1. the allocation of money for building schools
تخصیص پول برای ساختن مدرسه
2. cost allocation
سرشکن هزینه،تخصیص هزینه
3. The aid allocation for Pakistan was still under review.
[ترجمه گوگل]تخصیص کمک به پاکستان هنوز در دست بررسی بود
[ترجمه ترگمان]اختصاص کمک به پاکستان هنوز تحت بررسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختصاص کمک به پاکستان هنوز تحت بررسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The allocation must be made according to a strict set of criteria.
[ترجمه موسی] سهم بندی باید براساس یک مجموعه دقیق از معیارها انجام شود.|
[ترجمه گوگل]تخصیص باید بر اساس مجموعه ای از معیارهای دقیق انجام شود[ترجمه ترگمان]تخصیص باید با توجه به مجموعه ای از معیارها انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The whole question of the allocation of resources will keep under review next week.
[ترجمه موسی] کل سوال در مورد تخصیص منابع هفته آینده بررسی خواهد شد.|
[ترجمه گوگل]کل موضوع تخصیص منابع در هفته آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت[ترجمه ترگمان]کل مساله تخصیص منابع در هفته آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We have spent our entire allocation for the year.
[ترجمه موسی] ما کل بودجه خود را برای امسال هزینه کرده ایم.|
[ترجمه شهریار] ما کل تخصیص یکساله مان را مصرف کرده ایم|
[ترجمه گوگل]کل تخصیص سال را خرج کرده ایم[ترجمه ترگمان]ما کل بودجه خود را برای یک سال هزینه کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We've spent our entire allocation for the year.
[ترجمه گوگل]ما تمام تخصیص خود را برای سال خرج کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما کل بودجه خود را برای یک سال هزینه کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما کل بودجه خود را برای یک سال هزینه کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You can't swallow the promise of financial allocation that you made yesterday.
[ترجمه موسی] شما نمی توانید قول بودجه مالی که دیروز داده اید را انکار کنید ( زیر سیبیلی رد کنید ) .|
[ترجمه گوگل]نمی توانید وعده تخصیص مالی را که دیروز داده اید قورت دهید[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید وعده تخصیص مالی را که دیروز انجام دادید قورت بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The school gave them a generous allocation of money with which to purchase books.
[ترجمه شهریار] مدرسه یک تخصیص مالی سخاوتنمدانه به آنها داد که کتاب هایی خریداری کنند|
[ترجمه گوگل]مدرسه به آنها پول سخاوتمندانه ای برای خرید کتاب داد[ترجمه ترگمان]مدرسه به آن ها اختصاص سخاوتمندانه پول برای خرید کتاب به آن ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Twelve hours a week seemed a generous allocation of your time.
[ترجمه شهریار] به نظر می رسید دوازده ساعت در هفته زمان تخصیص یافته سخاوتمندانه ای برایتان است|
[ترجمه گوگل]دوازده ساعت در هفته تخصیص سخاوتمندانه وقت شما به نظر می رسید[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دوازده ساعت در هفته اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The whole question of the allocation of resources will be under review next week.
[ترجمه گوگل]کل بحث تخصیص منابع هفته آینده در دست بررسی است
[ترجمه ترگمان]کل مساله تخصیص منابع در هفته آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کل مساله تخصیص منابع در هفته آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Town planning and land allocation had to be coordinated.
[ترجمه گوگل]شهرسازی و تخصیص زمین باید هماهنگ می شد
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی شهر و تخصیص زمین باید هماهنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی شهر و تخصیص زمین باید هماهنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He suggested that I contacted the frequency allocation department.
[ترجمه گوگل]او به من پیشنهاد داد که با بخش تخصیص فرکانس تماس بگیرم
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که من با بخش تخصیص فرکانس تماس گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که من با بخش تخصیص فرکانس تماس گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Is there any task allocation at all - for example, do only one or two nurses give the insulin?
[ترجمه گوگل]آیا اصلاً تخصیص وظیفه ای وجود دارد - مثلاً فقط یک یا دو پرستار انسولین می دهند؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ تخصیص وظیفه ای وجود ندارد - به عنوان مثال، آیا فقط یک یا دو پرستار به انسولین می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ تخصیص وظیفه ای وجود ندارد - به عنوان مثال، آیا فقط یک یا دو پرستار به انسولین می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Such a pattern of resource allocation is called a Pareto optimum.
[ترجمه گوگل]چنین الگوی تخصیص منابع، بهینه پارتو نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]چنین الگویی از تخصیص منابع یک بهینه پارتو نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین الگویی از تخصیص منابع یک بهینه پارتو نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید