2. The statue has a gentleness, an ambience, a wistful elegance.
[ترجمه گوگل]مجسمه دارای لطافت، محیط، ظرافت غم انگیز است [ترجمه ترگمان]مجسمه نرمی، an، شکوه و شکوه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The restaurant has a pleasant ambience.
[ترجمه گوگل]رستوران فضای دلپذیری دارد [ترجمه ترگمان]رستوران یک محیط مطبوع و مطبوع دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The overall ambience of the room is cosy.
[ترجمه گوگل]فضای کلی اتاق دنج است [ترجمه ترگمان]محیط کلی اتاق راحت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This restaurant has a pleasant ambience.
[ترجمه اولیس کوچولو] این رستوران یک محیط مطبوع و خوشایندی دارد.
|
[ترجمه گوگل]این رستوران فضای دلپذیری دارد [ترجمه ترگمان]این رستوران یک محیط مطبوع و مطبوع دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Despite being a busy city, Dublin has the ambience of a country town.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه دوبلین شهری شلوغ است، فضای یک شهر روستایی را دارد [ترجمه ترگمان]با وجود اینکه یک شهر شلوغ است، دابلین محیط یک شهر روستایی را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The little beach hotel has a pleasant ambience.
[ترجمه گوگل]هتل ساحلی کوچک فضای دلپذیری دارد [ترجمه ترگمان]هتل کوچک ساحل محیط خوبی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We've tried to create the ambience of a French bistro.
[ترجمه گوگل]ما سعی کرده ایم فضای یک رستوران فرانسوی را ایجاد کنیم [ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم محیط یک رستوران زیرزمینی فرانسوی را بسازیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is tragic, therefore, if the cultural ambience provides too easily for perversion.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر فضای فرهنگی به راحتی امکان انحراف را فراهم کند، غم انگیز است [ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر محیط فرهنگی برای انحراف بیش از حد آسان فراهم کند، غم انگیز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A waitress bustles, the ambience hustles.
[ترجمه گوگل]یک پیشخدمت شلوغ است، محیط شلوغ است [ترجمه ترگمان]بعد از آن، کمی آن طرف تر، یک مستخدمه دیگر که در آن نزدیکی است، به سختی تلاش می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Winnetka has that small-town ambience of tree-lined streets and a one-street shopping district that you can't find in suburbia.
[ترجمه گوگل]Winnetka دارای فضای شهری کوچک با خیابانهای درختکاریشده و یک منطقه خرید در یک خیابان است که نمیتوانید در حومه شهر پیدا کنید [ترجمه ترگمان]Winnetka محیط کوچک شهر را در خیابان های پر از درخت و یک منطقه خرید خیابانی دارد که شما نمی توانید آن را در suburbia پیدا کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ambience was mechanical, the chips like cardboard and the bread poor.
[ترجمه گوگل]محیط مکانیکی بود، چیپس مانند مقوا و نان ضعیف بود [ترجمه ترگمان]محیط، مکانیکی، the مثل مقوا و نان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Two unsightly slush machines mar the ambience, and tacky little bowls of pretzels are strewn throughout.
[ترجمه گوگل]دو دستگاه لجن نامناسب محیط را مخدوش می کنند و کاسه های کوچک چوب شور در سراسر آن پخش شده اند [ترجمه ترگمان]دو دستگاه پرس و جو ناخوشایند محیط را از بین می برند، و کاسه کوچکی از چوب شور روی هم ریخته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The restaurant's ambience makes you feel you're sitting down to dinner in the dining room of an old friend.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] فضای رستوران همان احساسی را دارد که سر میز شام اتاق غذاخوری یک دوست قدیمی داری.
|
[ترجمه گوگل]فضای رستوران باعث می شود احساس کنید در اتاق غذاخوری یکی از دوستان قدیمی خود برای شام نشسته اید [ترجمه ترگمان]حال و هوای رستوران باعث می شود احساس کنی که در اتاق غذاخوری یک دوست قدیمی، سر میز شام نشسته باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When the electronic ambience washed in, the saxophone and drums twittered anxiously.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فضای الکترونیکی در حال شسته شدن بود، ساکسیفون و طبل ها با نگرانی توییتر می زدند [ترجمه ترگمان]وقتی محیط الکترونیکی شسته شد، saxophone و طبل ها با اضطراب به گوش می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• setting, mood; atmosphere the ambience of a place is its character and atmosphere; a literary word.
پیشنهاد کاربران
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم amb 📌 این ریشه، معادل "both" یا "around" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "both" یا "around" مربوط هستند. ... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال: 🔘 ambiguous: unclear or confusing because something can be understood in "both" or multiple ways 🔘 ambient: referring to the surroundings, environment, or atmosphere "around" you 🔘 ambit: the boundary or limit of a specific area, defining the space "around" something 🔘 ambition: a strong desire to achieve success, striving "towards" something 🔘 ambassador: a diplomat who represents their country "around" the world, particularly in foreign countries 🔘 ambassadress: a female ambassador who represents her country "around" the world 🔘 ambiance: the atmosphere or mood "around" a particular setting or place 🔘 ambience: similar to ambiance, it refers to the atmosphere or surrounding influence 🔘 ambiguity: the quality of having multiple possible meanings or interpretations 🔘 ambitious: having a strong desire for success, aiming "towards" achievement 🔘 ambitiously: acting with a strong desire to succeed or achieve something 🔘 unambiguous: clear and having one distinct meaning 🔘 unambitious: lacking a strong desire for success or achievement