another based on similarity of features.
• مترادف: comparison
• مترادف: comparison
- The teacher drew an analogy between a beehive and a busy factory.
[ترجمه محمدحسین] معلم بین کندوی عسل و کارخانه شلوغ وجه تشابه قائل شد.|
[ترجمه درست] معلم شباهت میان کندوی عسل و یک کارخانه ی شلوغ را به تصویر کشید.|
[ترجمه گوگل] معلم قیاسی بین کندوی عسل و کارخانه شلوغ کشید[ترجمه ترگمان] معلم قیاسی بین کندوی عسلی و یک کارخانه شلوغ کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a statement of logic wherein one set of paired items has the same relationship between its two members as two items of another set.
- "Finger is to hand as toe is to foot" is an example of a simple analogy.
[ترجمه حامی] "انگشت دست به دست مانند انگشت پا به پا است " مثالی از یک نمونه قیاس است|
[ترجمه سید عباس حسینی] " نسبت انگشت دست به دست مانند نسبت انگشت پا به پا است. " مثالی از یک نمونه قیاس تشبیهی ساده است.|
[ترجمه گوگل] «انگشت به دست و انگشت پا به پا است» نمونه ای از تشبیه ساده است[ترجمه ترگمان] \"انگشت دست به دست است\" یک مثال از یک قیاس ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: in biology, a similarity in form or function of organs or parts that are of different evolutionary origin.
• مشابه: comparison, correspondence, homology, resemblance
• مشابه: comparison, correspondence, homology, resemblance
• (5) تعریف: the process by which linguistic forms change according to existing patterns, esp. by means of comparison.
• مشابه: comparison, correspondence, resemblance
• مشابه: comparison, correspondence, resemblance